سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
مباحث و سوالات در مورد  زنان - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [289]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
مباحث و سوالات در مورد  زنان - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :557019
بازدید امروز : 11
بازدید دیروز17
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

چرا پوشاندن موهای سر فقط برای زنان سفارش شده است؟

در مورد پوشش و میزان آن در مورد مرد و زن باید گفت: اصل پوشش بدن، هم برای مرد و هم برای زن، در مورد بعضی از قسمت‏های بدن واجب است، ولی مقدار پوشش برای زنان و قسمت هایی از بدن که لازم است توسط ایشان پوشیده گردد، در اسلام بیشتر است.

علت امر: با توجه به ویژگی‏های غریزی مردان و زنان به روشنی می‏توان فهمید که مردان بیشتر از زنان طالب جنس مخالف اند و با چشمان خود در تعقیب زن و زیبایی‏های او هستند. این نکته از نظر شخصی و درونی و با توجه به صفات زنان و مردان و به لحاظ مقایسه آماری، امری مسلم و یقینی است.

در مقابل تمایل زن پیش از آن که متوجه جستجوی زیبایی‏های جنس مخالف باشد، به دنبال خودنمایی و ارائه زیبایی‏های خود و ربودن دل مردان است. از همین رو توصیه خدا در مرتبه و درجه اول به مردان آن است که مراقب نگاه خود باشند و در مورد زنان نیز اولویت اول حفظ پوشش است.

در این میان از آن جا که زیبایی‏های سر و صورت در هر انسانی اولین منظر و تابلو در مقابل دیگران و با دیدن سر و صورت گرایش و سپس انتخاب صورت می‏گیرد، پوشش بانوان امتیاز ویژه‏ای پیدا می‏کند و این برای جلوگیری از رواج فساد در جامعه است.

به هر حال باید توجه داشت این جهان، سرای آزمون است و همان گونه که چشم پوشیدن از زیبایی‏های زنان برای مردان بسیار دشوار است، خودداری از ارائه زیبایی‏ها و خودنمایی برای خانم‏ها نیز امری مشکل است و خداوند هر کس را به گونه‏ی خاص مورد امتحان و آزمایش قرار می‏دهد.

حفظ و مراقبت بیشتر از یک چیز، نشانه ارزش بیشتر آن است. اگر خداوند به زنان فرمان داده که از زیبایی‏های خود مراقبت نمایند و دستور پوشش سر و گردن را داده است، معلوم می‏شود این بخش، چیزی ارزشمند است که خواهان و طالب و کشش دارد، اما می‏تواند مورد دستبرد رهزنان قرار گیرد و یا به صورت ابزار ناشایست برای بهره برداری و سودپرستی و کالای تبلیغاتی درآید. طبعاً دستور به پوشش، توصیه به ارزش گذاشتن زنان به خود و مراقبت از گوهری ارزشمند و ارزش دادن به زنان است.

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:40 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29

با سلام

ادامه پست قبلی

1)         ذکر دو مثال
حقوق کارگر روز مزد بیشتر از کارمند رسمی است. این به خاطر آن نیست که شخصیت کارگر از کارمند بیشتر است، بلکه به خاطر آن است که برای کارمند، بیمه، بازنشستگی، مرخصی، حق مأموریت، حق مدیریت، حق عائله، سختی کار، بدی آب و هوا و ... در نظر گرفته شده است که  اگر همة آنها محاسبه نشود، حقوق کارمند از کارگر بیشتر می شود.
  اسلام، ارث زن را نصف مرد قرار داده ولی در عوض هزینه زندگی را از دوش او برداشته و هزینه های خوراک، پوشاک، مسکن و درمان او را توسط مرد تأمین کرده است.
  زن، سهم ارث خود را برای خود حفظ می کند و تمام مخارج زندگی خود را از شوهر می گیرد. به علاوه مهریه ای را هم از او دریافت می کند که اگر مهریه و هزینه زندگی را در کنار سهم ارث بگذاریم، سهم زن بیشتر می شود. ( برگرفته از کتاب، تمثیلات  (پرسشهای مهم، پاسخهای کوتاه، تألیف: محسن قرائتی)

مثال دوم

وقتی میخواهیم به دو خانواده کمک مالی کنیم عادلانه تر این است که  به آن خانواده ای که تعداد جمعیتش بیشتراست و از نظر مالی بیشتر به کمک نیاز دارد پول بیشتری بدهیم. و معقول نیست که مثلا به یک خانواده 4 نفره و یک خانواده 8 نفره به مقدار مساوی پول بدهیم بلکه کار درست این است که بر اساس کمک بر اساس نیازشان باشد . به همین ترتیب اگر در اسلام ارث بیشتری برای مرد در نظر گرفته شده است  به این خاطره میباشد که مرد به علت مسئولیتی که در قبال خانواده اش دارد بیشتر به این ارث(به کمک مالی) محتاج است . علاوه بر این نباید از نظر دور داشت که کمک مالی به مرد در واقع به نفع همسر و فرزندانش هم می باشد  

اگر مسئله متفاوت بودن ارث فرزند دختر و پسر در اسلام به خاطر جنسیت انها بود ارث پدر هم باید بیشتر از سهم ارث مادر تعیین می شد در حالی که ما می بینیم سهم ارث پدر و مادر با هم برابر است  در نتیجه علت متفاوت بودن ارث دختر و پسر به خاطر متفاوت بودن سطح نیازشان است

5)         خلاصه

 وضع خاص ارثی زن، معلول وضع خاصی است که زن از لحاظ مهر و نفقه و غیره دارد. اسلام به موجب دلایلی، مَهر و نفقه را اموری لازم و مؤثر در استحکام زناشویی و تأمین آسایش خانوادگی و ایجاد وحدت میان زن و شوهر دانسته است و چون مهر و نفقه بر عهده مرد می‏باشد، قهراً از بودجه زندگی زن کاسته شده و تحمیلی از این رو بر مرد شده است. اسلام می‏خواهد این تحمیل را از طریق ارث برای مردان جبران بکند. از این رو برای مرد دو برابر زن سهم الارث قرار داده است.( شهید مطهری، مجموعه آثار، ج 19، نظام حقوق زن در اسلام، ص 233 به بعد) بنابراین قانون ارث زن و مرد با قوانین دیگر از جمله قرار دادن مخارج زن و فرزندان بر عهده مرد و مسئولیت سنگین اداره زن و فرزندان بر عهده مردان باید در مجموع محاسبه گردد. اسلام از نظر حقوقی هیچ وظیفه‏ای برای زن در خانه شوهر قائل نیست و حتی غذا درست کردن، شستن لباس‏ها، نگه داری بچه‏ها و شیر دادن به آنان را از دوش زنان برداشته و آن‏ها را جزء نفقه محسوب نموده و مسئولیت آن‏ها را برای مردان دانسته است، یعنی بر زنان در این گونه موارد تکلیفی قرار نداده است.هم چنین مسئله اداره امنیّت زن و فرزندان و امنیت جامعه را بر دوش مردان نهاد لذا به جبران این مسئولیت‏ها که به علت تفاوتهای ساختاری زن ومرد بوده  سهم ارث مرد را در برخی موارد  بیشتر از زن قرار داده است، تا تعادل نسبی بر قرار شود. بنابراین قوانین اسلام را باید در رابطه با یکدیگر مقایسه و محاسبه و سبک و سنگین کنیم، نه این که فقط به طور یک جانبه به مسئله ارث بپردازیم.  و اگر قوانین را در مجموع ملاحظه کنیم، می‏بینیم نه بر مرد ظلم شده و نه بر زن. اگر ملاحظه بفرمایید مردی که دارای یک پسر و یک دختر است، از دنیا برود، پسرش دو برابر دخترش ارث می‏برد، اما پسر باید به دنبال خرجی دادن به زن و فرزندان برود، ولی دختر چنین نیست. دیگران به خواستگاری او می‏آیند و با دادن مهریه و نفقه و هزینه زندگی او را اداره می‏کنند.

تفاوتهای ساختاری زن ومرد

•           خانم «کلیودالسون» می‏گوید: «به عنوان یک زن روان‏شناس، بزرگترین علاقه‏ام مطالعه روحیه مردهاست. چندی پیش به من مأموریت داده شد که تحقیقاتی درباره عوامل روانی زن و مرد بعمل آورم، به این نتیجه رسیده‏ام... خانم‏ها تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند. بسیار دیده شده که خانم‏ها از لحاظ هوش نه فقط با مردان برابری می‏کنند؛ بلکه گاهی در این زمینه از آنها برتر هستند. نقطه ضعف خانم‏ها، (این نقطه ضعف زنان نیست؛ بلکه هدف خلقت این تفاوتها را ضروری ساخته است. دانشمند بزرگ، مرحوم «محمد قطب» می‏گوید: اگر زنان بخواهند مادر باشند باید احساساتی و عاطفی باشند. و لازمه بقاء نسل آدمی، وجود مادر و روابط جنسی زن و مرد و کارکردهای اختصاصی آنان است). ر.ک: قطب محمد؛ شبهات حول الاسلام، صص 115-112. فقط احساسات شدید آنهاست. مردان همیشه عملی‏تر فکر می‏کنند، بهتر قضاوت می‏کنند، سازمان دهنده بهتری هستند، بهتر هدایت می‏کنند، پس برتری روحی مردان بر زنان، «برتری» به عنوان یک امتیاز ارزشی، به تفاوت‏های جسمی و روحی و کارکردهای اختصاصی زن و مرد بستگی ندارد؛ بلکه بر اساس ایمان و عمل که جامع آنها تقوی است، مشخص می‏شود «چیزی است که طراح آن طبیعت می‏باشد، هر قدر هم خانم‏ها بخواهند با این واقعیت مبارزه کنند بی فایده خواهد بود، خانم‏ها به علّت اینکه حسّاس‏تر از آقایان هستند باید این حقیقت را قبول کنند که به نظارت آقایان در زندگی‏شان احتیاج دارند... کارهائی که به تفکر مداوم احتیاج دارد، زن را کسل و خسته می‏کند...».(نظام حقوق زن در اسلام، ص 184-183به نقل از مجله زن روز، شماره 101)
•           «اتوکلاین برگ» نیز با صحه گذاشتن بر تفاوت‏های جسمی و روحی و علائق زن و مرد بر اساس داده‏های روان‏شناسی می‏نویسد: «زنان بیشتر به کارهای خانه و اشیاء و اعمال ذوقی علاقه نشان می‏دهند و بیشتر مشاغلی را می‏پرستند که نیازی به جابجا شدن در آنها نباشد و یا کارهائی را دوست می‏دارند که در آنها باید مواظبت و دلسوزی بسیاری خرج داد مانند مواظبت از کودکان و اشخاص عاجز و بینوا... زنها عموما احساساتی‏تر از مردان هستند...».(برگ اتو کلاین؛ روان‏شناسی اجتماعی، ترجمه: کاردان علی محمد، ج 1، ص 313)
•           دکتر «الکسیس کارل» با عمیق شمردن اختلافات آفرینش زن و مرد، می‏گوید: «به علت عدم توجه به این نکته اصلی و مهم است که طرفداران نهضت زن فکر می‏کنند که هر دو جنس می‏توانند یک قسم تعلیم و تربیت یابند و مشاغل و اختیارات و مسؤولیت‏های یکسانی به عهده گیرند... زنان باید به بسط مواهب طبیعی خود در جهت و سرشت خاص خویش بدون تقلید کورکورانه از مردان بکوشند. وظیفه ایشان در راه تکامل بشریت، خیلی بزرگتر از مردهاست و نبایستی آن را سرسری بگیرند و رها سازند...». نظام حقوق زن در اسلام، ص 163-131.

تفاوتهای حقوقی اسلام با غرب در زمینه اقتصادی زنان

اسلام دو حق اقتصادی برای زن بر عهده مرد قرار داده است:
1- مهریه؛ که افزون بر اصل مهریه، حق تعیین میزان آن نیز به دست خود زن می‏باشد.
 2- نفقه؛ نفقه و تأمین مالی نیازمندی‏های زن در زندگی نیز بر عهده مرد است.
 اما در کشورهای غربی و دارای نگرش فمینیستی که در تبلیغات پرهیاهوی جهانی خود را بزرگترین حامیان حقوق زن قلمداد می‏کنند، چه می‏گذرد؟ در آنجا:
 اولاً؛ چیزی به نام حق نفقه وجود ندارد و زن نیز مجبور است برای تأمین معاش خود به تلاش و فعالیت بپردازد. در حالی که در حقوق اسلامی زن اگر کاری هم بکند، درآمد بالایی نیز کسب کند دارایی‏اش برای خودش محفوظ است و تأمین نیازمندی‏های او بر عهده مرد است.
 ثانیا؛ در جهان غرب شخص می‏تواند با وصیت خود، شخص واحدی را وارث تمام دارایی خود بگرداند و اندکی از آن را به زن ندهد. شگفت اینجا است که در موارد متعددی دیده شده است که ثروتمندان بزرگی تمام دارایی خود را طبق وصیت برای گربه یا سگ خود به ارث نهاده‏اند و تمام اعضای خانواده را از آن محروم ساخته‏اند! در حالی که در حقوق اسلامی ماترک میت براساس حکم معین الهی تقسیم و توزیع می‏شود و کسی نمی‏تواند زن و فرزند را از حقوق خود محروم سازد.

ملاک برتری

در پایان لازم است این  نکته را متذکر گردم که ملاک برتری در اسلام، کرامتی است که با تقوا به دست می آید.قران کریم می فرماید : "ان اکرمکم عند الله اتقاکم " برتری به اموال و دارایی نیست.اگر مرد از تقوای بیشتر برخوردار باشد، از زن برتر است و اگر زن با تقوا تر باشد، او برتر است سهم الارث در اسلام ارزش نیست ، بلکه مسئولیت آور است و نمی تواند بیانگر شخصیت زن از دیدگاه اسلام باشد . رسول اکرم(صلی الله علیه و اله ) فرمودند:   "النّاس کلّهم سواء کأسنان المشط"   یعنی مردم اعم از زن و مرد مانند دندانه‏های شانه با هم برابرند، اما لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت و شرافت انسانی، به هیچ رو تشابه صد در صد آنها در حقوق نیست. زن و مرد در حقوق عمومی و حقوق انسانی، برابرند اما آیا با توجه به تفاوت‏های موجود و غیر قابل انکار و غیر قابل زوال، نباید هیچگونه تقسیم کار و وظیفه و اختصاص کارکردی در میان باشد؟! تساوی، غیر از تشابه است، تساوی، برابری است و تشابه، یکنواختی. اسلام هرگزامتیاز و ترجیح حقوقی و ارزشی برای مردان نسبت به زنان قائل نیست، البته با توجه به تلازم حق و تکلیف ممکن است بدلیل تکالیف بیشتری که بر عهده مردان گذاشته است احیانا اختیارات بیشتری نیز قائل شده باشد. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه و یکنواختی حقوق آنها مخالف است.( نظام حقوق زن در اسلام، ص 113-111)
التماس دعا

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:39 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29

 سوال : اصل یکم  اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد که حقوق تمامی افراد بشر را یکسان میداند با این حال چرا زن نصف مرد ارث میبرد؟ مگر بین زن ومرد تفاوتی وجود دارد؟
پاسخ :
ابتدا لازم است مقدمه ای را خدمتتان عرض کنیم  سپس از زوایای مختلف سوال شما رو مورد بررسی قرار بدهیم
مقدمه :

  حضرت علی (علیه السلام ) می‏فرماید: الاسلام هو التسلیم( نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره125) مسلمان باید مطیع خداوند باشد و به این نکته توجه کند که تنها راه سعادت و خوشبختی انسان در دنیا و آخرت، عمل به احکام اسلامی است و پیروی از احکام غیر اسلامی و مخالف با اسلام، انسان را در آخرت گرفتار عذاب و آتش می‏نماید؛ خواه فرد مسلمان علت و حکمت احکام را بداند و خواه از حکمت آنها آگاه نباشد لذا آنچه که  به عنوان علل شرایع و احکام اسلامی بیان می‏شود در واقع علت و معلول فلسفی نیست، بلکه حکمت و مصالحی است که بر احکام اسلامی مترتب می‏شود. به عنوان مثال، اگر علت روزه گرفتن فقط درک احوال فقرا و همدردی با آنها باشد در این صورت افراد فقیر می‏توانند ادعا کنند که چون احوال فقرا را درک می‏کنند پس نباید روزه بگیرند در همین زمینه در  قرآن کریم آمده است: "عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئاً و هو شرلکم و الله یعلم و انتم لاتعلمون" ( سوره بقره، آیه 216) چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن باشد و خدا می‏داند و شما نمی‏دانید
 در واقع، احکام اسلامی را خداوند در جهت رشد و تعالی و خیر برکت انسانها قرار داده است و علایق و سلیقه‏های شخصی انسانها باید مطابق با احکام اسلامی باشد، نه اینکه انسانها علایق و سلیقه‏های خود را محور قرار داده و احکام اسلامی را بر اساس آن پایه‏ریزی کنند و باید توجه نمود که انسانها تنها با تکیه بر عقل نمی‏تواند راه سعادت را بیابند در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن کریم، محرومیت زنان از ارث میان همه اقوام ملل بشری در سطح دنیا وجود داشت و زن به هیچ یک از عناوین همسر، مادر، دختر و یا خواهر ارث نمی برد. اسلام در زمینه ارث ، انقلاب به وجود آورد و اولین نظام حقوقی جهانی بود که به زنان حق ارث عطا کرد و تمام قوانین ظالمانه دوران جاهلیت را که بر پایه اعتقادات و آداب و رسوم قبیله ای بود منسوخ نمود. در دوران جاهلی نه تنها زن ارث نمی دادند بلکه بدون توجه به رضایت او همانند دیگران اموال متوفی وی را به ارث می بردند. این قانون جاهلی به وسیله قرآن کریم منسوخ شد. (سوره نساء آیه 18) در نظام حقوقی اسلام بیش از هر مکتب دیگری تساوی حقوق زن و مرد رعایت گردیده است.  قبل از بین حکمت در آغاز باید فرق بین تساوی(
Equality ) و تشابه( Similarity ) را به خوبی دریافت. بی‏توجهی به این مسأله موجب   خلط و مغالطه بسیاری می‏شود. تشابه به معنای همانندی و همشکلی روبناهای حقوقی است. این همان جریانی است که فمنیسم( Feminism ) غربی در دام آن گرفتار آمد و پنداشت که تبعیض‏زدایی در روابط زن و مرد در گرو وضع حقوق کاملاً مشابه است. در حالی که این رویکرد نه سودی برای مرد در پی داشت و نه برای زن؛ بلکه روند انهدام بنیان خانواده را سرعت بخشید و برآیندهای ناگواری برای جامعه بشری در پی آورد. تساوی به معنای برابری است، نه یکنواختی. در تساوی شرایط گوناگون، تفاوت‏های طبیعی، وظایف و جوانب مختلف ملاحظه می‏شود و چه بسا احکام نامشابهی وضع می‏گردد، بدون آن که بر کسی ستمی روا شود. ولی در تشابه همه این امور نادیده انگاشته شده و فقط به یکنواختی روبناهای حقوقی بسنده می‏شود. بنابراین باید توجه داشت که هرگونه نایکسانی قواعد حقوقی به منزله نفی تساوی نیست و هر نوع تشابه و یکنواختی به منزله رعایت تساوی نمی‏باشد.
اما در هر صورت در مورد حکمت این حکم شرعی می توان نکاتی را متذکر شد

 از لحاظ شرعی(1
ارث دختر و زن همیشه نصف مردان نیست بلکه موارد متعددی در فقه اسلامی وجود دارد که طایفه‏هایی از زنان مساوی با مردان ارث می‏برند. به طور کلی  در بحث ارث زنان سه فرض مطرح است که معمولا یک فرض آن ذکر می شود و از دو فرض دیگر غفلت می شود:
• در مواردی زن و مرد همتا و مساوی ارث می برند، مانند صورتی که میت (فرزند) پدر و مادر داشته باشد که هر کدام به طور یکسان یک ششم ارث می برند و سهم پدر به عنوان مرد بودن بیش از سهم مادر نیست.

• در مواردی زن کمتر از مرد ارث می برد، مانند دختر که کمتر از پسر ارث می برد.
در مواردی سهم زن بیش از سهم مرد می باشد، مانند موردی که میت غیر از پدر و دختر، وارث دیگری نداشته باشد که در این جا پدر یک ششم (یک ششم) می برد و دختر بیش از آن . نیز مانند موردی که میت دارای نوه باشد و فرزندان او در زمان حیات وی مرده باشند که در این جا نوه پسری سهم پسر را می برد و نوه دختری سهم دختر را، یعنی اگر نوه پسری دختر باشد و نوه دختری پسر باشد، دختر دو برابر پسر ارث می برد. (عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، ص 346)
2) همین پرسش را از امامان اهل البیت(علیه السلام ) پرسیده شد آن بزرگواران برای نمونه اینگونه جواب دادند  :

• امام صادق علیه اسلام فرمود :"علتش این است که اسلام سربازی را بر زن واجب نکرده و مهر و نفقه را بر مرد لازم شمرده است از جرائم اشتباهی که خویشاوندان مجرم باید دیه بپردازند ، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است".( علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، ص 360)
•  سوالی که از امام رضا(ع) درباره ارث شده بود ایشون علت بیشتر بودن ارث پسر رو این مسئله دونستند که خرج زنان به عهده مردانه(فروع کافی، شیخ کلینی، باب 12 از ابواب مواریث، باب علْ کیف صارللذکر سهما و الاثنی سهم، ص86 )
• در کتاب من لایحضرْ الفقیه آمده است: عبدالله بن سنان می‏گوید: «از امام صادق(ع) پرسیدم: به کدام علت ارث یک مرد برابر ارث دو زن است؟ جواب فرمود: برای این که خداوند برای زن صداق - مهریه - قرار داده است».( المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج 4، ص222) در این زمینه، روایات دیگری نیز نقل شده که در کتاب‏های فروع کافی شیخ کلینی، من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، تهذیب الاحکام شیخ طوسی و سایر کتاب‏های روایی شیعه ذکر شده است
3) دلایل مفسران و علمای شیعه و سنی

• محمد بن عمر، معروف به فخر رازی، نویسنده کتاب تفسیر کبیر، در این باب چند دلیل ارائه نموده است؛ از جمله: هر کس مخارج بیشتر داشته باشد نیازش به مال و ثروت نیز بیشتر است و چون خرج مرد علاوه بر هزینه زندگی خودش شامل همسر و اولاد نیز می‏شود ارث مرد دو برابر زن است
علامه محمد حسین طباطبایی، نویسنده تفسیرالمیزان: ایشان در تفسیر آیه 11 سوره نسأ بحث مفصلی درباره ارث ارائه کرده و دلایل و حکمت‏های متعددی در مورد تفاوت ارث زنان و مردان ارائه نموده و نوشته است. با توجه به آیه " ولا یظلم ربک احدا" ؛ خداوند به هیچ کس ظلم و ستم نمی‏کند،( المیزان، محمد حسین طباطبایی، ج 4، ص 219 – 240) نباید خیال نمود که چون ارث زن نصف ارث مرد است بنابراین بر او ستم شده است، به ویژه که اعتقاد به عدل الهی از اعتقادات خاص شیعه است و می‏نویسد: «نتیجه این گونه تقسیم ارث بین مرد و زن آن است که در مرحله «تملک»، مرد دو برابر زن، مالک می‏شود. ولی در مرحله «مصرف»، همیشه زن دو برابر مرد بهره می‏برد. زیرا زن، سهم و دارایی خود را برای خود نگه می‏دارد ولی مرد باید نفقه زن را نیز بپردازد و در واقع نیمی از دارایی خود را صرف زن می‏کند» (المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 215)
 ادامه مقاله در پست بعدی خدمتتان ارائه خواهد شد



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:39 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29

 بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از  مسائلی که معمولا  به ظاهر طرفداران حقوق زنان مطرح می کنند  دفاع از سقط جنین است  لذا  در این پست سعی خواهم نمود این مساله را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهم تا به این سوال پاسخ داده شود که ایا سقط جنین می تواند در راستای حمایت از حقوق زنان مطرح گردد یا خیر ؟؟

اگر به انواع مختلف سقط جنین - که در دنیای امروز شایع است - توجه کنید, این حقیقت را خواهید پذیرفت که ((عقل )) در همه این موارد, مستمسک کار بوده است و در این بین بسیاری از ارزش ها - از جمله ارزش انسان و حیات او - دستخوش بسیاری از صلاحدیدهای دیگر شده است . این از افتخارات اسلام است که برای انسان حتی در موقعیت نطفه نیز ارزش ویژه قائل است و اجازه نمی دهد حرمت و کرامت انسانی شکسته شود و هر کس به انگیزه ای این موجودارزشمند را به مسلخ بفرستد.

بنده ابتدا نظرات مراجع عظام رو در این مورد خدمت شریفتون عرض می کنم  سپس به برخی شبهات د این مورد پاسخ خواهم داد

حضرت امام خمینی(ره):  سقط جنین بعد از ولوج روح به هیچ وجه جایز نیست و قبل از  ولوج روح اگر ماندن آن باعث خطر جانی و ضرر غیرقابل تحمل برای مادر باشد اشکال ندارد.

مقام معظم رهبری:  سقط جنین حتی قبل از ولوج روح جایز نیست؛ مگر این که قبل از روح پیدا کردن، ماندن آن برای مادر خطر جانی داشته باشد که در صورت تشخیص پزشک مورد وثوق در این صورت اشکال ندارد.

آیت‏اللّه‏مکارم شیرازی:  سقط جنین در هیچ مورد جایز نیست، مگر در موارد ضرورت؛ مثلاً هرگاه مراحل ابتدایی جنین باشد و جنین به صورت انسان کامل در نیامده باشد و باقی ماندن جنین برای جان مادر خطر داشته باشد و یا باقی ماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر گردد، سقط در این صورت مانعی ندارد ولی احتیاط این است که دیه آن را بدهند ، (استفتاآت جدید، ص 452)

آیت‏اللّه‏صانعی:  سقط جنین مطلق حرام است (یعنی چه قبل از روح پیدا کردن و چه قبل از آن، لکن برای رفع خطر از مادر با توجه به نظر کارشناسی و حرج غیرقابل تحمل در صورتی که هنوز روح پیدا نکرده، نمی‏توان گفت حرام است ، (مجمع‏المسائل، ص 463)

آیت‏اللّه‏فاضل لنکرانی:  اسقاط جنین بعد از ولوج روح (یعنی بعد از این که جنین روح پیدا کرد) که معمولاً بعد از تمام شدن چهارماهگی است) به هیچ وجه و در هیچ حال جایز نیست و قبل از ولوج روح نیز جایز نمی‏باشد؛ مگر این که جان مادر در معرض خطر باشد یا بقای جنین منجر به بیماری غیرقابل تحمل مادر شود که با احراز یکی از این دو امر، اسقاط مانعی ندارد ، (جامع‏المسائل، ص 490)

آیت‏اللّه‏سیستانی:  سقط جنین بعد از ولوج روح (یعنی از چهارماهگی به بعد) به هیچ وجه جایز نیست؛ اما قبل از ولوج روح در صورتی که ضرورت ایجاب کند (یعنی برای جان مادر خطر داشته باشد) و یا مستلزم عسر و حرج شدید باشد مثل این که بچه ناقص‏الخلقه متولد می‏شود و بزرگ کردن آن برای مادر و پدر موجب عسر و حرج شدید است، در این صورت نطفه اشکال ندارد ولی کسی که سقط می‏کند باید دیه شرعی آن را بدهد

مهم ترین شبهه ای که در این باب از طرف طرفداران سقط جنین مطرح می شود  این است که ما می دانیم سقط جنین عملی غیر انسانی است اما در مواردی مانند  ناخواسته بودن ، از راه حرام بودن ، ناقص الخلقه بودن نوزاد نباید جلوی ان گرفته شود و باید مراکزی برای سقط جنین قانونی ایجاد شود  چون  تولد این نوزاد نه به مصلحت خودش است و نه به مصلحت خانواده اش و با تولدش خانواده اش  دچار اذیت خواهند شد

 

در  مورد این سوال لازم است عرض کنیم که  اسلام جلوگیری از بارداری را ممنوع نکرده است و تا قبل از بارداری زوجین می توانند از بارداری جلوگیری نمایند در نتیجه ناخواسته بودن بخودی خود منتفی می گردد و در مواردی هم که زوجین قصور می کنند  باید خود لوازم قصور خود را قبول کنند نه اینکه  با سقط جنین  و گرفتن حق حیات از نوزادی که  هیچ گناهی را مرتکب نشده  بخواهند قصور خود را جبران نمایند . در نطفه از راه حرام هم جواب مانند جواب قبلی است و به طور خلاصه  می توان گفت

گنه کرد در بلخ اهنگری    به شوشتر زدند گردن مسگری 

در مورد ناقص الخلقه بودن  که تولد ان موجب زحمت بسیار می شود   قبل از ولوج روح سقط جنین بنا به فتاوای مراجع که  قبلا خدمتتان عرض کردم  اشکالی ندارد  اما پس از ولوج روح  جنین به مانند یک انسان  کامل است و اجازه به سقط جنین همانند اجازه دادن به کشتن افراد معلول است که هر عقل سلیمی رد می کند

در پایان لازم است نکته ای را عرض کنم و ان اینکه توجیهات طرفداران سقط جنین که معمولا خود را حامی حقوق زنان جا می زنند   مانند توجیهات عرب جاهلی برای زنده بگور کردن دخترانشان است  انها می گفتند چون  احتمال اسیر شدن دختران در جنگها بسیار است و با اسیر شدنشان  مایه ننگ و اذیت و ازار خانواده می شوند و برای خودشان هم خوب نیست پس باید انها را زنده بگور کرد تا هم خود و هم خانواده شان راحت گردند  الان هم در برخی حرفهای انها  با ادبیات دیگر  بر زبان جاری می کنند  چرا که در زمان جاهلیت هم  می گفتند زنده به گور کردن دختران هم به نفع خود دختر است و هم به نفع خانواده دختر الان شما هم می گویند سقط جنین هم به نفع بچه است و هم به نفع خانواده اش  پس اگر  قرار باشه دلایل این افراد رو قبول کنیم باید دلایل اونها رو هم موجه بدونیم

 یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:46 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام خدمت دوستان عزیز  امروز قصد دارم پاسخ سوالی رو خدمت شریفتون عرض کنم

ایا زن از دنده چپ  خلق شده است ؟

در اغاز سوره نساء  این ایه واقع شده است یا ایها الناس اتّقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها

یعنی ای مردم نسبت به ان پروردگاری که همه شما را از یک انسان به وجود اورده و برای او جفتی از جنس خودش افریده است (تقوا) داشته باشید .مفسرین بزرگ شیعه مانند شیخ طوسی در تفسیر تبیان و شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان و سیذ بحرانی در تفسیر برهان و استاد علامه طباطیائی در تفسیر المیزان جمله (وخلق منها زوجها ) را اینگونه  تفسیر می کنند خداوند از جنس حضرت ادم برای او جفتی افرید

در این ایه همانگونه که می بینیم تعبیر به زوجها یعنی جفتش نموده است و این تعبیر بیانگر این نکته است که انها به همدیگر احتیاج دارند و وجود هر یک مکمل وجود دیگری است

افرینش حوا از دنده چپ ادم گفتار اهل تسنن است

مفسران اهل تسنن نوعا می گویند: معنای و خلق منها زوجها این است که خداوند حوا را از قطعه ای از بدن ادم افریده است  در این مورد هم گروهی مانند قرطبی به ذکر دنده ادم (علیه السلام ) اکتفا می کنند اما بیشتر انها مانند طبری و فخر رازی و شیخ محمد عبده و مراغی می گویند حضرت حوا را از دنده چپ حضرت ادم افرید

شیح بزرگوار صدوق نقل می کند :زراره که یکی از راویان بزرگ و جلیل القدر است از حضرت صادق (علیه السلام ) درباره خلقت حواء سوال کرد و گفت جمعی از کسانی که در اجتماع ما زندگی می کنند می گویند خداوند حوا را از دنده چپ حضرت ادم (ع) افریده است

حضرت امام صادق علیه السلام  فرمود :سبحان الله خداوند بزرگ تر از این است  ایا کسی که این گونه می گوید عقیده اش این است که خداوند قدرت نداشت که برای ادم همسری از غیر دنده او بیافریند ؟ خدا میان ما و این نوع افراد حکم کند که در تفسیر قران به اهل بیتی که قران در خانه  انها نازل شده است مراجعه نمی کنند و بیراهه می روند

سپس حضرت در ادامه روایت  جریان خلقت ادم و حوا را به این ترتیب  شرح می دهند : خداوند ادم را از گل افرید و به فرشتگان امر فرمود در برابر او حد اعلای خضوع را  بجا بیاورند  از ان پس ادم به قدرت خدا بخواب رفت و خداوند در ان هنگام حوا را نیز از یک قطعه گل افرید و بعد از ان ادم علیه السلام از حرکت حوا از خواب بیدار شد و به حوا از جانب خدا امر شد که از ادم فاصله بگیر ،ادم نگاه کرد انسانی در چهره نیکو که شباهت به چهره خود داشت دید و از او سوال کرد :تو کیستی ؟او پاسخ داد من مخلوقی هستم که  خدا مرا با این قیافه که می بینی افریده است .

حضرت ادم عرض کرد :خدایا این شخص با این چهره زیبا که موجب انس من شد کیست ؟ خداوند فرمود : این حوا است ایا دوست می داری که او با تو و همراه تو موجب انس تو باشد و با او هم صحبت باشی  ادم در پاسخ گفت :بلی خیلی ممنون می شوم و تو را شکر می کنم

خداوند فرمود از او خواستگاری کن  در این حال خداوند شهوت را نیز در وجود ادم پدید اورد حضرت ادم گفت :پرورگارا من از تو حوا را خواستگاری می کنم اکنون بفرمایید وظیفه من و خواست تو چیست ؟

خداوند فرمود مهریه او این است که معارف دین را به او یاد دهی حضرت ادم قبول کرد خداوند صیغه عقد خواند از ان پس حضرت ادم به حوا گفت اینک به سوی من بیا حوا در جواب گفت تو به طرف من بیا  خداوند به حضرت ادم فرمود تو به سوی او برو حضرت صادق (علیه السلام) اضافه کرد : اگر این چنین نبود که ادم مامور شد به طرف حوا برود زن ها به سراغ مردها می رفتند و خواستگاری می کردند

حدیث از من لایحضر الفقیه ج 3 ص 379 و 380 و علل الشرایع ج 1 باب 17

این حدیث از جهاتی دلالت بر شان و موقعیت زن دارد که در تایپست بعدی ذکر خواهم کرد  البته نظیر این حدیث در رابطه با خلقت مستقل حوا نه از دنده ادم را شیخ طوسی در تفسیر تبیان و طبرسی در مجمع البیان و بحرانی در تفسیر برهان از امام باقر (علیه السلام ) نقل کرده است

البته روایاتی هم از طریق شیعه در مورد خاقت ادم از دنده ادم نقل شده  که سندا ضعیف هستند و و علامه مجلسی در بحار ج 11 ص 222 انها را حمل بر تقیه کرده است

این حدیث بر چند مطلب در رابطه با موقعیت(زن ) دلالت دارد :

1)خلقت حوا از دنده چپ حضرت ادم صحیح نیست و افرینش حوا مانند ادم  مستقل است

2) توجه و معاشرت ادم با حوا در درجه اول برای انس گرفتن بود و خداوند نیز همین را پایه و اساس برقراری ارتباط میان انها قرار داد و موضوع انس و الفت قبل از ظهور غریزه شهوت جنسی بود

3)  بهترین مهریه تعلیم معارف دینی است که خداوند ان را مهریه حضرت حوا علیها السلام قرار داد

4) مقتضای فطرت این است که مرد به طرف زن برود و از او خواستگار کند و این خود یک نوع احترام و تکریم زن است

 لازم به توضیح است که این مطالب را بنده با استفاده از کتاب جایگاه بانوان در اسلام بقلم  استاد عزیزم  حضرت ایت الله العظمی نوری همدانی  نوشته ام

خدایا در ظهور اقا امام زمان تعجیل بفرما

امین یا رب العالمین



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:44 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام   با تبریک  عید نوروز و ارزوی سالی  همراه  با خوشبختی و پیروزی برای همه دوستان عزیز و همچنین تبریک پیشاپیش ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم )  در ادامه مطالب گذشته  خدمت شریفتان عرض کنم 
یکی از ابتکارات و امتیازات قران کریم این است که داستانهایی از گذشتگان را نقل می کند و در ضمن ان معارف مهم اعتقادی ،اجتماعی ، اقتصادی  و اخلاقی را بیان می کند
قران مجید در این راستا داستان یک زن را نقل می کند که با دقت در ان میزان عقل و فکر ان زن در مقایسه با مردان مشابه او برای ما روشن می شود و ان قصه حضرت سلیمان و ملکه سبا است .  حضرت سلیمان پس از دریافت گزارشی مبنی بر اینکه در یمن زنی حکومت می کند که زمام سلطنت را در دست دارد و قدرت بسیاری دارد اما خورشید پرست هستند ( نقل به مضمون ایه 23 سوره نمل ) حضرت سلیمان پس از دریافت این گزارش نامه کوتاهی برای ملکه سبا به این مضمون نوشت : این نامه از سلیمان است، و چنین مى‏باشد: به نام خداوند بخشنده مهربان توصیه من این است که نسبت به من برترى‏جویى نکنید، و بسوى من آیید در حالى که تسلیم حقّ هستید(ایات 30و 31 سوره نمل )
باید  توجه داشت که کیفیت برخورد سلاطین و فرمانروایان با نامه های پیامبران خدا بسیار متفاوت است مثلا در نامه هایی که پیامبر اسلام (ص ) به فرمانرواین ان روز جهان نوشت جواب منفی شنید و حتی گاها نسبت به نامه حضرت جسارت شدقران کریم کیفیت برخورد ملکه سبا با نامه حضرت سلیمان را بر خلاف برخورد افرادی همچون فرعون و و نمرود و یا اکثر سلاطین و فرمانروایان زمان پیامبر  معرفی می کند
ملکه سبا با نامه حضرت سلیمان برخورد مثبتی نشان داد و به درباریان گفت (وانی القی الی کتاب کریم )نامه با کرامتی برای من امده است .
و با انها به مشورت پرداخت و انها گفتند : (نحن اولوا قوه و اولوا باس شدید )ما از جهات قدرت سیاسی و تدبیر مملکتی و از لحاظ قدرت نظامی و دفاعی نیرومند می باشیم (والامر الیک فانظری ماذا تامرین )و در عین حال تصمیم گیری  و فرمان نهایی با توست .
ملکه سبا گفت : باید فکر کنیم و بر اساس فکر و عقل حرکت کنیم  و چون هنوز به مقام و منزلت سلیمان پی نبرده بود گفت :(ان الملوک اذا دخلوا قریه افسدوها و جعلوا اعزه اهلها اذله و کذالک یفعلون ) روش و رسم پادشاهان روزگار این است که اگر داخل یم مملکت شوند  و یک مملکت را مورد تجاوز نظامی قرار دهند فساد و اختلال وضع در ان کشور به وجود می اورند و صاحبان قدرت را ذلیل می سازند بنابراین ما نباید بدون تامل گام برداریم (انی مرسله الیهم بهدیه فناظره بم یرجع المرسلون ) من هدیه ای برای انها می فرستم از ان پس منتظر می مانم تا ببینم پیک هایی که من می فرستم چه پیامی می اورند .وقتی هدایا به سلیمان (علیه السلام ) رسید او هدایا را رد کرد و فرمود(بل انتم بهدیتکم تفرحون ) شما به هدایای ارسالی خود دلخوش کرده و امید بسته اید . در نتیجه ان بانو فهمید که نظام سلیمان نظام مالی نیست حضررت سلیمان در ادامه گفت (فلنا تینهم بجنود لا قبل لهم بها )من برای قلع و قمع خورشید پرستی و برقرار کردن نظام توحید با لشگریان فراوان به طرف انها حرکت می کنم
چگونگی ایمان  بانوی جلیل الشان ملکه سبا
ملکه سبا پس از دریافت پیام حضرت سلیمان که در تایپست های قبلی به انها اشاره شد خود را اماده کرد که به دیدار حضرت سلیمان (علیه السلام ) برود ولی حضرت سلیمان پیش از انکه ملکه سیا نزد او بیاید تصمیم گرفت با ارائه معجزه ای او را از نبوت خود مطمئن سازد لذا از اطرافیانش خواست که تخت بلقیس را بحظورش بیاورند : (قال  الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ) کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت: «پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آن را نزد تو خواهم آورد!
نکته ای که لازم است اینجا تذکر بدهم ان است که بسط و تحقیق در معنای علم کتاب که باعث این قدرت در وزیر حضرت سلیمان (علیه السلام ) گردید از بحث کنونی ما خارج است .
وقتی که ملکه سبا به محضر سلیمان امد ان حضرت بعوان ازمایش دستور داد تغییر مختصری در ان تخت به وجود اورند تا  میزان هوش و فراست او معلوم شود او پس از سوال گفت (کانه هو ) گویا این تخت من است و بالخره بعد از یک سلسله مناظره و پس از مشاهده جریانهایی گفت : (رب انی ظلمت نفسی و اسلمت مع سلیمان لله رب العالمین)  (ملکه سبا) گفت: «پروردگارا! من به خود ستم کردم و (اینک) با سلیمان براى خداوندى که پروردگار عالمیان است اسلام آوردم
اکنون  شما این قصه قرانی را بیشتر مورد دقت قرار بدهید و مقایسه کنید  با رفتار فرعون و نمرود یعنی قصه این زن و قصه ان مردها تا روشن شود در هر مورد قل و منطق و انصاف حکم فرما شده است توفیق حاصل شده و در هر جا لجاجت و استکبار به کار رفته سقوط و تباهی به بار اورده است چه مرد و چه زن بدون تفاوت (لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب )
(در نگارش این مطلب از کتاب چهره زن در  اسلام تالیف استاد ارجمند ایت الله نوری همدانی  با دخل و تصرف استفاده شده است )
خدایا  در ظهور اقا امام زمان (عج) تعجیل بفرما
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:42 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

 بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام  در ادمه مطالب قبلی  پنجمین قسم ایات قرانی که می فرماید  مرد و زن جفت یکدیگر افریده شده اند  را مورد بررسی قرار می دهیم

در این مورد برای بیشتر روشن شدن مطلب باید توجه کنیم که قران مجید در موارد متعددی این حقیقت را بیان می کند که خداوند موجودات را جفت افریده است برای نمونه 

در سوره حج ایه 5 می فرماید: زمین را می بینی (در فصل زمستان ) که خاموش و ارام است اما هنگامی که ما از اسمان اب فرو می ریزیم به حرکت در می اید و نمو می کند و از هر نوع گیاه جفتی بهجت  زا به وجود می اورد

و در سوره طه  ایه 53 می فرماید : همان خداوندى که زمین را براى شما محل آسایش قرار داد و راه‏هایى در آن ایجاد کرد و از آسمان، آبى فرستاد!» که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم.

و در سوره نجم ایه 45 می فرماید : و اوست که دو زوج نر و مادّه را آفرید ...

و در سوره ذاریات ایه 49 می فرماید : و از هر چیز دو جفت آفریدیم، شاید متذکّر شوید!

بنابرین کلیه انچه که کارگاه خلقت خارج شده و پا به عرصه هستی گذاشته است همه و همه جفت خلقت شده است

باید دانست که موضوع جفت بودن مرد و زن و اینکه خداوند  زن و مرد را جفت همدیگر افریده است در چندین جای قران با تعبیرات مختلف بیان شده است  مثلا :

در سوره نبا ایه 8  می فرماید : و شما را بصورت زوجها آفریدیم!

و بالاخره در ایه 21 سوره روم می فرماید : و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه‏هایى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند!

انهایی که فکر می کنند اسلام زنان را درجه دوم می داند بهتر است  این ایات را مطالعه نمایند  تا حقیقت اسلام را در این مورد  بهتر درک کنند

خدایا در ظهور اقا امام زمان ( روحی له الفداه)  تعجیل بفرما

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:41 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و عرض تسلیت دهه اخر صفر  در ادامه  مطالب قبلی  چهارمین قسم ایات قرانی یعنی  الگوها و مثالهای قران کریم را خدمت شریفتان عرض می کنم    

ذکر مثال در محاورات معمولی و همچنین در بیان مطالب و مباحث علمی نقش مهمی در تفهیم و درک مطلب دارد  بر این اساس همان طور که نمونه هایی از مردان صالح مانند پیغمبران عظام (علیه السلام )  و اولیای خدا بمنظور الگو سازی ذکر  کرده و نمونه هایی از متموردین و گنهکاران مانند فرعون و قارون و سامری را برای بر حذر داشتن از پیروی انها تذکر داده است نمونه هایی از زنان شایسته برای الگو سازی اورده و مثالهایی از زنان گناهکار و منحرف را بمنظور بر حذر داشتن از پیش گرفتن راه ان ها نیز مورد تذکر قرار داده است .

برای نمونه

 در سوره تحریم ایات 10- 11-12 می فرماید :

خداوند براى کسانى که کافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانى که وارد مى‏شوند!» (10)

و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!» (11)

و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود! (12)

خدایا در ظهور اقا امام زمان تعجیل بفرما

یا حق

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:38 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام  در ادامه  مطالب 2 پست قبلی  و بلا عرض تسلیت  اربعین و دهه اخر صفر

سومین قسم ایات قرانی را که می گویند هر انسانی چه مرد و چه زن از دو انسان دیگر که یکی از انها مرد و دیگری زن است یعنی پدر و مادر خود به وجود امده است و هیچ فردی بر فرد دیگر فضیلت و برتری ندارد مگر به تقوا  را خدمت شریفتان عرض می کنم

در این رابطه چند ایه  از قران کریم را خدمت شریفتان عرض می کنیم

خداوند تبارک و تعالی در ایه 13 سوره حجرات می فرماید :

اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامى‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!

و نیز در سوره نحل ایه 79 می فرماید :

هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد

و در سوره غافر ایه 40 می فرماید :

هر کس بدى کند، جز بمانند آن کیفر داده نمى‏شود ولى هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد- خواه مرد یا زن- در حالى که مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد.

و در ایه 35 سوره احزاب می فرماید :

به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى‏کنند، خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است‏

خدایا در ظهور اقا امام زمان ( روحی له الفداه)  تعجیل بفرما

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:37 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام  در ادامه مطالب پست قبلی  دومین قسم  ایات قرانی ، یعنی ایاتی که  از خلقت ممتاز  انسان سخن می گوید را خدمت شریفتان عرض می کنم  معلوم است که در این ایات نیز محور و مدار انسان است چه زن و چه مرد   بنده برای نمونه موردی را خدمت شریفتان عرض می کنم در سوره شمس ایه 7-10 خداوند تبارک و تعالی می فرمایند سوگند به جان انسان و ان پروردگاری که ان را کامل و مرتب افرید و بر اساس فطرت راه گناه و انحراف و راه تقوا و پاکی را به او نشان داد هر کس که نفس خود را تزکیه کرد و پاکیزه ساخت رستگار شد و هر انکه ان را الوده کرد به خسران و زیان دچار گردید
روشن است که در این ایات منظور از (نفس) که با عظمت مخصوصی از ان یاد شده است روح انسان است بدون تفاوت میان مرد و زن.
بر این اساس و همچنین بر اساس ایه 1-4 سوره تین خداوند تمام انچه را که به مرد از لحاظ خلقت انسانی او داده است عینا همان مزایا را بدون تفاوت به زن نیز عنایت کرده است .
انهایی که فکر می کنند اسلام زنان را درجه دوم می داند بهتر است  این ایات را مطالعه نمایند  تا حقیقت اسلام را در این مورد  بهتر درک کنند
خدایا در ظهور اقا امام زمان تعجیل بفرما
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:36 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

   1   2      >