سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
محلل در سه طلاقه - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [289]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
محلل در سه طلاقه - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :557874
بازدید امروز : 24
بازدید دیروز57
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

محلل در سه طلاقه

سوال : سوره بقره آیه 230  صفحه 37 آمده است :

فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَن یَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ.

طبق این آیه اگر مردی سه بار همسرش را طلاق دهد، و بخواهد برای بار چهارم با او ازدواج کند باید آن زن حتماً با شخص سومی ازدواج کند و با او همبستر شود. در واقع برای تنبیه مرد از بدن زن استفاده میشود.این مجازات، مجازاتی ظالمانه است و در تضاد با اصول اولیه انسانی است؟؟

پاسخ:فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلی روشن نیست و آگاهی از آن دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری می‏طلبد. لیکن بطور اجمالی روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی در متعلق آنهاست. بنابراین در صورتی که فلسفه حکمی را بالخصوص ندانیم بنابر قاعده کلی فوق از آن باید پیروی کرد. زیرا یقین به وجود مصلحتی در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد قانون محلل در اسلام از توابع قانون طلاق است. این قانون نوعی مجازات عاطفی است. تدبیری است برای جلوگیری از تکرار طلاق . آمارها و تجربه نشان می دهد که این قانون اثر فوق العاده در جلوگیری از طلاق بی حد و حصر داشته است.

طلاق از نظر  اسلام ،حلالِ مبغوض است. پیامبر (ص) در روایتی که شیعه و سنی روایت کرده اند فرمود:

 " مبغوض ترین حلال ها نزد خداوند طلاق است"( وسائل الشیعه ،ج5، ص 267)

نیز فرمود: "ازدواج کنید و طلاق ندهید که عرش الهی از طلاق می لرزد".( وسائل الشیعه ،ج5، ص 267)

طلاق، حلالِ مبغوض است، یعنی در حد حرام، منفور و مبغوض است، اما اسلام مانع اجباری جلوی آن قرار نمی دهد. این وضع از فلسفه کلی در نظام خانوادگی ریشه می گیرد که مورد توجه اسلام است. از نظر اسلام علقه و وابستگی زوجین، طبیعی است و مکانیسم خاص دارد. علاقة زوجین به یکدیگر با این که طرفینی است، به این شکل است که از جانب مرد آغاز می شود. علاقة زن به مرد از نوع پاسخگویی است، به همین جهت مقام زن در محیط خانوادگی، مقام محبوب و مراد است.

اسلام تدابیری از مجرای عواطف به کار می برد که نظام خانوادگی بر همین پایه محفوظ بماند، یعنی شعلة عشق و علاقة مرد همیشه روشن بوده ، زن نیز پاسخگوی آن باشد. آن چه از نظر اسلام مبغوض و منفور است، این است که این شعله خاموش گردد و کانون خانوادگی به سردی گراید، اما اگر احیاناً به این صورت درآمد و زن در قلب مرد سقوط کرد، دیگر نباید زن را به زور به مرد چسبانید یا برعکس.

از این رو طلاق از نظر اسلام در عین این که سخت منفور است ، حلال است ، یعنی آن جا که تدابیر مختلف برای ابقای پیوند زوجیت مفید واقع نشد، چاره ای جز طلاق نیست.

یکی از تدابیر اسلام که برای جلوگیری از طلاق (از طریق عاطفه به کار برده شده و در حقیقت نوعی مجازات است) ،قانون محلل است. اگر مردی زن خود را طلاق داد و بعد در حال عدّه رجوع کرد، یا بعد از تمام شدن عده با او ازدواج کرد، آن گاه بار دیگر او را طلاق داد و باز در عده رجوع کرد، یا بعد از پایان عده با او ازدواج کرد، سپس برای نوبت سوم طلاق را تکرار کرد، دیگر حق ندارد برای بار چهارم با آن زن ازدواج کند، مگر آن که آن زن با مرد دیگری ازدواج دائم کند و  عمل زناشویی انجام گیرد ، بعد به طور طبیعی منجر به طلاق و یا فوت زوج شود. در این صورت می تواند شخص اول دوباره با زن ازدواج کند.

از امام رضا (ع) دربارة فلسفه حکم محلل پرسش شد، فرمود: "برای این که این مرد سه بار در کاری وارد شد که مورد کراهت و ناخشنودی خداوند است. خدا به این سبب این مجازات را مقرر کرده که مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار نرسانند"( محمد محمدی ری شهری میزان الحکمه، ج2، ص 1737 ، مادة طلاق ، شماره 11185) 

قانون محلل در جلوگیری از طلاق تأثیر بسزایی داشته و همواره به شکل یک تهدید دردناک جلوی چشم مردان بوده است. مردانی که یک درصد  احتمال داده اند که به سراغ زن اوّل خود خواهند رفت، از اقدام به طلاق سوم خودداری کرده اند، به همین دلیل است که نیاز به محلل بسیار کم اتفاق افتاده است( مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر،به ضمیمه چهار مقاله دیگر، ص 161)

پاسخ به شکلی دیگر :در رابطه با مسأله سه طلاقه، ابتدا سؤال ما این است که:

اولاً،  چرا این حکم غیر عادی و نادرست می‏نماید؟ اصولاً درستی و نادرستی در احکام حقوقی به چه معنا است؟ یعنی شما چه ملاک‏ها و معیارهایی برای درستی ونادرستی یک امر حقوقی دارید که براساس آن موازین، این حکم را نادرست می‏خوانید؟

ثانیا،  از نظر بهداشتی این مسأله هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا بعد از آن که زن طلاق گرفت، باید عده نگه‏دارد و پس از آن که عده‏اش تمام شد، می‏تواند با دیگری ازدواج کند و این به خودی خود هیچ مشکلی پدید نمی‏آورد. ازدواج او با فرد دیگر نیز باید لزوما ازدواج دائم (نه موقت باشد). بنابراین اگر احیانا شوهر دوم از دنیا رفت و یا به دلایلی از او طلاق گرفت، مجددا باید عده نگه‏دارد و پس از اتمام عده، می‏تواند با شوهر اول ازدواج کند. اکنون سؤال می‏شود که این مسأله از نظر بهداشتی چه اشکالی دارد؟

ثالثا،  این حکم دارای حکمت‏های ارزنده‏ای است، از جمله این که عاملی بسیار مهم در کنترل و محدود ساختن طلاق‏ها و تضمینی ضمنی برای ثبات و دوام خانواده است؛ زیرا مردی که به طور مکرر زن خود را طلاق می‏دهد، در واقع زندگی و سرنوشت زن را به بازی گرفته است. بنابراین حکم سه طلاقه در این جا یکی از دو نقش را ایفاد می‏کند:

الف)  با توجه به این که مرد موجودی غیرتمند است؛ چون می‏بیند که پس از طلاق سوم، همسرش در کنار مرد دیگری خواهد آرمید، به شدت از دادن طلاق سوم خودداری می‏کند. بنابراین قانون فوق سد آهنین و ترمزی نیرومند برای جلوگیری از طلاق‏های بی‏رویه است و اثر شگرف و نیرومند خود را در طول تاریخ به خوبی نشان داده است؛ یعنی، همین که می‏بینیم بسیار به ندرت طلاق‏های سوم پدید آمده است، خود شاهد گویایی بر کار آمدن این قانون می‏باشد.

ب )  فرض دیگر آن است که مرد با توجه به عامل یاد شده هم از دادن طلاق سوم خودداری نکند. این مسأله نشان می‏دهد که یا شکاف بین زن و مرد بسیار عمیق است و یا مرد فردی بسیار مذبذب و نامصمم به بنای خانواده است. در چنین صورتی بهتر آن است که پس از طلاق دیگر برای همیشه بین زوجین فاصله افتد و زندگی هر یک به شکل جدیدی سامان یافته و از تذبذب و تشویش رهایی یابد؛ یعنی، دیگر ضرورت ندارد که آن دو با هم ازدواج کنند؛ بلکه هر یک به راه و زندگی دیگری قدم می‏گذارند و ارتباط خود را از هم قطع می‏کنند.

التماس دعا

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:34 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29