سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
ابوعلی سینا - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [289]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
ابوعلی سینا - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :557664
بازدید امروز : 7
بازدید دیروز34
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

ابوعلی سینا

ابوعلی سینا، حسین‏بن‏عبدالله معروف به ابوعلی یا ابن سینا، ملقب به شیخ الرئیس، رئیس العُقلا و شرف الملک در مورخه سوم صفر سال 370 هجری قمری در یکی از روستاهای بخارا به نام اَفشنه به دنیا آمد بخارا در آن زمان پایتخت سامانیان بود و اکنون، شهری است در جمهوری ازبکستان، پدرش که از مردم بلخ بود، پیش از تولد ابن سینا به بخارا آمد و به کاری در دستگاه حکومتی بخارا گماشته شد، از آن جا زنی به نام ستاره گرفت و از آن زن ابن سینا و برادرش محمود متولد شدند. پدر ابن سینا، مردی دانش دوست بود و با فراهم کردن امکانات و تشویق ابن سینا سهمی بسزا در پیشرفت علمی او داشته است.

ابوعلی حسین بن عبدالله سینا، نابغه‌ی ایرانی، در هفت سالگی قرآن و بسیاری از مباحث ادبی را آموخت و باعث شگفتی همگان شد. پس از آن منطق، فلسفه و طب را فرا گرفت و در این رشته ها به قله‌های رفیع و بلندای علمی نایل گشت. ‌سپس به الهیات رو آورد و در این رشته نیز چون دیگر رشته‌ها، تبحر یافت. درباره‌ی گستره‌ی علمی و فعالیت او همین بس که تا پانصد کتاب ،‌رساله و مقاله به او نسبت می‌دهند.

ابن سینا هوش و حافظه‏ای خارق العاده داشت، سرعت یادگیری‏اش شگفت بود، به گونه‏ای که توانست بسیاری از علوم را بی‏استاد بیاموزد و گاهی نیز بر استادان خویش خرده می‏گرفت و به آنان علم می‏آموخت. در معالجه و درمان بیماران بسیار حاذق و دارای سرعت عملی شگفت بود، به طوری که در همان ایام جوانی شهرتی عالم‏گیر یافت و بسیار از دانش‏مندان در مسائل مشکل به او رجوع می‏کردند و او با درایت و تسلط کامل به آنان پاسخ می‏گفت.

ابوعلی ‏سینا، نه تنها یکی از بزرگ‏ترین فیلسوفان جهان، بلکه یکی از برجسته‏ترین چهره‏های تاریخ پزشکی در همه دوران‏هاست. مهم‏ترین اثر وی در پزشکی، کتاب قانون (القانون فی الطب) است که آن را پیش از سال 406 هجری قمری، یعنی در حدود 35 سالگی تألیف کرده است. این کتاب طی چندین سده، چه در سرزمین‏های اسلامی و چه در اروپای سده‏های میانه، همه کتاب‏های دیگر را در سایه خود نهاده بود. اعتبار و شهرت کتاب قانون در محافل پزشکی جهان اسلام تا بدان جا رسیده‏بود که نظامی عروضی درباره آن چنین می‏گوید: «اگر بقراط و جالینوس زنده شوند، روا بُوَد که پیش این کتاب سجده کنند». البته ابن سینا به جز قانون، کتاب‏های دیگری هم در علم پزشکی نوشته است؛ کتاب‏هایی مانند الارجوزةٌ فی الطب که در قالب شعر نوشته شده و خلاصه مطالب کتاب قانون است، مقالة فی احکام الادویه القلبیه، رساله فی الفَصد، رساله فی القولنج و...

مذهب ابن سینا

بدون شک ابن سینا که درخانواده‏ای شیعی مذهب در بلخ به دنیا آمد، خود نیز مسلمان و قایل به مذهب تشیع بوده است.

ابن‏سینا افکار و عقاید خود را درباره مسأله‏های مختلف علمی، در محفل‏های رسمی و دیگر، هر چند که قیدها و تشریفات بر مجلس حاکم بود، بی‏پروا ابراز می‏داشت و عقاید و افکار غلط و کج را با دلیل‏های محکم به شدت رد می‏کرد. برای همین، بیشتر دانش‏مندان از مناظره با او دچار رعب و وحشت می‏گشتند؛ زیرا دلیل‏های او بر اطلاعاتی وسیع و گسترده در مبحث‏های گوناگون استوار بود. او بیشتر با تقریرها و اظهارهای خود اشخاص، علیه آنان استدلال می‏کرد. در نتیجه این مسأله‏ها و عامل‏هایی چون رشک و حسادت، باعث کینه و دشمنی بعضی از دانش‏مندان و کم مایه‏گان، با او گردید تا جایی که بعضی از آنان، ابن سینا را تکفیر کردند و ابن سینا نیز در جواب آنان این دو بیتی را سرود:

کفر چو منی گزاف و آسان نبود

محکم‏تر از ایمان من ایمان نبود

درد هر یکی چو من و آن هم کافر

پس در همه دهر یک مسلمان نبود

 هم‏چنین شیخ الرئیس عشق و علاقه خود را به مولا علی علیه‏السلام چنین بیان می‏کند:

تا باده عشق در قدح ریخته اند

واندر پی عشقْ عاشق انگیخته‏اند

با جان و روان بوعلی، مهر علی

چون شیر و شکر به هم برآمیخته‏اند

بر صفحه چهره‏ها خط لم یزلی

معکوس نوشته‏اند نام دو علی

یک لام و دو عین، با دویای معکوس

از حاجب و عین و اَنف با خط جلی

تالیفات ابو علی سینا

از ابن‏سینا 456 کتاب و رساله در رشته‏های طب، فلسفه، حکمت، منطق، فقه، بیان، علوم طبیعی و ماوراءالطبیعه، نجوم و هیأت و ریاضیات، گیاه‏شناسی، لغت، عروض، شعر و موسیقی به جای مانده است که از آن جمله است: الاشارات و التنبیهات فی المنطق و الحکمه از مهم‏ترین نوشته‏های او در فلسفه و حکمت؛ شفا که در حکمت است و به زبان‏های بسیار ترجمه شده؛ القانون فی الطب، در پزشکی که به بیشتر زبان‏های دنیا ترجمه شده و حاشیه‏های بسیار بر آن نوشته شده و معروف‏ترین کتاب او در رشته پزشکی است.

رحلت ابو علی سینا

در یکی از جنگ‏های علاءالدوله، بوعلی دچار بیماری قولنج گشت. ابن سینا به مداوای خود پرداخت، ولی سودی نبخشید و بعد از مدتی بیماری صرع و روده نیز بدان افزوده شد. معالجات بسیار بوعلی و دیگر طبیبان هیچ گاه به ثمر ننشست.

وقتی بوعلی به شهر همدان رسید، ضعف بر او چیره شد و دیگر قدرت برخواستن نداشت. پی برد که دیگر معالجه سود ندارد و تسلیم تقدیر الهی گشت. پیوسته قرآن می‏خواند و از خداوند طلب آمرزش می‏کرد. اموال خویش را به فقیران بخشید. ابوعلی در دو هفته آخر عمر پر بار خویش، به اطعام فقیران پرداخت و بردگان را آزاد ساخت و تمام قرآن را هر سه روز یک بار تلاوت کرد تا سرانجام در 58 سالگی، در روز جمعه اول رمضان سال 428 هجری قمری، مطابق 28 خرداد ماه 416 هجری شمسی در همدان بدرود حیات گفت و بدین سان، شمع زندگی یکی از درخشان‏ترین چهره‏های علم و حکمت جهان خاموش شد.

قسمتی از وصیت نامه ابوعلی سینا

ابن سینا در قسمتی از وصیت نامه خود به ابوسعید ابوالخیر آورده است: «باید دانست که افضل حرکات نماز است و بهترین سکنات روزه و نافع‏ترین خیرات و مبرات صدقه و پاکیزه‏ترین خوبی‏ها تحمل سختی‏ها و باطل‏ترین سعی‏ها لجاج است و بهترین اعمال آن است که از نیت خالص صادر گردد و بهترین نیت آن است که از علم حاصل شود. جود و بخشش به قدری که مقدور باشد، مطلوب است و برای مساعدت مردم ارتکاب اموری که خلاف طبع باشد رواست. در اوضاع شرعی و احترام به سنت‏های الهی و مواظبت بر عبادات بدنی، به هیچ وجه تقصیر جایز نیست. حکمت و دانش اساس و مایه برتری انسان است بر غیر و در تحصیل دانش معرفت الهی بر همه چیز مقدم است؛ زیرا شرافت هر علمی بسته به موضوع آن است.»

پاسخ برخی سوالات  در مورد  ابن سینا

1) آیا ابن سینا عالم شیعی بوده است؟ در مورد عقیده مذهبی ابن سینا اختلاف شده است اما قول به تشیع ابن سینا، بسیار قوی است چون که در تألیفات و تصنیفات ابن‌سینا تعبیرات و اسلوبها و افکاری است که با تعبیرات و افکار شیعه منطبق است و الفاظ و عباراتی به کار رفته است که به تعابیر شیعه و اصطلاحات آنان شباهت زیادی دارد.

همچنین در تألیفات او اشاراتی به لزوم “افضلیت“ در خلیفه و اعتبار “عصمت“ و این که امام باید با نص صریح تعیین شود، دیده می‌شود. و نیز مطالبی دیگر از این قبیل در آثار ابن سینا دیده می‌شود که معمولاً کسی غیر از شیعه، بدان معترف و قائل نیست مثلاً در معراج نامه که در حاشیه الهیات شفا در سال 1303 هجری چاپ شده است، مطالبی آمده است که امتیاز علی بن ابیطالب (ع) را بر دیگر صحابه می‌رساند و اینکه منزلت او نسبت به دیگر صحابه چون نسبت معقول است به محسوس. 
مرحوم آقا بزرگ طهرانی، ابن سینا را در شمار مؤلفان شیعه آورده و تألیفات او را در کتاب ارزشمند “الذریعه“ ذکر کرده است.

 2) آیا این درست است که ابن سینا به “معاد جسمانی“ اعتقاد ندارد؟ اگر او چنین اعتقادی دارد آیا ما می‌توانیم بگوئیم او کفر انجام داده است؟؟

در صورتی شخص کافر می‌شود که انکار خدا و پیغمبر کند و یا انکار ضروری دین کند و بداند که این کار به انکار خدا و پیغمبر می‌انجامد. پس در واقع انکار خدا و پیغمبر موضوعیت دارد و باعث کفر و ارتداد می‌شود. مرحوم بوعلی سینا قائل به معاد جسمانی بوده است اما نتوانسته است بر آن برهان عقلی بیاورد و چون مورد قبول شریعت اسلام بوده است ، آنرا پذیرفته است.

او در شفا می‌نویسد:

 “یک نوع از معاد مورد قبول شریعت اسلام است ولی راهی برای اثبات آن به جز از طریق شریعت و تصدیق نبوت در دست نیست و آن عبارت از معاد جسمانی است“

 نتیجه اینکه: مسأله معاد جسمانی از مسائل اختلافی است چنانکه بعضی به آن مستلزم شده‌اند ولی بعضی به آن مستلزم نشده‌اند.و  حتی اگر معاد جسمانی از ضروریات دین باشد؛ کسی با انکار آن کافر می‌شود که بداند با این کار، انکار خدا و پیغمبر کرده‌ است

( با استفاده از سایت پایگاه حوزه و سایتهای دیگر)

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:39 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29