به نام خدا
با عرض سلام
معمولا کسانی که عاجز از بحث نمودن در مورد اصول دین مبین اسلام هستند سخن را به جزئیات می برند و شبهاتی در مورد احکام مطرح می کنند از جمله دیه انگشتان زن که چرا دیه 3 انگشت زن ا بیشتر از دیه 4 انگشت اوست و یا چرا نماز ظهر 4 رکعت است و نماز صبح دو رکعت و از اینگونه سخنان جزئی در حالی که قافلند از اینکه احکام و دستورات اسلام یک نظام هماهنگ دارد و برای اینکه بتوان در مورد انها قضاوت نمود باید همه احکام و قوانین را با هم ملاحظه نمود
مهم ترین دلیل و پاسخ برای اینگونه سوالاتتعبد است لذا در مورد تعبد توضیحاتی را خدمت دوستان عرض می کنم .
داشتن تعبد در احکام مساله ای است که بنا به ادله عقلی مورد پذیرش است مثلاً هنگامی که بیمار میشویم به پزشک مراجعه میکنیم او نسخه ای که در آن چند نوع دارو نوشته به ما میدهد و دستور میدهد از هر کدام هر روز چند عدد مصرف کنیم و از خوردن فلان و فلان غذا خودداری کنیم. ما بدون این که از خصوصیات داروها سؤالی بکنیم دستورات او را مورد عمل قرار می دهیم چرا؟ چون به علم و دانش و تخصص او در رشتة طب معتقدیم و می دانیم که او جز معالجه و بهبود ما منظور دیگری ندارد و همین طور در بسیاری از دیگر امور زندگی از این نمونه ها به یک نتیجة روشن می رسیم که اگر انسان به علم و دانش کسی ایمان داشته باشد و او را در رشتة خود متخصص بداند و نیز بداند که نظر سویی در کار نیست قطعاً از دستورات او در آن رشته بدون این که از او توضیحات زیادی بخواهد مورد عمل قرار میدهد. به خصوص ان که او را حاذقترین پزشک بداند و هیچ اشتباهی را برای او ممکن نداند و از این جهت یقین داشته باشد
نتیجه مقدمه فوق : احکام و مقررات دینی هم نسخههایی است که پیامبران الهی و پیشوایان دین از طرف خدا برای بشر اورده اند تا سعادت و خوشبختی آنان را از هر جهت تامین نمایند. وقتی که ما اعتقاد داشته باشیم که این احکام از علم بیپایان خدا سرچشمه گرفته و به حکمت و لطف و مهربانی خدا ایمان داشته باشیم و نیز بدانیم که پیامبران خدا در تبلیغ و رساندن احکام به هیچ نحو گرفتار خطا و لغزشی نمی شوند یعنی به معصوم بودن آنها معتقد باشیم. در این صورت با کمال جدیت و بدون هیچ نگرانی در عمل کردن به دستورات دینی می کوشیم و هیچ نیازی برای خود نمی بینیم که از خصوصیات فلسفة احکام و مقرراتی که قرار داده شده است سؤال نماییم زیرا می دانیم که هر چه مقرر شده به خیر و صلاح ما بوده وانبیای الهی در بیان احکام اشتباهی نکرده اند
بله اگر کسی در وجود خدا یا در علم و دانش و حکمت او یا در حقانیت انبیا و معصوم بودن آنان تردید داشته باشد لازم است قبل از سوال از فلسفه احکام در اصل اعتقاد به خدا و صفات او و حقانیت پیامبران الهی و صفات آنان وارد بحث شود
البته منظور بنده این نیست که کسی نباید از فلسفة احکام سوال کند و یا نباید به دنبال تحقیق و جستجو برویم شکی نیست که اگر کسی از فلسفه و حکمت احکام اطلاع داشته باشد رغبت و انگیزه بیشتر و قوی تری برای انجام آنها خواهد داشت و نیز هر کس این حق را دارد که از اسرار احکام و قوانین دینی و قوانین بشری حداقل به عنوان یک علم و معرفت آگاهی یابد، ولی نباید انتظار داشته باشیم که با معلومات محدودی که داریم به تمام جزئیات و اسرار و فلسفة احکام دست یابیم و اگر در فهمیدن فلسفة احکام کوشش کردیم و به آن دست نیافتیم هرگز نمی توانیم آن حکم را نادیده بگیریم یا بگوییم این حکم هیچ فایده و مصلحتی ندارد.
حضرت امام رضا(علیه السلام ) میفرماید: انا وجدنا کل ما احل الله تبارک و تعالی ففیه صلاح العباد و بقائهم و لهم الیه الحاجه التی لا یستغنون عنها و وجدنا المحرم من الاشیاء لا حاجة للعباد إلیه و وجدنا مفسدا داعیا الی الفناء والهلاک.
یعنی: ما می بینیم که خدای متعال چیزهایی را حلال کرده که مردم در زندگی و ادامة آن به آن چیزها نیازمند هستند و برای آنان مصلحت و فایده ای دارد و چیزهایی را حرام کرده که علاوه بر این که مورد نیاز بشر نیست موجب فساد و فنا و نیستی او میباشد
شاید در مورد این استدلال این اشکالات مطرح شود
1)که اگر یک فرد بت پرستی در مناظره با شما وجود فلان بت را دلیل اثبات گفته اش قرار بدهد و بگوید دلیلم تعبد استایا شما دلیل او را می پذیرید ؟؟
پاسخ خواهیم داد : اگر شخصی بت پرست همانگونه که گفته اید بر اساس باور خود وجود فلان بت را دلیل اثبات گفته اش قرار بدهد بنده جهت متقاعد نمودن او در مورد اثبات خرافی و اشتباه بودن بت پرستی وارد بحث می گردم . حال اگر شما با ما در اصل اعتقاد به خدا و صفات او و حقانیت پیامبران الهی و صفات انان اختلاف نظر دارید باید در مورد دلایل اعتقادمان به بحث بنشینیم نه درتعبد در احکام که از لوازم این اعتقاد است
2)آنچه بر می آید این است که در گمان شما اگر در قرآن نوشته باشد که هر سال یکی باید خودش رو از بلندترین نقطه ی محل سکونتش بندازه پایین شما به دلیل تعبد!! باید این کار را انجام دهید
اجرای تمام احکام و قوانین اسلام به نفع خود ماست اسلام به هیچ وجه این دستور را نداده و نمی دهد این مثالی که شما زده اید مصداق خود کشی است که اسلام نیز ان را نفی کرده است با اگر هم کاری نداریم .
3) همین تعبد است که باعث می شود عبدالمالک ریگی ها تشریف ببرند و شیعه ها را بکشند و یا هزاران هزار جنایت دیگر هر چند که خواهید گفت در قرآن که نیامده اما دستوراتیست که برای رضای خدا!!! انجام می دهند. از روی نفهمی!!
توجه کنید که صحبت ما در تعبد در احکام مسلم و قطعی اسلام است و اینکه شخصی بدون تحقیق درست عملی خلاف را بنام دین مرتکب شود اصل بحث تعبد در احکام و دلیل عقلی ان را به هیچ وجه زیر سوال نمی برد چون تعبد انها به مسئله ای خلاف دستور اسلام بوده است ضمنا از کجا می گویید که اونها تعبدا اینکار رو می کنند و اغراض و اهداف دیگر سیاسی ندارند
در پایان نکته ای را نیز خدمتتان عرض کنم :
نمونه هایی از احکام و دستورات اسلام موجود است که بشر پس از سالیان دراز توانسته که حکمت انها را کشف نماید ایا قبل از اینکه حکمت ان احکام کشف شود بدون حکمت بوده اند مسلم است که حکمتی داشتند اما علم بشر به ان حد لازم برای کشف و درک ان نرسیده بود . لذا ندانستن حکم یک حکم شرعی دلیل بر نبودن حکمت برای ان نیست .
یا حق