سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
حضرت موسی و مهریه سنگین - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [292]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
حضرت موسی و مهریه سنگین - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :562958
بازدید امروز : 269
بازدید دیروز39
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

حضرت موسی و مهریه سنگین

اگر از نظر احادیث و روایات مهریه زن باید کم باشد چرا خداوند در قرآن کریم جریان حضرت موسی و آشنایی ایشان با دختران حضرت شعیب را بیان فرموده که از موارد مهریه سنگین و در واقع تشویق به این مسئله است.(مهریه دختران شعیب 8 تا 10 سال کار کردن حضرت موسی علیه السلام برای حضرت شعیب بوده است)

در سرگذشت حضرت موسی علیه السلام و حضرت شعیب علیه السلام، در قرآن آمده: هنگامی که موسی علیه السلام به خاطر حفظ جان خود از خطر فرعونیان از مصر بیرون آمد و به سوی مدین حرکت کرد، در بیرون شهر مدین دید چوپانان کنار چاهی توقف کرده اند و به نوبت، از چاه برای گوسفندان خود آب بیرون می کشند، دید در کنار آنها دو بانوی با حجاب ایستاده اند و آنها نیز منتظر نوبت خود هستند تا به چاه نزدیک شوند و آب برای گوسفندان خود از چاه بکشند.

موسی علیه السلام نزد آنها رفت و آنان را کمک کرد و آب از چاه کشید و گوسفندان آنها را آب داد...

آن دو دختر، دختران شعیب پیغمبر علیه السلام بودند، چون شعیب پسر نداشت، دخترانش عهده دار چوپانی گوسفندان شده بودند.

سپس دختران شعیب علیه السلام نزد پدر رفتند وجریان را گفتند، شعیب علیه السلام یکی از آن دخترها را برای دعوت موسی علیه السلام به خانه اش فرستاد، موسی علیه السلام آن دعوت را پذیرفت و به خانه شعیب علیه السلام آمد.

شعیب علیه السلام به شخصیت معنوی موسی علیه السلام پی برد و علاقمند شد که او را داماد خود نماید، از این رو به موسی علیه السلام گفت: "انی ارید ان انکحک احدی ابنتی هاتین علی ان تأجرنی ثمانی حجج فان اتممت عشرا فمن عندک و ما ارید ان اشق علیک ستجدنی ان شاءالله من الصالحین"من می خواهم یکی از این دو دخترم (صفورا و لعیا) را به همسری تو درآورم، به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر ده سال کار کنی، محبتی از ناحیه تو است من نمی خواهم کار سنگینی بر دوشت بگذارم و انشاءالله مرا از افراد صالح خواهی یافت (قصص، آیه 27)

موسی علیه السلام پیشنهاد شعیب علیه السلام را پذیرفت.

از این آیه چند مطلب استفاده می شود:

1. مهریه در قرن های قبل از اسلام نیز بوده است.

2. خواستگاری از ناحیه دختر نیز بوده چنان که شعیب علیه السلام از جانب دخترش از موسی علیه السلام خواستگاری کرد، بنابراین پیشنهاد خواستگاری از جانب دختر و کسان او، عیب نیست.

3. رواست که مهریه به صورت کار درآید نه پول

4. لازم نیست که مهریه یکجا پرداخته شود، بلکه با رضایت زن، در ذمه شوهر باشد کافی است

ولی در اینجا این دو سؤال پیش می آید:

1. چرا حضرت موسی علیه السلام برای دخترش مهریه سنگین قرار داده است؟

2. با این که مهریه مال دختر است، چرا در سرگذشت فوق، به عنوان هشت سال کار برای پدر (شعیب علیه السلام) قرار داده شده، مگر دختر کالا است که آن را بفروشند؟؟

پاسخ:  در مورد سؤال اولی، باید توجه داشت که این ازدواج یک ازدواج معمولی نبود، بلکه مقدمه ای بود تا موسی علیه السلام در کنار پیر مدین، شعیب پیغمبر علیه السلام بماند و با کسب علم و معرفت در مکتب شعیب علیه السلام در سالیان دراز به مقام ارجمندی از علم و کمال نائل آید.

وانگهی درست است که موسی علیه السلام در این مدت طولانی برای شعیب علیه السلام کار می کرد، ولی شعیب نیز تمام زندگی او و همسرش را تأمین می نمود و اگر هزینه زندگی موسی و  همسرش را از مزد کار موسی علیه السلام کم کنیم، مبلغ زیادی باقی نخواهد ماند، نتیجتا مهر ساده و سبکی خواهد شد، بنابراین مهریه سنگین، مقدمه ای برای تکامل موسی علیه السلام در مکتب شعیب بوده و زندگی مادی و معنوی موسی علیه السلام را تأمین می کرده است (این که شعیب به موسی گفت "و ما ارید ان اشق علیک...؛ من نمی خواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و انشاءالله مرا از صالحان خواهی یافت» بیانگر همین مطلب است که منظور سختگیری نبوده، بلکه صلاح و کمال موسی علیه السلام هدف بوده است)

در مورد سؤال دوم: قرارداد شعیب علیه السلام با موسی علیه السلام به عنوان وساطت و وکالت از جانب دخترش بوده و با رضایت او انجام گرفته، با توجه به این که (چنان که گفتیم) محصول کار موسی علیه السلام صرف هزینه زندگی موسی علیه السلام و همسرش می شده است

نکته آخر این که با توجه به این که به اراده خداوند رسالت سنگینی در آینده به عهده حضرت موسی علیه السلام گذاشته می شود و آن رویارویی با فرعون و نیز داشتن قومی لجوج و بهانه گیر چون قوم بنی اسرائیل بوده است از این رو طبق مشیت الهی لازم بود مدتی به کار شبانی بپردازد تا آمادگی لازم را برای هدایت مردم و نیز روبرو شدن با مشکلات و سختی ها را پیدا نماید. از این رو این مدت شبانی نسبتا طولانی علاوه بر این که از محضر حضرت شعیب علیه السلام در جهت علم و کمال بهره می برد و علاوه بر این که تمام زندگی او و همسرش توسط حضرت شعیب علیه السلام اداره و تأمین می شد، فرصتی مغتنم برای حضرت موسی علیه السلام بود تا آمادگی لازم را برای رسالت آینده خویش به دست آورد

التماس دعا



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:35 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29