سوال : اصل یکم اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد که حقوق تمامی افراد بشر را یکسان میداند با این حال چرا زن نصف مرد ارث میبرد؟ مگر بین زن ومرد تفاوتی وجود دارد؟
پاسخ : ابتدا لازم است مقدمه ای را خدمتتان عرض کنیم سپس از زوایای مختلف سوال شما رو مورد بررسی قرار بدهیم
مقدمه :
حضرت علی (علیه السلام ) میفرماید: الاسلام هو التسلیم( نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره125) مسلمان باید مطیع خداوند باشد و به این نکته توجه کند که تنها راه سعادت و خوشبختی انسان در دنیا و آخرت، عمل به احکام اسلامی است و پیروی از احکام غیر اسلامی و مخالف با اسلام، انسان را در آخرت گرفتار عذاب و آتش مینماید؛ خواه فرد مسلمان علت و حکمت احکام را بداند و خواه از حکمت آنها آگاه نباشد لذا آنچه که به عنوان علل شرایع و احکام اسلامی بیان میشود در واقع علت و معلول فلسفی نیست، بلکه حکمت و مصالحی است که بر احکام اسلامی مترتب میشود. به عنوان مثال، اگر علت روزه گرفتن فقط درک احوال فقرا و همدردی با آنها باشد در این صورت افراد فقیر میتوانند ادعا کنند که چون احوال فقرا را درک میکنند پس نباید روزه بگیرند در همین زمینه در قرآن کریم آمده است: "عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئاً و هو شرلکم و الله یعلم و انتم لاتعلمون" ( سوره بقره، آیه 216) چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن باشد و خدا میداند و شما نمیدانید
در واقع، احکام اسلامی را خداوند در جهت رشد و تعالی و خیر برکت انسانها قرار داده است و علایق و سلیقههای شخصی انسانها باید مطابق با احکام اسلامی باشد، نه اینکه انسانها علایق و سلیقههای خود را محور قرار داده و احکام اسلامی را بر اساس آن پایهریزی کنند و باید توجه نمود که انسانها تنها با تکیه بر عقل نمیتواند راه سعادت را بیابند در زمان ظهور اسلام و نزول قرآن کریم، محرومیت زنان از ارث میان همه اقوام ملل بشری در سطح دنیا وجود داشت و زن به هیچ یک از عناوین همسر، مادر، دختر و یا خواهر ارث نمی برد. اسلام در زمینه ارث ، انقلاب به وجود آورد و اولین نظام حقوقی جهانی بود که به زنان حق ارث عطا کرد و تمام قوانین ظالمانه دوران جاهلیت را که بر پایه اعتقادات و آداب و رسوم قبیله ای بود منسوخ نمود. در دوران جاهلی نه تنها زن ارث نمی دادند بلکه بدون توجه به رضایت او همانند دیگران اموال متوفی وی را به ارث می بردند. این قانون جاهلی به وسیله قرآن کریم منسوخ شد. (سوره نساء آیه 18) در نظام حقوقی اسلام بیش از هر مکتب دیگری تساوی حقوق زن و مرد رعایت گردیده است. قبل از بین حکمت در آغاز باید فرق بین تساوی( Equality ) و تشابه( Similarity ) را به خوبی دریافت. بیتوجهی به این مسأله موجب خلط و مغالطه بسیاری میشود. تشابه به معنای همانندی و همشکلی روبناهای حقوقی است. این همان جریانی است که فمنیسم( Feminism ) غربی در دام آن گرفتار آمد و پنداشت که تبعیضزدایی در روابط زن و مرد در گرو وضع حقوق کاملاً مشابه است. در حالی که این رویکرد نه سودی برای مرد در پی داشت و نه برای زن؛ بلکه روند انهدام بنیان خانواده را سرعت بخشید و برآیندهای ناگواری برای جامعه بشری در پی آورد. تساوی به معنای برابری است، نه یکنواختی. در تساوی شرایط گوناگون، تفاوتهای طبیعی، وظایف و جوانب مختلف ملاحظه میشود و چه بسا احکام نامشابهی وضع میگردد، بدون آن که بر کسی ستمی روا شود. ولی در تشابه همه این امور نادیده انگاشته شده و فقط به یکنواختی روبناهای حقوقی بسنده میشود. بنابراین باید توجه داشت که هرگونه نایکسانی قواعد حقوقی به منزله نفی تساوی نیست و هر نوع تشابه و یکنواختی به منزله رعایت تساوی نمیباشد.
اما در هر صورت در مورد حکمت این حکم شرعی می توان نکاتی را متذکر شد
از لحاظ شرعی(1
ارث دختر و زن همیشه نصف مردان نیست بلکه موارد متعددی در فقه اسلامی وجود دارد که طایفههایی از زنان مساوی با مردان ارث میبرند. به طور کلی در بحث ارث زنان سه فرض مطرح است که معمولا یک فرض آن ذکر می شود و از دو فرض دیگر غفلت می شود:
• در مواردی زن و مرد همتا و مساوی ارث می برند، مانند صورتی که میت (فرزند) پدر و مادر داشته باشد که هر کدام به طور یکسان یک ششم ارث می برند و سهم پدر به عنوان مرد بودن بیش از سهم مادر نیست.
• در مواردی زن کمتر از مرد ارث می برد، مانند دختر که کمتر از پسر ارث می برد.
در مواردی سهم زن بیش از سهم مرد می باشد، مانند موردی که میت غیر از پدر و دختر، وارث دیگری نداشته باشد که در این جا پدر یک ششم (یک ششم) می برد و دختر بیش از آن . نیز مانند موردی که میت دارای نوه باشد و فرزندان او در زمان حیات وی مرده باشند که در این جا نوه پسری سهم پسر را می برد و نوه دختری سهم دختر را، یعنی اگر نوه پسری دختر باشد و نوه دختری پسر باشد، دختر دو برابر پسر ارث می برد. (عبدالله جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، ص 346)
2) همین پرسش را از امامان اهل البیت(علیه السلام ) پرسیده شد آن بزرگواران برای نمونه اینگونه جواب دادند :
• امام صادق علیه اسلام فرمود :"علتش این است که اسلام سربازی را بر زن واجب نکرده و مهر و نفقه را بر مرد لازم شمرده است از جرائم اشتباهی که خویشاوندان مجرم باید دیه بپردازند ، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است".( علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، ص 360)
• سوالی که از امام رضا(ع) درباره ارث شده بود ایشون علت بیشتر بودن ارث پسر رو این مسئله دونستند که خرج زنان به عهده مردانه(فروع کافی، شیخ کلینی، باب 12 از ابواب مواریث، باب علْ کیف صارللذکر سهما و الاثنی سهم، ص86 )
• در کتاب من لایحضرْ الفقیه آمده است: عبدالله بن سنان میگوید: «از امام صادق(ع) پرسیدم: به کدام علت ارث یک مرد برابر ارث دو زن است؟ جواب فرمود: برای این که خداوند برای زن صداق - مهریه - قرار داده است».( المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج 4، ص222) در این زمینه، روایات دیگری نیز نقل شده که در کتابهای فروع کافی شیخ کلینی، من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، تهذیب الاحکام شیخ طوسی و سایر کتابهای روایی شیعه ذکر شده است
3) دلایل مفسران و علمای شیعه و سنی
• محمد بن عمر، معروف به فخر رازی، نویسنده کتاب تفسیر کبیر، در این باب چند دلیل ارائه نموده است؛ از جمله: هر کس مخارج بیشتر داشته باشد نیازش به مال و ثروت نیز بیشتر است و چون خرج مرد علاوه بر هزینه زندگی خودش شامل همسر و اولاد نیز میشود ارث مرد دو برابر زن است
علامه محمد حسین طباطبایی، نویسنده تفسیرالمیزان: ایشان در تفسیر آیه 11 سوره نسأ بحث مفصلی درباره ارث ارائه کرده و دلایل و حکمتهای متعددی در مورد تفاوت ارث زنان و مردان ارائه نموده و نوشته است. با توجه به آیه " ولا یظلم ربک احدا" ؛ خداوند به هیچ کس ظلم و ستم نمیکند،( المیزان، محمد حسین طباطبایی، ج 4، ص 219 – 240) نباید خیال نمود که چون ارث زن نصف ارث مرد است بنابراین بر او ستم شده است، به ویژه که اعتقاد به عدل الهی از اعتقادات خاص شیعه است و مینویسد: «نتیجه این گونه تقسیم ارث بین مرد و زن آن است که در مرحله «تملک»، مرد دو برابر زن، مالک میشود. ولی در مرحله «مصرف»، همیشه زن دو برابر مرد بهره میبرد. زیرا زن، سهم و دارایی خود را برای خود نگه میدارد ولی مرد باید نفقه زن را نیز بپردازد و در واقع نیمی از دارایی خود را صرف زن میکند» (المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 215)
ادامه مقاله در پست بعدی خدمتتان ارائه خواهد شد