سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
فیل مست و فرار مرد - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [292]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
فیل مست و فرار مرد - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :562853
بازدید امروز : 164
بازدید دیروز39
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت


مردی را فیل مستی دنبال کرده بود، او می گریخت و فیل در تعقیب او بود،تا اینکه فیل به او رسید.آن مرد از ترس داخل چاهی شد و در میان چاه به دو شاخه که در کنار چاه روییده بودند چنگ زده و آویزان شد.ناگهان متوجه شد که دو موش بزرگ که یکی سفید و دیگری سیاه مشغول قطع کردن ریشه های آن دو شاخه هستند

نظری به زیر پای خود افکند ، دید چهار افعی سر از سوراخ های خود بیرون آورده اند ، و چون نظری به قعر چاه انداخت دید اژدهایی دهان گشوده که هر کس به چاه می افتد او را می بلعد . چون بالای سر خود را نگاه کرد دید  که سر آن دو شاخه کمی  عسل  است،پس مشغول لیسیدن عسل شد و لذت شیرینی عسل او را از آن مارها که نمی داند چه وقت او را خواهند گزید و از مکر آن اژدها که نمی داند وقتی در دهان آنها بیفتد چه اتفاقی می افتد غافل  گردانید.

دوستان  این چاه،  چاه دنیاست که پر است از آفتها و بلاها و مصیبتها و آن دو شاخه عمر آدمی است و آن دو موش سیاه و سفید شب و روز هستند که عمر آدمی را پیوسته پیش برده و به پایان می برند. و آن چهار افعی اخلاط چهارگانه اند،(سوداء،صفراء و بلعم و خون) هستند که به منزله زهرهای کشنده ای هستند که آدمی نمی داند چه وقت آنها به هیجان می آیند و صاحب خود را  می کشند ، و آن اژدها مرگ است، که منتظر است و پیوسته در طلب انسان است، و آن عسل که فریفته شده بود و او را از همه چیز غافل کرده بود، لذت ها و خواهش ها و نعمت ها و عیش های دنیاست.(1)

عزیزان  برای غفلت آدمی از مرگ و هول و هراس های پس از آن و اشتغالش به لذّات زودگذر و فانی دنیا ،  این مثال مثال خوبی  است پس شایسته است که خوب در آن دقت و فکر کنیم  

1)  عین الحیات ،جلد 1 ،  ص 526



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 7:5 عصر روز دوشنبه 88 اردیبهشت 21