با سلام
حتما نام منطقه سید خندان را در تهران شنیده اید ، علت نامگذارى این محل این است که در گذشته بین شمیران و تهران چند فرسخ فاصله بود، در مسیر در وسط راه بین شمیران و تهران ، سیدى بود که شال سبز بر سر مى بست و در محلى که آب و درخت وجود داشت ، و به اصطلاح قهوه خانه میان راه بود، با روى گشاده و چهره اى خندان ، به الاغ سوارانى که مى آمدند و تشنه بودند آب مى داد، گاهى یک شاهى یا سنار به او مى دادند، آن سید همیشه بشاش و خندان از مسافران استقبال مى کرد و به آنها آب مى داد و با لبخند این شعر را مى خواند:
کى میگیه بادمجون باد داره سید جان
خوردنش هم بیداد داره سید جان
از این رو این محل به طور خود جوش و طبیعى به سید خندان معروف شد، اکنون سالها است که آن سید و آن مسافران مرده اند ولى آن محل به همین نام خوانده مى شود. تا یادآورى اخلاص و خوش برخوردى و سقایى آن سید صاف دل باشد.
تو نیکى مى کن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
(باز نویسی با استفاده از مطلبی از اقای اقا جان پور به نقل از کتاب سرگذشتهاى عبرت انگیز اثر: محمد محمدى اشتهاردى)