سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
اهل بیت ( علیهم السلام) - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [289]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
اهل بیت ( علیهم السلام) - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :557483
بازدید امروز : 45
بازدید دیروز69
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت


<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:"Cambria Math"; panose-1:2 4 5 3 5 4 6 3 2 4;} @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} @font-face {font-family:Tahoma; panose-1:2 11 6 4 3 5 4 4 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0cm; margin-right:0cm; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0cm; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-fareast-font-family:"Times New Roman";} .MsoChpDefault { mso-fareast-font-family:"Times New Roman";} .MsoPapDefault { margin-bottom:10.0pt; line-height:115%;} @page Section1 {size:612.0pt 792.0pt; margin:72.0pt 72.0pt 72.0pt 72.0pt;} div.Section1 {page:Section1;} -->

بسم الله الرحمن الرحیم

 با عرض سلام و تسلیت شهادت مولا الموحدین علی (ع) امروز ماجرای که در روزهای پایانی عمر حضرت رسول اکرم (ص)اتفاق افتاد را خدمت شریفتان
عرض می کنم باشد که خداوند ما را نیز بجهت حب مولا علی (ع)از علم بی پایان خود بی نصیب نگردان
سول اکرم(ص) در یکی از روزهای پایانی عمر شریف خود به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: نزدیک بیا تا در گوش تو سخنی بگویم: امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ برخی صحابه درباره محتوای این نجوا، فرمود: آن حضرت، هزار باب علم بر روی من گشود که از هر دری هزار در گشوده می‏شود. یعنی رسول گرامی(ص) یک میلیون مطلب علمی را یک‏جا به من آموخت. البته اگر قائل به کثرت شویم از یک میلیون هم بیشتر خواهد شد . آنگاه از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: آیا رسول خدا(ص) تاریکی که در چهره ماه و روشنی که در آفتاب خورشید است به تو آموخت؟ حضرت فرمود: آری و آن این که خداوند سبحان می‏فرماید: (وجَعلنا اللیّل و النَهار ایتین فَمحَونا ایة الَّیل و جَعلنا ایة النهار مُبصرة)از سؤال و جواب مزبور، مشخص می‏شود که نحوه تعلیم پیامبر به امیرالمؤمنین(ع) ارائه رموز و اسرار و باطن قرآن بوده است نه ظاهر لفظی آن، زیرا این معنا را از ظاهر آیه نمی‏توان استفاده کرد، چون ظاهر آیه شب و روز است نه شمس و قمر.پیامبر گرامی(ص) در همین محاوره محرمانه به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: این که خداوند سبحان می‏فرماید: (إن الذین امنوا و عَملوا الصالحات أُولئک هم خیر البَریة) مقصود تو و پیروان توست و این که می‏فرماید: (إن الذین کَفروا ... أُولئک هم شَر البَریة) درباره دشمنان دین و منحرفان از کوی تو نازل شده است (بحار،7،182).
خدایا در ظهور اقامون و مولامون حضرت مهدی (عج)تعجیل بفرما

 ما رو در دنیا از هدایت حضرت رسول(ص)واهل بیتش(ع) و در اخرت از شفاعتشون بی نصیب نفرما
به ما توفیق شیعه بودن واقعی رو عنایت بفرما                  امین یا رب العالمین

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 6:23 عصر روز شنبه 87 مرداد 5

 
سلام

زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد                  این کار را برای رضای خدا نکرد

این کربلا چه بود که جز این مسافرت                او را زجان عزیزتر خود جدا نکرد

گیسوی  آیه های نجیبی که می وزید              با معجز شکسته ی زینب (ع)چه ها نکرد

آری غذا نداشت ولی در تمام راه                      یکبار هم نماز شبی را قضا نکرد

بیگانه بر غریبی زینب (ع) سلام کرد                 کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد

 قحطی  مدینه عبدالله بن جعفر  را مجبور به رفتن به شام جهت نمود  او کشاورزی می کند . ولی زینب ...!!!! هر روز او گریه و داغ دل است . بیماری او شدت یافته  تا اینکه نیمه ظهر به همسر خود عبدالله می گوید ؛" بستر مرا  در حیاط زیر آفتاب قرار بده !" عبدالله می گوید :" همین کار را کردم متوجه شدم چیزی را روی سینه خود قرار داده و مدام زیر لب  حرف می زند ، به او نزدیک شدم ، دیدم پیراهنی که یادگار از کربلاست ، یعنی پیراهن حسین (ع)  را که خونین و پاره است ، به روی سینه نهاده و مدام می گوید :" حسین .... حسین ... حسین ......" لحظاتی بعد او وارد حریم اهل بیت نبوت گشت و کارنامه عمرش به خیر و سعادت ختم گردید

(عقیله بنی هاشم ص 57 و 58)

 خدا توفیق ره روی از اهل بیت عصمت و طهارت رو به ما عطا فرما 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 2:52 عصر روز دوشنبه 87 تیر 31

          

714991vrzoycyu44.gif

به نام خدا
با عرض سلام و تبریک  میلاد با سعادت حضرت زینب کبری  ( علیه السلام )  خدمت شما دوستان عزیز

خدا در مکتب صبر علی پرداخت زینب را
برای کربلا با شیر زهرا ساخت زینب را
بسان لیله القدری که مخفی ماند قدر او
کسی جز حسین بن علی نشناخت زینب را

خبر ولادت خواهر 
 حسین علیه السلام به استقبال پدر شتافت و عرض کرد : ای پدر بزرگوار ! همانا خداوند خواهری به من عطا  فرموده است . امیرالمومنین(ع) با شنیدن این خبر بی اختیار اشک از دیدگانش جاری گشت و حسین (ع) با دیدن این حالت افسرده شد ! چون آمد پدر را بشارت دهد بشارت مبدل به مصیبت  گردید ..... عرض کرد « بابا فدایت شوم من شما را بشارت  آوردم شما گریه می کنید ؟ سبب چیست و این گریه بر کیست ؟ علی (ع) دلبندش  را در آغوش گرفت و نوازش  نمود : « نور دیده ! زود باشد که سرّاین گریه آشکار و اثرش نمودار شود .» همین بشارت را سلمان به پیامبر (ص)  عرض کرد آن حضرت (ص) نیز منقلب شد
( ناسخ التواریخ / حضرت زینب کبری (ع)/ ج 1)
 یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 7:32 صبح روز یکشنبه 87 اردیبهشت 22

به نام خدا
با عرض سلام  و تسلیت  شهادت  حضرت معصومه ( سلام الله علیها )
ای جا مانده از واپسین دیدار برادر! حرم نورانی و ضریح مشکل گشایت هنوز بوی مدینه میدهد . بوی شهر پیامبر (صلی الله علیه و اله )را که آن را به اشتیاق دیدن روی رضایت ، ترک کردی و آواره ی بیابانها گشتی . نهر جاری مناجات ،همیشه از چشمه دل زائران تو جریان دارد ، اما امشب ضریح مطهرت  رخت سیاه بر تن کرده و پنجره ها را به سوی غروب نشانه می روند ..... هاجری از تبار ابراهیمیان با حالتی بیمار و عزادار در غم از دست دادن برادر ،روی به سوی کویر عطشناک قم می کند و بار اقامت می افکند . قدم  بر شوره زار این کویر می نهد و دانه دانه ی ریگ هایش را جوهر می سازد . اما روح بلند او از پیکر دردمندش به سمت دیدار برادر می شتابد ....

ماجرای دفن :

پس از وفات حضرت معصومه (علیه السلام )جنازه ی مطهر را غسل داده و کفن کردند .... بین آل سعد اختلاف شد  که ؛ چه کسی جنازه آن حضرت (علیه السلام ) را در آن  سرداب به خاک بسپارد !؟سرانجام اتفاق کردند که سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا که به نام "قادر " معروف بود وارد سرداب شود و آن گوهر پاک را دفن نماید وقتی به نزدیکی پیرمرد رفتند ناگاه از جانب صحرا دو نفر نقابدار پیدا شدند و بر پیکر آن حضرت نماز خواندند سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن کردند ،انگاه بیرون آمده و رفتند و کسی نفهمید که آنها چه کسی  بودند.
آنگاه موسی بن خزرج سقف و سایبانی از بوریا بر سر قبر مطهر برافراشت تا هنگامی که زینب دختر امام جواد (علیه السلام ) وارد قم شد و قبه ای بر روی آن مرقد مطهر بنا نمود .
برخی احتمال داده اند  که آن نفابداران حضرت رضا و امام جواد (علیهما السلام ) بوده اند که نشان از شان و مقام بالای ان حضرت می باشد ......( بحار الانوار ، ج 60)
یا حق

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 12:7 صبح روز پنج شنبه 87 فروردین 29

من کنت مولاه فهذا علی مولاه

به نام خدا
با عرض سلام  و تبریک عید ولایت خدمت همه دوستان و شیعیان عزیز
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم اعلی الله مقامه می فرمود اگر مقدّس ترین زمان ما، که از آن مقدس تر دیگر نیست  بخواهد برای امیرالمؤمنین(علیه السلام ) مدح بگوید از این بهتر که عمروعاص گفته نمی تواند بگوید بعد از آنکه معاویه روی کار آمد. کاغذ نوشت که بیا با من همراهی کن. عمر و عاص می دانست که اگر  آنجا برود  همه چیز به او می دهند خانه می دهند زن می دهند شام و نهار می دهند و....
جواب نامه ی معاویه را چنین نوشت  نوشت:  تو می دانی مرا به چه دعوت می کنی؟ مرا دعوت می کنی که روگردان بشوم از کسی که در  غدیر خم پیغمبر فرمود: من کنت مولا فهذا علیّ مولاه
تو می دانی به چه چیز مرا دعوت می کنی؟ دعوت می کنی روگردان بشوم از کسی که پیغمبر خدا فرمود: علی منّی و انا من علی
می دانی تو مرا به چه چیز دعوت می کنی؟ دعوت می کنی به اینکه روگردان بشوم از کسی که پیامبر در مورد او فرمود که: علی منّی بمنزلة هارون من موسی
یک یک مناقب امیرالمؤمنین را می شمرد آخرش نوشت ، بالاخره تو مرا دعوت می کنی که ریسمان ایمان را از گردن بیرون بیندازم و با تو جفت بشوم آیا همچین چیزی ممکن است؟
این جواب را برای معاویه نوشت اما بالاخره حیله گری  معاویه او را به سمت خود  کشاند و رفت دست راست و چپ معاویه شد. دنیا اینجور است. کسی که مدح کننده  امیرالمؤمنین است. یک مرتبه می شود مخلص و خالص دشمن او ، دنیا این جوری است. پس باید خیلی به خود ترسید و لرزید که مبادا  دنیا به جایی برسد که راه انسان  مثل عمر و عاص کج شود ( به نقل از کتاب ایینه  صدق و صفا، رضا استادی، ص 137- 138)
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 12:20 عصر روز شنبه 86 دی 8

یا علی (علیه السلام )

به نام خدا
با عرض سلام و تبریک و تبریک  پیشاپیش عید  غدیر خدمت  شما دوستان عزیز
رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمودند : هر که را  خداوند محبت امامان از اهل بیت مرا عنایت کند خیر دنیا و اخرت را به وی داده است .(میزان الحکمه ، 3202)
حجر بن عدی چون زمان شهادت او و شش نفر از یارانش فرا رسید ، به جلاد گفت : اگر بنا است فرزندم (همام ) را به قتل برسانید ، اول او را بکشید . دلیل را پرسیدند ، گفت ترسیدم او برق شمشیر را در گردنم ببیند و از بیم آن از ولایت علی ( علیه السلام ) دست بردارد .
(به نقل از داستانهای موضوعی ، کاظم سعید پور)
یا حق

نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:41 صبح روز پنج شنبه 86 دی 6

امام رضا(علیه السلام )

به نام خدا

با عرض سلام و تبریک ولادت با سعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام )  امام رضا (علیه السلام) بسیار متواضع بودند برای نمونه مردی گوید: در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همسفر بودم  روزی سفره باز کرده ، و امام همه همراهان حتّی سپاهان را بر آن سفره  دعوت نموده بودند  تا همراه ایشان  غذا بخورند.من به امام عرض کردم: فدایتان شوم. بهتر است اینان بر سفره ای جداگانه بنشینند. فرمود: ساکت باش، پروردگار همه یکی است، پدر و مادر همه یکی است، و پاداش هم با اعمال است
 به نقل از کتاب پیشوای هشتم  از منشورات  موسسه دار الحق
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 11:38 عصر روز چهارشنبه 86 آبان 30

فاطمه معصومه.jpg

به نام خدا

با عرض سلام  و تبریک ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها ) و روز دختر  خدمت همه دوستان عزیز   در روایات متعدد از ائمه معصومین (علیهم السلام )  تاکید بسیاری به زیاره حرم این بانوی  کریمه شده است  و خاطرات بسیار زیادی  نیز در این مورد شیعیان نقل نموده اند  برای نمونه آقای محمدی اشتهاردی در کتاب حضرت معصومه (سلام الله علیها ) می نویسد : یکی از شیعیان به زیارت مرقد منوّر حضرت رضا علیه السّلام رفت و پس از زیارت از مسیر همدان عازم کربلا شد، در مسیر راه در عالم خواب حضرت رضا علیه السّلام را دید که به اوفرمود:   چه می شد که از قم عبور می کردی و مرقد خواهرم را زیارت می کردی؟

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:5 عصر روز یکشنبه 86 آبان 20

بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست داشتن اهل بیتم
(سوره شوری ایه23 )


sadeq86.jpg

به نام خدا
با عرض سلام و تسلیت سالروز شهادت  حضرت امام جعفر صادق ( علیه السلام ) خدمت همه شما دوستان و سروران عزیز  
مردی از شیعیان خدمت امام جعفر صادق(علیه السلام ) امد و از فقر و تنگدستی شکایت نمود حضرت فرمود تو از شیعیان ما هستی و با توجه به اینکه تو را تجارت پرفایده ای است که بی نیازت کرده است  باز هم اظهار تنگدستی می کنی
مرد عرض کرد :  ان تجارت پر فایده چیست
حضرت فرمود :  اگر به تو گفته شود به اندازه زمین نقره در ازای خارج نمودن محبت و ولایت اهل بیت و دوستی دشمنان انها داده می شود ایا قبول می کنی ؟؟
مرد گفت : ای فرزند رسول الله نه حتی با طلا هم عوض نمی کنم
حضرت فرمودند : پس تو فقیر نیستی  بینوا کسی است که  انچه تو داری نداشته باشد سپس حضرت مقداری مال به او کمک نمودند
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 1:46 عصر روز سه شنبه 86 آبان 15

به نام خدا

با عرض سلام و تسلیت ایام شهادت امیر مومنان علی (علیه السلام )

عدالت علی (علیه السلام )

عبدالرحمن بن ملجم مرادی از سخت ترین دشمنان علی (علیه السلام ) بود . علی (علیه السلام ) می دانست  که این مرد برای او دشمن خطرناکی است . دیگران هم ، گاهی به علی (علیه السلام ) می گفتند :  او آدم خطرناکی است ، کلکش را بکن !

علی (علیه السلام ) می فرمود : قصاص قبل از جنایت بکنم ؟؟ اگر او قاتل من است ، من نمی توانم پیش تر قاتلم را بکشم ؛ او قاتل من است  نه من قاتل او .

درباره او بود که علی (علیه السلام ) فرمود : ارید  حیاته و یرید قتلی من  می خواهم او زنده بماند اما او می خواهد مرا بکشد.

(داستانهای معنوی ص 376)

در این شبهای دعا و راز و نیاز از همه دوستان  التماس دعا دارم 

به نقل از داستانهای موضوعی کاظم سعید پور

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:32 عصر روز سه شنبه 86 مهر 10

<      1   2   3      >