درباره نویسنده
سوالات ازدواج - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [292]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
سوالات ازدواج - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :562714
بازدید امروز : 25
بازدید دیروز39
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

با سلام

ضمن تشکر از  تهیه کننده این مقاله  که واقعا لطف نموده و این مقاله رو تهیه  نموده اند  و اجازه  نصب این مقاله رو در کلوب نسل جوان  داده اند .
بیشتر احادیثی که سن عایشه را هنگام ازدواج 9 سال گفته اند یا از طرف هشام بن عروه روایت شده است و یا از سوی راویان عراقی.  اهل مدینه؛ آنهایی که هشام بن عروه بیشتر از هفتاد سال نخست زندگی خویش را در میان شان سپری کرده بود  مسأله را روایت نکرده اند.

 هشام بن عروه راوی حدیث پس از هفتاد ویک سال زندگی در مدینه آن شهر را به قصد عراق ترک گفته و صیغه های مختلف این حدیث از طریق راویان عراقی روایت شده است.  

مؤلف (تهذیب التهذیب) کتابی در "علم الرجال" معتقد بود که آن بخش از روایت های هشام بن عروه که از طریق اهل عراق روایت شده اند قابل پذیرش نیستند.

 مؤلف "تهذیب التهذیب" اضافه می کند که حتی "مالک بن انس" در مورد آن عده احادیث او که از طریق راویان عراقی روایت شده اند ملاحظه داشت. (تهذیب التهذیب، جلد 11، صفحه 48، 51).

امام محمد الذهبی متوفای سال 748هـ در "میزان الاعتدال" که کتاب دیگری در "علم الرجال" به حساب می آید، در باره هشام می گوید: حافظه هشام در اواخر زندگی اش ضعیف شده بود.

 بخاری در کتاب تفسیر خویش حدیثی را از عایشه نقل نموده، که در آن می‌گوید:

  هنگام نزول آیة "بل الساعه موعدهم والساعه ادهی وامر" که جزء سوره "القمر" به حساب می آید، من "جاریه" ای بودم و بازی می‌کردم. فتح الباری، شرح صحیح البخاری، جلد8، صفحه486، المکتبه السلفیه، 1407هـ،ق، قاهره، مصر.

لفظ "جاریه" در زبان عرب به معنی دوشیزه آمده است.

کتاب های تفسیر و حدیث می گویند، که این آیه هشت سال قبل از هجرت پیامبر به مدینه نازل شده است. اگر سن عایشه را هنگام نزول این آیت اقلاً ده ساله فرض کنیم، سن ایشان هنگام ازدواج باید در حدود بیست بوده باشد.

بر اساس روایت احمد بن حنبل، با در گذشت خدیجه بنت خویلد همسر نخستین پیامبر، زنی بنام خوله نزد پیامبر آمده و به پیامبر پیشنهاد نمود تا ازدواج نماید.
پیامبر پرسید چه کسی را برای این امر درذهن دارد؟ خوله گفت: تو می توانی با دختری شوهر نکرده و یا زنی که قبلاً شوهر کرده است ازدواج نمائی. وقتی که پیامبر هدف او از "دختر شوهر نکرده" و "زنی که قبلاً‌ شوهر کرده است" را جویا شد، خوله در پاسخ بخش نخست این پرسش، نام عایشه را بر زبان آورد.

 _____________________________________________________

 نزول وحی در سال 610 میلادی تحقق پذیرفت.
دعوت پیامبر اسلام در سال 613 علنی شد.
نامزدی پیامبر -ص- و عائشه در سال 620 میلادی صورت گرفت.
هجرت پیامبر -ص- بسوی مدینه در سال 622 میلادی انجام یافت.
انتقال عایشه به خانه پیامبر -ص- در سال 623 و 624 میلادی صورت گرفت.

  بر اساس روایت های معتبر تاریخی، "اسماء" خواهر بزرگ عائشه ده سال از او بزرگتر بوده است. "الامام الذهبی، سیر اعلام النبلاء، جلد2، صفحه 289، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، 1992" و "ابن کثیر، البدایه والنهایه، جلد8، صفحه 371، دارالفکر العربی، الجیزه، مصر 1933". و کتاب های بسیار معتبر تاریخ گزارش می دهند که اسماء در سال هفتاد و سوم هجری به عمر صد سالگی پدرود حیات گفت. "ابن کثیر، البدایه و النهایه، جلد8، صفحه372، دارالفکر العربی، الجیزه،‌ مصر 1933".

  اگر اسماء در سال هفتاد و سوم هجری صد ساله بوده باشد، پس عمر او هنگام هجرت باید بیست و هفت و یا بیست و هشت بوده باشد. بر اساس این روایت تاریخی اگر عمر اسماء در اثنای هجرت بیست و هفت و یا بیست و هشت بوده باشد، عائشه در آن زمان باید هفده ساله و یا هجده ساله بوده باشد. اگر عائشه در سال اول و یا دوم هجری ازدواج نموده باشد، باید عمر ایشان در اثنای ازدواج هجده و یا بیست بوده باشد.

 ابن هشام از اولین نگارندگان سیرت پیامبر معتقد است که عائشه از نخستین پیروان محمد -ص- و از کسانی که در سالهای نخست اسلام، ایمان آورده بودند، می باشد. "ابن هشام، السیره النبویه، جلد1، صفحه 234-227، مکتبه الریاض الحدیثه، الریاض، المملکه العربیه السعودیه".

  برای پذیرش دینی باید کودکی حداقل بتواند راه برود و حرف بزند.

 پس اگر عایشه  در سال چهارم بعثت پیامبر سه ساله و یا پنج ساله بوده باشد، پس هنگام ازدواج باید حد اقل چهارده و یا شانزده ساله بوده باشد. ابن هشام می گوید که عائشه بعد از هجده نفر ایمان آورده است. "ابن هشام، جلد1، صفحة271". بر مبنای این سخن ابن هشام سن عائشه هنگام ازدواج باید در حدود شانزده تا بیست سال بوده باشد.

 براساس تاریخ ابن هشام وسخن ابن‌حجرعسقلانی،حضرت  فاطمه -س- پنج سال بزرگتر از عایشه بوده است. اگر این سخن درست باشد، پس عمر عائشه هنگام ازدواج باید در حدود شانزده سال بوده باشد.

 عایشه سالها قبل از خواستگاری پیامبر، نه تنها نامزد مرد دیگری بود که حتی آماده ازدواج بوده است. این شخص جبیر فرزند مطعم نام داشت. به این معنی، که هشت سال قبل از هجرت، در آن زمانی که ابوبکرمی خواست به حبشه هجرت نماید، نزد مطعم رفت و گفت که او می خواهد عائشه را که در قید نامزدی  فرزندش جبیر می باشد با فرزندش تزویج نماید، ولی مطعم به خاطر آنکه ابوبکر مسلمان شده بود، عقد نامزدی فرزندش را با عائشه فسخ نمود. از این روایت بر می آید که حتی هشت سال قبل از نامزدی عائشه با پیامبر، عائشه آمادة ازدواج بوده است. ابن سعد در جلد هشتم طبقات خویش پیرامون این مسأله به تفصیل سخن گفته است.

اگر پیامبر -ص- در مورد ازدواج با عایشه مرتکب اشتباهی می شد، بدون شک دشمنان او سخت ازآن سوء استفاده کرده و از آن حربه ای برضد او می‌ساختند، ولی در هیچ جا و هیچ اثری چنین نشانی دیده نمی شود.بعلاوه هیچ گونه سند و مدرکی وجود ندارد که ثابت کند عایشه از ازدواج با پیغمبر-ص- ناراضی بوده است.

 در ضمن در آن دوره ها چیزی به نام وثیقه تولد وجود

نداشت؛ تا تاریخ دقیق پیدایش افراد بر مبنای آن تعیین می شد. ما حادثه ای بزرگتر از پیدایش پیامبر -ص-در تاریخ اسلام نداریم. اما بازهم دیده می شود که پیرامون همین حادثه بزرگ هم چندین روایت مختلف وجود دارد.

پس با در نظر داشتن تناقضاتی که در روایات مربوط به تاریخ پیدایش عایشه وجود داشته است، چطور خواهیم توانست تا با جزمیت تمام حکم کنیم که عایشه در این تاریخ و یا آن سال به دنیا آمده و یا در فلان سن ازدواج نموده است؟

----------------------------------------------------------------------------------------

ابن سعد(در طبقات) به نقل ازعایشه روایت میکندکه پیامبر در شوال سال دهم بعثت وسه سال پیش ازهجرت درحالیکه عایشه شش ساله بود وی را به عقد خود در آورد. سپس در روز دوشنبه دوازدهم ربیع  الاول به مدینه هجرت نمودند. و در 9 سالگی با عایشه ازدواج نمود.
 
 بررسی روایت:

نخستین نکته ای که در همگی این روایتها و راویان آنها نهفته است این است که این روایتها خودشون از دو شبهه اساسی رنج میبرند:

راوی تمامی این روایتها خود عایشه یا خواهرزاده اش ابن عامره. 

 

چطور ممکن است کودکی شش ساله تمامی این جزئیات را چنین دقیق و با تاریخ روشن در ذهنش حفظ کند؟!!آنجا که میگوید:

پیامبر در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول به مدینه هجرت نمودند. و در شوال همان سال درست هشت ماه بعد با وی ازدواج کرد!

 روایات مربوط به ازدواج عایشه تنها روایاتی هستند که سن دقیق یکی از همسران پیغمبر-ص- در آنها مشخص شده است.آنطور که در مسند احمد آمده ازدواج پیغمبر با عایشه با ازدواج ایشان با سوده تنها چند روز اختلاف داشته.چطور با اینکه هر دو ازدواج در یک زمان بودند سن یکی از همسران پیغمبر(عایشه) کاملا مشخصه و سن دیگری نامعلوم؟!
 ممکن است بعضی ها اینطور پاسخ بدهند که چون عایشه راوی این روایت است پس طبیعی است  که سن خودش را بداند ولی سن دیگران را نه.

ولی با توجه به حسادتهای عایشه نسبت به دیگر زنان پیغمبر (که روایتهاش زیاد هستند) عایشه بی شک برای قیاس و به رخ کشیدن و ارضای حس برتری جویی هم که بوده باید جهت مقایسه هم که شده سن همسر دیگر –همزمان- را نیز روایت میکرده که مثلا من شش ساله و بودم و همسر دیگری مثلا 30 ساله .با این وجود هیچ جا عایشه اشاره ای به سن سوده و حتی باکره نبودنش نمیکند با آنکه درست در یک زمان به عقد پیغمبر در آمده بودند.
------------------------------------------------------------------

 در صحیح بخاری(کتاب نکاح) آمده که ابو بکر در پاسخ خواستگاری پیامبر از دخترش عایشه در پاسخ پیامبر میگوید که چنین چیزی شدنی نیست زیرا که من برادر شما هستم- اشاره به پیمان برادری ابوبکر با پیامبر!!

 مشکلی که این روایت دارداین است که جریان خواستگاری آنطور که عایشه مدعی است پیش از هجرت پیامبر به مدینه و در مکه اتفاق افتاده!
اما پیمان برادری میان مسلمانان چنانکه پیامبر آنرا بست در مدینه و پس از هجرت از مکه به مدینه رخ داد!
چطور  ممکن است که پیمان برادری که بعدا در مدینه بسته شده در اینجا و پیش از وقوع مورد استناد ابوبکر قرار بگیرد؟!

---------------------------------------------------------

در باب وفات عایشه برخی راویان آورده اند که عایشه در هفتاد سالگی و در سال 57 هجری فوت کرده البته این پایین ترین سنیه که برای وفات او در سال 57  ذکر شده.اگر همین بدترین حالت را  هم در نطر بگیریم تناقضی فاحش بین این روایتها و آنچه عایشه روایت کرده میرسیم

 در مستدرک حاکم آمده است که عایشه در زمان 3 خلیفه اول در صدور فتوا استقلال پیدا کرده بود!

اگر روایت خود عایشه را در مورد سنش بپذیریم که در هنگام فوت پیامبر 18 سال  داشته چطور ممکن است  زنی 18 ساله آنهم با حضور زنان دیگری چون ماریه قبطیه و ام سلمه و ... که هم بزرگتر از او و هم به گواهی تاریخ دانشمند تر بوده اند یا در حضور بانویی چون حضرت زهرا سلام الله علیها بتواند  استقلال در قضاو فتوا دادن داشته باشه مگر اینکه سنش بسیار بیشتر از آن چیزی باشد که خودش گفته است.

از طرفی روایتهای خیلی زیادی هست که عایشه بدون واسطه از پیغمبر نقل میکند

 فرض کنیم که همانطور که عایشه خودش گفته سنش موقع ازدواج 9 سال بوده و در آن زمان از فرط خرد سالی هنوز با اسباب بازهاش بازی میکرده. اما باز میبینیم روایتهای فقهی عایشه که مورد استناد اهل سنت است بسیار زیادند و لازمه اعتماد به آنها این است که عایشه از حالت کودکی خارج شده باشد یعنی حداقل 16 ساله باشد تا بتوان به  گفته وی اعتماد کرد با این حساب آیا منطقی است که در عرض دو سال یعنی تا 18 ساله شدن بیش از 25000 حدیث از پیامبر شنیده باشد تازه آنهم فقط  احادیث فقهی ؟!!

 کتاب عقد الفرید:

 وماتت عائشة فی أیام معاویة، وقد قاربت السبعین

 کتاب بدء و التاریخ:

 توفیت عائشة فی زمن معاویة و قد قاربت السبعین

 عایشه در زمان معاویه در حالیکه سنش به 70 رسیده بود فوت کرد

معاویه در سال 60 هجری مرد.در کتاب مختصر تاریخ دمشق آمده است:

ماتت عائشة قبل معاویة بسنتین

یعنی عایشه 2 سال قبل از معاویه فوت کرد(یعنی در سال 58 هجری)

 در نتیجه عایشه زمان ازدواج 14 ساله بوده است.



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 2:30 عصر روز چهارشنبه 87 آبان 1

سوال : در آیه 4 سوره نساء ازدواج با 4 زن را جایز شمرده است و در آیه 129 از همین سوره آمده است: شما هرگز نمی توانید میان همسرانتان به عدالت رفتار کنید ، آیا این دو آیه با هم تعارض ندارند؟

پاسخ : مقدمه : خداوند متعال این قرآن شریف را بر رسول خود وحی نموده است و این معجزه الهی، کلام خداوندی است که از هر گونه تضاد و اختلاف و پراکنده گویی عاری است، برخلاف کتاب های بشری که غالباً دچار تضاد و اختلاف می باشد و در مواردی در آغاز آن مطلبی ثابت می شود، ولی در پایان، همان مطلب نقض می شود ولیکن قرآن تنها سخنی است که در آن چنین نقصی وجود ندارد و خداوند متعال نیز فرموده است:"اَفلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً"  آیا درباره قرآن نمی اندیشید؟ اگر از سوی غیرخدا بود، اختلاف فراوانی در آن می یافتید.

توضیح در مورد سوال : در سوره نساء آمده است: "وَ اِن خفتم اَلا تقسطوا فی الیتامی فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلث و رباع فان خفتم اَلا تعدلوا فواحدة او ما ملکت ایمانکم ذلک ادنی الاّ تعولُوا" (و اگر می ترسید از این که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) رعایت عدالت درباره آن ها نکنید (از ازدواج با آنان صرف نظر نمایید) و با زنان پاک (دیگر) ازدواج کنید. دو یا سه یا چهار همسر و اگر می ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها به یک همسر قناعت نمایید و یا از زنانی که مالک آن ها هستید، استفاده کنید. این کار بهتر از ظلم و ستم جلوگیری می کند)

آیه در بیان احکامی درباره اختیار همسر می باشد. می فرماید: شما مردان مسلمان می توانید با دو زن یا سه و یا چهار زن ازدواج نمایید. لیکن به شرط آن که عدالت را مراعات نمایید و چنان چه نمی توانید عدالت را مراعات کنید، با یک زن و یا به جای همسر دوم، با کنیزی که مال شما است وصلت کنید (چون شرایط سبک تری نسبت به زنان آزاد دارد)
در این جا سؤال مهمّی مطرح است که مراد از عدالت در آیه چیست؟
باید گفت بعد از تشریع حکم تعدد زوجات در اسلام، برای هر کدام از زوجه حقوقی ثابت شده است که مشروح آن در کتاب های فقهی آمده است و عمده ترین آن، عدالت در امور مربوط به زندگی از قبیل حق همسرداری، تهیه وسایل زندگی و ... می باشد. آیه می فرماید: اگر این گونه امور را نمی توانید مراعات نمایید، پس به یک همسر اکتفا کنید. جالب این که این نوع عدالت است که در قدرت انسان است و لذا محور حکم همین نوع عدالت است
در آیه 129 سوره نساء آمده است:"وَ لَن تسطیعُوا اَن تَعْدِلوا بین النساء وَ لَوْ حَرَصْتُم فَلا تمیلوا کلّ المیل فَتَذَروها کالمعلقة وَ اِن تصلحوا و تتقوا فان الله کان غفوراً رحیماً" و هرگز نمی توانید (از نظر محبت قلبی) در میان زنان عدالت کنید هر چند کوشش نمایید ولی به کلی تمایل خود را متوجه یک طرف نسازید که دیگری را به صورت بلاتکلیف درآورید و اگر راه صلاح و پرهیزگاری پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است
از آن جا که قرآن به شوهران تأکید فرموده که نسبت به همسران عدالت داشته باشید، این جا این سؤال پیش می آید که عدالت حتّی در مورد محبت و علاقه قلبی امکان پذیر نیست; بنا بر این، در برابر همسران متعدد چه باید کرد؟

آیه پاسخ می گوید که عدالت از نظر محبت، در میان همسران امکان پذیر نیست، هر چند در این زمینه کوشش شود. بدیهی است که یک قانون آسمانی نمی تواند بر خلاف فطرت باشد و یا تکلیف به آن چه قدرت انسان در آن نیست نماید و از آن جا که محبت های قلبی، عوامل مختلفی دارد که بعضاً از اختیار انسان بیرون است، دستور به رعایت عدالت در مورد آن داده نشده است; ولی نسبت به اعمال و رفتار و رعایت حقوق در میان همسران که برای انسان، امکان پذیر است، روی عدالت تأکید شده است. در عین حال برای این که مردان از این حکم، سوء استفاده نکنند، می فرماید: اکنون که نمی توانید مساوات کامل را از نظر محبت میان همسران خود رعایت کنید، لااقل تمام تمایل قلبی خود را متوجه یکی از آنان نسازید که دیگری به صورت بلاتکلیف درآید و حقوق او نیز عملا ضایع شود
آیا این دو آیه با هم متفاوت اند؟ پاسخ آن با تفسیری که در دو آیه شده است روشن است، هرگز این دو آیه با هم تضاد ندارند زیرا در آیه اوّل می فرماید: شرط تعدد زوجات، عدالت بین همسران است و در آیه دوّم می فرماید: شما که این قدر خودتان را به زحمت می اندازید که حتّی نسبت به میل و علاقه و محبت درونی بین همسران عدالت برقرار نمایید. این چنین خود را به مشقّت نیاندازید; چرا که محبت قلبی خارج از اختیار انسان است، ولی نسبت به اعمال و رفتار و رعایت حقوق در بین همسران، شما موظف به عدالت می باشید و چنین عدالتی تحت قدرت شما است و قابلیت اجرا در زندگی دارد
عدالت در بیان امام صادق(ع):

از روایات اسلامی برمی آید که نخستین کسی که این ایراد را مطرح کرد، ابن ابی العوجاء از مادیین معاصر امام صادق(ع) بود که این ایراد را با هشام ابن حکم ـ دانشمند مجاهد اسلامی ـ در میان گذاشت. او که جوابی برای این سؤال نیافته بود از شهر خود که ظاهراً کوفه بود به سوی مدینه (برای یافتن پاسخ همین سؤال) حرکت کرد و به خدمت امام صادق(ع) رسید. وی عرض کرد که چنین سؤالی پیش آمده است که تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم که ممکن نیست; بنا بر این تعدد زوجات در اسلام ممنوع است؟
امام صادق(ع) فرمودند: منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء، عدالت در نفقه و رعایت حقوق همسری و طرز رفتار و کردار است و اما منظور از عدالت در آیه 129 سوره نساء که امری محال شمرده شده، عدالت در تمایلات قلبی است (بنابراین تعدد زوجات با حفظ شرایط اسلامی، نه ممنوع است و نه محال) هنگامی که هشام از سفر بازگشت و این پاسخ را در اختیار ابن ابی العوجاء گذاشت، او سوگند یاد کرد که این پاسخ از خود تو نیست

با استفاده از :
1. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 3 و 4، (تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه).
2. المیزان، سیدمحمدحسین طباطبایی، ج 5، (قم: انتشارات جامعه مدرسین قم).
3. البرهان، سید هاشم بحرانی، ج 1، (تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه).
4. نظام حقوق زن در اسلام؛ شهید مرتضی مطهری.



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 2:18 عصر روز سه شنبه 87 مهر 30

به نام خدا
با عرض سلام
پرسشگر : خوب هستین؟ خوش به سعادت شما. راستش اول که توی این سایت اومدم فکر می کردم محیطی باشه که سودی نداشته باشه. اما از وفتی به لطف خدا پیام‌های گروهی شما رو دریافت می‌کنم، هر روز چیزهایی یاد میگیرم که به خدا نزدیکتر میشم. از خدا و بعد هم از شما سپاسگزارم.
دلیل اینکه پیام می دم اینه. من یه دختر 23 ساله هستم . درسم تموم شده کار می کنم و به لطف خدا شرایط خوبی دارم. تو دلم پر از عشق خدا و اهل بیت هست. اما سر در گمم . 3 تا خواهر دارم.پدر و مادرم همه زندگی به ما ها رسیدن.خواهر دیگم 21 سالشه. ما مدتی خارج بودیم  و اون خواهرم برای ادامه درسش موند. الان یک سراومده ایران و حال و هوای اونجا رو گرفته. مادر و پدرم غصه می‌خورن . امروز دیگه خیلی دلم گرفته . نمی دونم خدا از چه کاریم ناراحته که دعام رو گوش نمیده. اما دعای مادرم .گریه هاشم نمی شنوه؟
اروزی مادر پدرم اینه که ما زندگی تشکیل بدیم و ازدواج کنیم. اما شرایطش جور نمیشه. هرچی از خدا میخوام کسایی رو که صلاح می دونه سر راهمون بگذاره و دل خانواده ام رو شاد کنه. نمی کنه. مادرم سیده . همش دعا و نماز و قران می خونه. از غصه ما مریض شده.
تو رو به ابروی حسین . برای ما دعا کنین. تو رو به خدا یه راهی نشونم بدین. یه طوری دعا کنین.
تو رو خدااااااااااااااااااااااااااا
پاسخ : خانم .... ابتدا لازمه از لطف  و اعتماد  شما کمال تشکر رو بنمایم 
خواهرم این  موضوع را باید به شما متذکر شوم که تقدیر هر کس را خداوند به گونه ای آفریده است و زمان ازدواج شما و یا خواهرهایتان به دست شما نیست بلکه باید صبر کنید و ببینید که خداوند متعال چه صلاح و خیری در پیش دارد. پس باید به قضا و تقدیر اعتقاد داشته باشید و به خدا توکل کنید که انشاءا... هر زمان که خود خداوند صلاح دانست و خیر شما در آن بود ازدواج کنید و از خداوند همسری با ایمان و با اخلاق خوب بخواهید. پس نباید شما خودتان را ناراحت کنید و از لطف خداوند ناامید نشوید زیرا خداوند در قرآن می فرماید آنان که امکان ازدواج برایشان فراهم نیست، راه عفت در پیش گیرند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز کند  شما می توانید با توضیح این موارد به مادرتان او را نیز متقاعد نمایید که صبر همراه دعا رو در پیش بگیرند هنوز از شماکه سنی نگذشته است و باید عفاف و متانت خود را حفظ کنید زیرا مواردی است که می توان با رعایت آنها آقایان را به خود جلب کنید زیرا مردها چه بد و چه خوب خانم باوقار و باایمان را می پسندند و باید شما این موضوع را در نظر بگیرید. و همچنین در مجالس زنانه شرکت کنید و از خود رفتار خوبی نشان دهید و مرتب و با ادب باشید و صبر را پیشه کنید تا انشاءا... قسمت خوبی نصیبتان شود
هر وقت بی کار بودید خودتان را به کارهای هنری و یا ورزشی مشغول کنید تا دیگر به این مسأله فکر نکنید و خودتان را هم اذیت نکنید. در کلاس های ورزشی شرکت کنید تا روحیه تان شاداب باشد و اگر به کلاسهای هنری هم علاقه دارید سرخودتان را گرم کنید تا دیگر فرصتی برای فکرکردن به این مسائل را نداشته باشید.در مورد خواهرتان هم شما به عنوان خواهر بزرگتر بیشترین تاثیر را می توانید در او داشته باشید به روشهای غیر مستقیم و اگر شرایطش وجود داشت مستقیم  و با محبت سعی کنید عواقب راهی که در پیش گرفته را برای او روشن نمایید سپس دعا کنید که انشاء الله خودش به عواقب روشی که در پیش گرفته پی برده و مسیر خود را عوض نماید   در پایان از خداوند می خواهم که انشاءا... هر چه زودتر شما و خوهرتان  ازدواج کنید و همسری با ایمان و با اخلاق خوب نصیبتان شود.
حرم حضرت معصومه هم رفتم حتما دعا گویتان خواهم بود
یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 1:4 عصر روز دوشنبه 86 بهمن 29