به نام خدا
سلام
سوال : چرا دیه زن باید نصف دیه مرد باشه؟در جامعهای که زن پابه پای مرد کار میکنه (و در خیلی از موارد سرپرست خونوادشه) چرا باید به اندازه نصف یک مرد ارزش داشته باشه؟
ابتدا لازم است خدمتتان عرض کنیم که
1) در نظام حقوقی اسلام بیش از هر مکتب دیگری تساوی حقوق زن و مرد رعایت گردیده است. در آغاز باید فرق بین تساوی(Equality) و تشابه(Similarity) را به خوبی دریافت. بیتوجهی به این مسأله موجب خلط و مغالطه بسیاری میشود. تشابه به معنای همانندی و همشکلی روبناهای حقوقی است. این همان جریانی است که فمنیسم(Feminism) غربی در دام آن گرفتار آمد و پنداشت که تبعیضزدایی در روابط زن و مرد در گرو وضع حقوق کاملاً مشابه است. در حالی که این رویکرد نه سودی برای مرد در پی داشت و نه برای زن؛ بلکه روند انهدام بنیان خانواده را سرعت بخشید و برآیندهای ناگواری برای جامعه بشری در پی آورد.
تساوی به معنای برابری است نه یکنواختی. در تساوی شرایط گوناگون، تفاوتهای طبیعی، وظایف و جوانب مختلف ملاحظه میشود و چه بسا احکام نامشابهی وضع میگردد، بدون آن که بر کسی ستمی روا شود. ولی در تشابه همه این امور نادیده انگاشته شده و فقط به یکنواختی روبناهای حقوقی بسنده میشود. بنابراین باید توجه داشت که هرگونه عدم تشابه قواعد حقوقی به منزله نفی تساوی نیست و هر نوع تشابه و یکنواختی به منزله رعایت تساوی نمیباشد.
2 ) تفاوتهای حقوقی به معنای تفاوت در ارزشها و کمالات انسانی نیست و اسلام بر برابری زن و مرد در کرامتهای انسانی تأکید فراوان دارد. حکم دیه در اسلام با تفاوت بین زن و مرد تدوین شده است . اما از جهت ارزشهای معنوی ممکن است زنی بیش از مرد مقرب نزد خدا باشد. بنابراین تساوی دیه عالم و جاهل نه از ارج و منزلت عالم میکاهد و نه بر مقام جاهل میافزاید و نیز تفاوت دیه مرد و زن نه بر منزلت مرد میافزاید و نه از مقام زن میکاهد زیرا برخی از تفاوتهای مادی و مالی هیچ گونه ارتباطی به مقامهای معنوی ندارد، و هیچ تلازم عقلی یا نقلی بین دیه و کمال معنوی وجود ندارد تا هر اندازه دیه بیشتر شود، قداست روح مقتول و تقرب وی نزد خدا افزونتر باشد( زن در آیینه جمال و جلال، عبدالله جوادی آملی، ص (356)
3) مسأله ارث و دیه زن در نظام حقوقی اسلام جزئی از کل است و نگاه به آن به صورت گسسته و بیارتباط با دیگر اجزای این مجموعه راهزن اندیشه و موجب برداشتهای نادرست میشود، بنابراین نمیتوان این احکام را جدا از مجموعه نظام خانواده در اسلام مورد توجه قرار داد.
4) قانون برای نوع افراد وضع می شود نه برای اشخاص و موارد استثنایی، لذا باید مصلحت نوعیه ملاک قانونگذاری و تعیین حق و تکلیف باشد
5) بین حق و تکلیف یک نوع تلازم و توازنی وجود دارد، وقتی در اسلام نفقه را بر عهده مرد گذاشته است، باید یک منبع درآمدی برای او تعریف و تعیین شود و هرگاه این مرجع پرداخت نفقه حذف شود به یک نحو جایگزین در نظر گرفته شود
6) دیه را نمیتوان "خون بها" تلقی کرد. چون خون انسان بالاتر از این است که قیمت گذاری شود، بلکه به گفته قرآن، خون یک انسان برابر با خون همه انسانها است. ( سوره مائده، آیه32 ) دیه جنبه مجازات دارد و همچنین برای جبران خسارت اقتصادی است، یعنی در فقدان مرد یا زن کشته شده، و برای جبران این خلأ و خسارت وارده بر خانواده، دیه داده میشود.( دروس خارج فقه، بحث دیات، ناصر مکارم شیرازی، روزنامه فیضیه، شماره 18)
7 ) اسلام علاوه بر استقلال اقتصادی، که به زنان داد در هیچ شرایطی زن را موظف به تأمین نیازمندیهای خود و خانواده قرار نداده است. بنابراین داراییهای خود را در هر راه مشروعی میتواند صرف کند و در عین حال برای رفع نیازمندیهای خود تأمین جداگانه دارد؛ یعنی، نفقه او در هر حال بر عهده مرد است و اگر خودش نیز درآمد اقتصادی داشته باشد مالک شخصی آن درآمدها است و موظف نیست که آنها را در جهت نیازمندیهای خانواده و یا حتی نیازمندیهای خود صرف کند، لیکن مرد در هر حال موظف است که نیازهای زن را تأمین نماید
عدم تشابه دیه زنان با مردان ؟؟
1) مسؤولیت اقتصادی و اداره خانواده با مرد است و در اسلام زن از چنین مسؤولیتی برخوردار نیست، چون دیه به عنوان غرامت و جبران بخشی از خلا ایجاد شده در خانواده است. اگر مردی عمدا زنی را کشت به طور طبیعی باید بتوان او را قصاص کرد و کشت ولی برای رعایت سرنوشت خانواده او، اگر اولیای مقتول بخواهند مرد را قصاص کنند باید نیمی از دیه را پرداخت کنند تا مشکل خانواده قاتل برطرف شود
2) نصف بودن دیه زن، به سود زنان است! زیرا به طور معمول دیه زن به شوهر و بچهها پرداخت میشود و دیه مرد به زن و بچه هایش میرسد و چون با از بین رفتن مرد، زن بیشتر صدمه میبیند، لذا دیه مرد را بیشتر کردهاند تا بخشی از فشار وارده در فقدان مرد که متوجه زن است، جبران گردد.( پرسشها و پاسخها، دفتر هفتم، ص 250)
3) آنچه به عنوان دیه پرداخت می شود قیمت شخص متوفی نیست بلکه در مقابل خسارتی است که بر خانوادة او وارد میشود. با مرگ مرد خانواده در واقع منبع درآمد و نان آور خانه از بین می رود. پس باید به اقتصاد خانواده کمک شود. اما وقتی زن کشته می شود، اگر چه نفس محترمه ای از دنیا رفته و نفس قابل جبران نیست لکن ضربه وارده به اقتصاد خانواده کمتر از مورد مرگ مرد خانواده است.
به همین دلیل است که اگر کارگر ساده ای دارای زن ثروتمندی باشد بر مرد واجب است که نفقه مناسب زن و فرزندان را بپردازد. در حالی که پرداخت نفقه به هیچ وجه بر زن واجب نیست پس شارع حکم به دیه کامل را درباره کسی قرار داده است که تمام نفقه خانواده به عهده او گذاشته شده است.
نکته :
دیه زن در همه جا نصف دیه مرد نیست، زیرا دیه زن در کمتر از ثلث با دیه مرد یکسان است. (پرسشها و پاسخها، دفتر هفتم، ص 250)
اشکال نان آور بودن برخی زنان
متن اشکال : در همه جوامع، امور اقتصادی و مرجع امرار معاش، مرد نیست، زنان نیز کارمند یا کارگر هستند و زندگی را اداره می کنند، پس در این صورت هرگاه زنی کشته شود باید برای عائله ای را که ایشان تکفل و سرپرستی می کردند، حقی به نام دیه برابر دیه مردان منظور شود ولو آن که شارع مقدس این مسأله را به شکل یک شرط یا استثناء در حکم بیان کند به این که هرگاه زنی که کشته شده است مسؤول امرار معاش خانواده باشد، دیه او برابر با دیه مرد است.
پاسخ :
1) تنها یکی از حکمت های تفاوت در دیه بحث نفقه و تأمین مخارج زندگی است و شاید حمتهای دیگری نیز وجود داشته باشد که ما ازآنها مطلع نباشیم و ولذا نمی توان موارد ذکر شده را علت تامه دانست .
2) در همین مورد نیز گرچه همسر خانواده (زن) به هر دلیلی مثل مرگ شوهرش یا ناتوانی و... مرجع امرار معاش باشد ولی از جهت شرعی و قانونی به عنوان یک وظیفه و مسؤولیت و تکلیف بر عهده او نیست، لذا تکلیفی بر او تحمیل نشده است تا حقی برای او وضع شود.
3) در صورتی که زن سرپرستی خانواده را به عهده داشته باشد و از دنیا برود در چنین مواردی وظیفه دولت اسلامی است که از طریق بیت المال،با ساز و کارهای مناسب در هر عصر، مثل بیمه و ... مشکلات چنین موارد استثنائی را حل کند.
مواردی که دیه زن مساوی یا بیشتر از مردان است
1- دیه زن در کمتر از ثلث با مرد برابر است.
2- میراث پدر و مادر یا بستگان مادری، بین زن و مرد یکسان است. همچنین در کلاله امی طرف مادری برطرف پدری مقدم میشود و اگر زن نسبت به میت نزدیکتر از مرد باشد، چیزی به مرد نمیرسد.
حقوق اقتصادی زن بر عهده مرد
1) مهریه؛ که افزون بر اصل مهریه، حق تعیین میزان آن نیز به دست خود زن میباشد.
2) نفقه؛ نفقه و تأمین مالی نیازمندیهای زن در زندگی نیز بر عهده مرد است.
انچه که در کشور های غربی می گذرد
1) چیزی به نام حق نفقه وجود ندارد و زن نیز مجبور است برای تأمین معاش خود به تلاش و فعالیت بپردازد. در حالی که در حقوق اسلامی زن اگر کاری هم بکند، درآمد بالایی نیز کسب کند داراییاش برای خودش محفوظ است و تأمین نیازمندیهای او بر عهده مرد است.
معرفی کتاب
1) نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری
2) زن در آیینه جمال و جلال آیتاللّهجوادی آملی
3) قرآن و مقام زن سید علی کمالی
4) بررسی میراث زوجه درحقوق اسلام و ایرانحسین مهرپور
5) قوانین فقه اسلامی، ج 1دکتر صبحی محمصانی، ترجمه: جمالالدین جمالی محلاتی
6) روشنفکر و روشنفکرنما داود الهامی
7) زن از دیدگاه اسلام ربانی خلخالی
8)درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام محمد رضا زیبایینژاد - محمد تقی سبحانی
التماس دعا