نماز های نافله ؟؟

به نام خدا
با سلام
سوال رسیده :‏نمازهای نافله چند رکعته؟
پاسخ :  ‏1) نافله نماز صبح دو رکعت است و قبل از اذان صبح خوانده می‏شود.
2) نافله ظهر هشت رکعت است (یعنی چهار نماز دو رکعتی به نیت نافله ظهر) و پیش از نماز ظهر خوانده می‏شود.
3)نافله عصر هشت رکعت است (یعنی چهار نماز دو رکعتی به نیت نافله عصر) و پیش از نماز عصر خوانده می‏شود.
4)نافله مغرب چهار رکعت است (دو نماز دو رکعتی به نیت نافله مغرب) و بعد از نماز مغرب خوانده می‏شود.
5) نافله عشا دو رکعت است (به صورت نشسته) و بعد از نماز عشا خوانده می‏شود.
6) نافله شب یازده رکعت است: چهار نماز دو رکعتی به نیت نافله شب، دو رکعت به نیت نماز شفع و یک رکعت به نیت نماز وتر می‏خوانند
یا حق

شبیه سازی

به نام خدا
با سلام
سوال رسیده :‏آیا شبیه سازی مورد تایید خداست؟ اگر نه  پس روح موجود شبیه سازی شده از کجا به وجود میاد ؟
پاسخ :‏ابتدا نظر ایت الله مکارم شیرازی رو در این مورد خدمتتون عرض می کنم
این عمل (یعنی شبیه سازی) از نظر شرعی خالی از اشکال نیست و مفاسد زیادی بر آن ترتب می شود، به همین جهت حتی افرادی که پای بند به دین و شریعتی نیستند به خاطر مفاسد اجتماعی آن به مخالفت با آن پرداخته اند (استفتاآت جدید، ج 2، ص 619، س 1783)
مقصود از تکلیف روح در سؤال مشخص نیست. در هر حال، چون این مسئله پدیده ای نو است و اصل موضوع و ماهیت ، نیز پیامدهای اخلاقی ، اجتماعی و حقوقی آن خوب مشخص نیست، در حال حاضر نمی توان گفت که از جهت روحی و پسیکولوژیک چنین موجوداتی مانند انسان ها باشند، زیرا هنوز ثمره این فرآیند به دست نیامده و هر قضاوتی در این مورد نوعی پیشگویی عجولانه است. از طرف دیگر چنانچه این طرح موفق باشد، بعید نیست بتوان انسان یا انسان نماهایی با ویژگی های زیستن و روحی متفاوت پدید آورد.
این مسئله نمی تواند با موضوع روح و نفی و اثبات آن ارتباط داشته باشد زیرا روح دلائل خاصی دارد که غالباً غیر تجربی هستند
مسئله پیوند اعضا و شبیه سازی ها نمی تواند وجود روح را نفی کند
یا حق

روح حیوانات ؟؟

به نام خدا
با سلام
سوال رسیده : ما انسانها روح داریم که بعد از مردن از تنمون جدا میشه... آیا حیوانات هم روح دارند؟؟
پاسخ :‏بنا بر آنچه از برخی آیات و روایات و به تبع آن در بیان بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی آمده است، باید گفت: حیوانات هم روح دارند و هم پاداش و کیفر اخروی، ولی به تناسب درک و شعور خودشان.
در نهج البلاغه و سایر کتب روایی نیز وجود روح برای حیوانات اثبات شده است. از جمله در خطبه 165 نهج‏البلاغه آنجا که درباره شگفتی‏های جانداران کوچک سخن می‏رود با تصریح به این عبارت: "مِمّا اَوْلَجَ فیهِ الرُّوحَ؛ از آنچه که در آن نفوذ کند" روح‏دار بودن حیوانات را تأیید می‏کند. البته مشخص است که نوع روح حیوانات با روح انسان‏ها تفاوت فراوانی دارد ( نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 165)
یا حق

خدا کیه ؟؟

به نام خدا
سلام
سوال رسیده : خدا کیه؟چطور میشه خدارو خوب شناخت؟ لطفا  فقط نگین از خود شناسی به خداشناسی میرسیم . غیر از این هر چی باشه دوست دارم بشنوم
پاسخ : دوست عزیز طور کلّی راه‏های بشر به خداشناسی سه نوع است:
الف: راه دل یا راه فطرت
ب: راه حس و علم یا راه طبیعت
ج: راه عقل یا راه فلسفه
در حد امکان بطور خلاصه خدمتتون توضیحی رو درمورد راه های مذکور عرض می کنم اگر لازم به توضیح بیشتر بود پیام بگذارید تا بیشتر در خدمتتان باشم

 الف ) راه فطرت، یعنی انسان به حسب ساختمان خاص روحی خود، متمایل و خواهان خدا آفریده شده است در انسان خداجویی و خدا خواهی و خداپرستی به صورت یک غریزه نهاده شده است همچنان که غریزه جستجوی مادر در طبیعت کودک نهاده شده است
ب) راه حس و علم: این راه نیز به نوبه خود به راه‏هایی منشعب می‏شود که به طور اجمال می‏توان گفت: مطالعه احوال موجودات نشان می‏دهد که ساختمان جهان و ساختمان واحدهایی که اجزاء جهان را تشکیل می‏دهند «حساب شده» است. هر چیزی جایی دارد و منظوری از این قراردادن‏ها در کار بوده است. قرآن کریم با اصرار بی‏نظیری افراد بشر را به مطالعه در خلقت و ساختمان موجودات به منظور شناختن خداوند سوق می‏دهد
ج) راه عقل : این راه هر چند دشوارترین راه است، امّا از یک نظر کامل‏ترین آن‏هاست چرا که از طریق تعلیم و تعلّم، تمام دریافت‏های انسان‏ها به یکدیگر منتقل می‏گردد که می‏توان از این راه مانند برهان امکان و وجوب به برهان صدیقین، و حرکت جوهری در این قسمت نام برد
یا حق

ربا

به نام خدا
سلام
سوال رسیده :  در صورت قرض دادن پول به فردی برای باز پس گرفتن آن به اندازه تورم سودی نسبت به آن پول بگیریم آیا ربا است ؟ ( اگر ربا است ) چرا سودی که بانک ها میگیرند ربا محسوب نمیشود ؟

پاسخ : دوست عزیز در اسلام مستحب است شخصی که غرض می گیرد در موقع ادا غرض خود به نحو احسن قرض را ادا نماید مثلا هدیه ای را به قرض دهنده بدهد اما اینکه قرض دهنده خود اضافه بر قرضی که داده چیزی را مطالبه کند حرام بوده و ربا است
در بانک های جمهوری اسلامی ، عملیات بانکی بر اساس معاملات اسلامی و شرعی که بر طبق مصوبهء شورای محترم نگهبان می باشد, اجرا می شود و اگر بر طبق آن عمل بشود، سود و استفاده هایی که به بانک ها داده می شود یا از بانک ها گرفته می شود حلال است .
در اسلام، آن چیزی که به نام قرض با شرط اضافه باشد، ربا است یا خرید و فروش جنس به جنس در مکیل و موزون . و مبنای بانک ها بر هیچ یک از این دو قسم نیست .
بانک (قرض الحسنه به شرط اضافه ) به کسی نمی دهد، بلکه قرارداد مشارکت یا مضاربه یا جعاله با شخص می بندد, یا شخصی که پول در بانک به عنوان سپردهء ثابت کوتاه مدت یا بلند مدت می گذارد، پولش را به بانک قرض نمی دهد تا اضافه ای که بگیرد، ربا باشد، بلکه معاملات جعاله یا مضاربه یا مشارکت می بندد. بنابراین ، اگر بر طبق قراردادهایی که بین بانک و مردم بسته می شود، عمل شود ربا نیست و اشکالی ندارد.(آیت الله فاضل لنکرانی ، جامع المسائل ، ج 1 ص286)
یا حق

تار و 3 تار

به نام خدا
سلام
سوال رسیده : تار و 3 تار در اسلام حرام است ؟
پاسخ :‏به نظر مراجع ( به جز ایت الله بهجت و صافی ) اگر از الات موسیقی مختص به لهو باشد استفاده از انها جایز نیست و اگر از آلات مشترک است ، استفاده از آن به منظور منافع مشروع و حلال اشکال ندارد .
آیات عظام بهجت و صافی : استفاده از آلات موسیقی و لهو جایز نیست (به نقل از پرسش و پاسخهای دانشجویی 22 ، احکام موسیقی )
با توجه به نظرات فوق اگر شما مقلد حضرات آت عظام بهجت و صافی هستید در آن صورت استفاده از سه تار برایتان اشکال دارد و اگر مقلد مراجع دیگر هستید ببینید اگر از سه تار می شود بصورت حلال استفاده نمود در آن صورت استفاده از آن در راه حلال اشکال ندارد
یا حق

و ارفع درجاتهم در نماز

به نام خدا
با سلام
سوال رسیده :  اگر کسی در تشهد به جای "وارفع درجاتهم"، "وعجل فرجهم" بگوید، آیا نمازش باطل است؟ اگر تا به حال این ذکر را قرائت می‏نموده، در صورتی که نمی‏دانسته، نماز او چه حکمی دارد؟
پاسخ : آنچه از مستحبات تشهد در کتابهای فقهی ذکر شده این است که بعد از صلوات در تشهد بگوید "و تقبل شفاعته فی امته وارفع درجته".(وسائل الشیعه، ج 4، ص 989، باب 3 از ابواب تشهد) در روایات چیزی به عنوان "وارفع درجاتهم" یا "و عجّل فرجهم" وارد نشده، البته گفتن آن به قصد مطلق دعا نه بعنوان تشهد اشکالی ندارد
اگر تا به حال این جمله را در تشهد می‏خوانده‏اید و اطلاع نداشته‏اید، نمازتان باطل نیست و نیاز به اعاده یا قضا ندارد
یا حق

علم خدا و جبر ؟؟

به نام خدا
با سلام
سوال رسیده :  آیا علم خدا با جبر خدا تناقضی دارد؟
پاسخ :‏ علم پیشین الهی نسبت به اعمال ما به هیچ وجه مستلزم جبر نیست ؛ زیرا زمانی جبر است که علم خدا علت اعمال ما باشد در حالی که خدا از فقط افعال ما آگاه است و ما آنها را انجام می دهیم نه اینکه چون او می داند ما انجام می دهیم
به عبارت دیگر خداوندموجودی است غیر زمانی و برای او قبل و بعدی نیست و همه زمان ها نزد اویکسان است و گذشته و آینده و حال نزد او مساوی است پس همین طور که علم دیگران به اعمال ما در حال انجام یا بعد از آن یا قبل از آن رافع اختیار ازما نیست علم قبلی خداوند به اعمال ما رافع اختیار نیست و علم خدا به افعال انسان قبل از خلقت به این معنا نیست که او تقدیر کرده انسان چنین اعمالی را انجام دهد؛ بلکه تقدیر و مشیت الهی بر این قرار گرفته است که انسان اعمالش را از روی اراده و اختیار خودش انجام دهد و خدا نیز علم دارد که هر کسی با اراده و اختیار خودش چه کارهایی را انجام خواهد داد واین مساوی با اراده و اختیار انسان است
یا حق

‏حمیم چیست؟

به نام خدا
سلام
سوال رسیده :‏حمیم چیست؟
پاسخ : حمیم به معنای آب بسیار داغ و بسیار سوزاننده می‌باشد و این نوشیدنی سوزاننده و دردناک برای کافران و سایر گناهکاران در نظر گرفته شده و بوسیلة آن مورد عذاب قرار می‌گیرند خداوند متعال می‌فرماید: "... وَ الَّذِین‌َ کَفَرُواْ لَهُم‌ْ شَرَاب‌ٌ مِّن‌ْ حَمِیم‌ٍ وَ عَذَاب‌ٌ أَلِیم‌ُ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُون‌َ ...(سوره یونس‌،آیه 4) و برای کسانی که کافر شدند نوشیدنی از مایع سوزان است و عذاب دردناکی به خاطر آن که کفر می‌ورزیدند"
(با استفاده از مجمع البیان‌، مرحوم طبرسی‌، ج 5، ص 137، دار المعرفة‌، بیروت‌ . و مفردات الفاظ قرآن‌، راغب اصفهانی‌، ص 129، دار الکتاب العربی‌، بیروت‌)
یا حق

خطابات مذکر قران

به نام خدا
با سلام
سوال رسیده : چرا خطاب قرآن بیشتر متوجه مردان است؟
پاسخ : ‏این امر مربوط به قواعد زبان عربى است و چون قرآن به زبان عربى نازل شده از قواعد این زبان هم استفاده شده است طبق دستور زبان عربى لفظى که مؤنث حقیقى و یا مجازى نبوده و یا لفظًا مؤنث نباشد مذکر محسوب شده و مثل مذکر با آن برخورد مى شود و بطور خلاصه مى توان گفت: مواردى که مذکر و مؤنث ندارد و لفظاً نیز علامت تأنیث بهمراه ندارد ، در حکم مذکر است لفظ جلاله "اللّه" و یا قرآن نیز از همین قبیل هستند با دقت در آیات قرآن کریم موارد دیگرى مى توان یافت که تأییدى بر این کلام باشد مثلاً: قرآن خورشید ، این مظهر نور و زیبایى را مؤنث و ماه را مذکر آورده : "وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَـئـهَا * وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَـئـهَا" (سوره شمس ، ایه 1 و 2) یعنى سوگند به خورشید و تابندگى اش و سوگند به ماه چون از پى (خورشید) رود با اینکه روز روشنتر و زیباتر و ماه به خودى خود تاریک و بى فروغ است و نورش را از خورشید مى گیرد
همچنین صفات شیطان مذکر آمده و صفات و ضمایر ملائکه ، مذکر و مؤنث آمده که نشان دهنده توجّه به جنبه هاى لفظى و ادبى است
یا حق