درباره نویسنده
سخن آشنا - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [292]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
سخن آشنا - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :562772
بازدید امروز : 83
بازدید دیروز39
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

به نام خدا

با عرض سلام

بیشتر از چند روز به ماه محرم ماه خون و قیام و ایثار  باقی نمانده. دوستان شما در نسل جوان از ماه ها پیش به فکر این ایام بوده و طرح هایی رو برای این ایام  تدارک دیده اند تا تحت عنوان هیأت نسل جوان  برای دومین سال پیاپی برگزار نمایند   که به  مرور  اعلام و به اجرا گذاشته خواهد شد . اولین طرحی که از مدتها پیش  به فکر ان بوده ایم  طرح لوگوی عاشورایی کاربران کلوب  بوده  که به حول و قوه الهی  با  زحمات زیاد یکی از دوستان 12 طرح لوگو جهت ماه محرم  که سال پیش طراحی شد بود به همراه تصاویر منتخبی که عزیزان دیگر لطف نموده و ارسال نموده اند  جهت استفاده شما عزیزان آماده شده است .  شما دوستان عزیز جهت شرکت در این طرح کافی است  یکی از لوگوهای زیر  را حسب سلیقه خود انتخاب کرده و عکس لوگوی ایدی  یا وبلاگ  خود را به نشانه عزادر بودن خود عوض نمایید .

خدایا به همه ما توفیق عاشورایی بودن و عاشورایی زندگی کردن  را عنایت بفرما.

خدایا به همه  ما  توفیق ثبت نام در  جمع مروجین و مبلغین   فرهنگ عاشورایی عنایت بفرما.

طرح های پیشنهادی : 

 

 لوگوی عاشورایی                 لوگوی عاشورایی   

    لوگوی عاشورایی                 لوگوی عاشورایی     

لوگوی عاشورایی                 لوگوی عاشورایی

لوگوی عاشورایی                 لوگوی عاشورایی

  لوگوی عاشورایی                  لوگوی عاشورایی   

لوگوی عاشورایی                  لوگوی عاشورایی

 

 

6q2thc4.jpg                 6kpobb8.jpg

استاد مسعود نجابتی                                 استاد ابراهیم حقیقی

 

 85krthh.jpg                 82o1y4y.jpg

محمد اردلانی                                             محمد اردلانی


6ly2s07.jpg                  8ad0q55.jpg 

محمد اردلانی                                                   محمد اردلانی


6q1c46s.jpg                    6yed9n6.jpg  

محمد اردلانی                                          سیمین هنرور

 

     7w6dlb8.jpg                    6yczo6e.jpg       

محمد اردلانی                                                       محمد اردلانی

6xpxf84.jpg                     6yu1jxh.jpg

فاطمه سعید الزاکرین                                      تبسم زند پور

8gdriq8.jpg                     6luw5lh.jpg 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 4:24 عصر روز یکشنبه 87 دی 1

قسمت دوم:

چطور میشه جلوی این پیشامد رو گرفت ؟؟

 انسان چرا خودکشی می کند ؟
ج---- بدلیل اینکه چیزهایی از مادیات و معنویات را از دست می دهد و صبر بر از دست دادن آنها ندارد.
حالا مثالی می زنم تا رابطه ایمان ،صبر ،و سیری از دنیا بصورت غلط روشن شود. از یک از بزرگان ،روایت جالب در مورد حضرت ایوب آمده که آنرا نقل می کنم .نکته در اینست که اگر ایمان ما به این سطح برسد که معنی جمله انا لله و انا الیه راجعون را با جان و دل درک کنیم  که خود این جمله از مراتب بالای ایمان است و در کنار آن پایبند به لفظ جلاله الله و ذکر لا اله الا الله باشیم (دقت کنید نه اینکه فقط ذکر بگوییم بلک با عمل به این اذکار رستگار شویم)
حضرت ایوب مردی نیکوکار ،دارای اموال زیاد و فرزندان بسیاری بود .روزی یکی از غلامان ایوب آمد و گفت :عدّه ای غلامان تو را کشته اند و گاوها را به غارت برده اند.چند لحظه بعد غلام دیگری آمده وگفت:آتش عظیمی از آسمان فرود آمده و همه گوسفندان تو در آتش سوختند، غلام سوّمی آمد وگفت :ساربانان کشته شدند و شترانت به غارت رفتند،در این هنگام مردی با عجله اومد نزد ایوب وگفت:ای ایوب فرزندانت به خوردن غذا مشغول بودند ،ناگهان سقف بر سر آنان خراب شده و همه شان مردند .حضر ت ایوب در این هنگام با کمال مقاومت ،صبر وتحمّل کرده وسر به سجده نهاده وعرض کرد:{ای خدا!ای آفریننده شب وروز،برهنه به دنیا آمدم وبرهنه به سوی تو می آیم ،پروردگارا !خودت به من دادی وخودت هم از من پس گرفتی،بنابراین هرچه تو بخواهی خوشنودم}.ایوب به درد پا مبتلاء شد،ساق پایش زخم شده وبه بیماری بسیار سختی دچار گردید که قدرت حرکت نداشت .هفت یا هفده سال با این وضع در سنّ 80سال (نه در جوانی)زندگی کرد وهمواره به شکر خدا مشغول بود.او 4تا همسر داشت که سه تا از همسرانش او را تنها گذاشتند و رفتند ،تنها یکی از آنان به نام «رحمه» به او وفادار ماند.کا ر ایوب به جایی رسید که او را از محل سکونتش بیرون کردند وآواره بیابان شد وحتِّی در اواخر همسر چهارمش نیز اورا تنها گذاشت .حضرت ایوب با همه این مشکلات ،اظهار نارضایتی نکرد ،زبان حالش با خدا این بود::
تو را خواهم نخواهم نعمتت، گر امتحان خواهی در رحمت به رویم بند،ودرهای بلاءبگشا

وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً * وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً *(نساء 29،30)
این آیه می گوید که خداوند مهربان است حتی بیشتر از شما به خودتان .یعنی از رحمت خدا نومید مشوید حتی اگر خودتان را باخته اید .این یعنی اگر ایمان به خود را هم باخته اید ایمان به خدا را داشته باشید.
امام باقر(ع) : " ان المومن یبتلی بکل بلیه و یموت بکل میته الا انه لایقتل نفسه."
همانا مومن به هر بلایی گرفتار می شود و به هر مرگی می میرد جز آن که خودکشی کند."

پس طبق روایت مومن هیچ گاه خودکشی نمی کند چون داشته ها را رحمت خدا و نداشته ها را هم رحمت خدا می داند و هم امور را از خدا می داند .
پس راه حل پیشگیری شد:
اولاً: مومن اقدام به خودکشی نمی کند آنان که به خدا و قیامت اعتقادی ندارند و از نفس مطمئنه بهره ای نبرده اند و از نظر روحی به جهت نداشتن ایمان آسوده خاطر نیستندبه سوی خودکشی اقدام میکنند.
اما آن که از ایمان راسخ به مبدا و معاد برخوردار است او از گرفتاریها و سختیهای روزگار از کوره به در نمی رود و خم به ابرو نمی آورد در روایت است که پیامبر گرامی(ص) فرمود که مومن از کوه استوارتر است.
گرفتاریهای روزگار او را متزلزل نمی کند آن که متزلزل است مومن نیست و آن که مومن است متزلزل نمی شود.
ثانیاً به فرض که بر اثر سختیهای روزگار مومن متزلزل شود رهنمودهای اسلامی او را از عذاب خداوندی می ترساند و می فرماید آن که با اقدام به خودکشی جانش را از دست دهد در جهنم خداوندی تا ابد معذب خواهد بود. توجه و دقت به این رهنمود آدمی را از ارتکاب به خودکشی باز می دارد ایمان به خدا و روز قیامت و توجه به حرمت این کار که موجب عذاب خداوندی خواهد شد مهمترین عامل بازدارنده از این کار است.

 از نظر شرعی و اخروی سرانجام کسی که خودکشی کرده چیه؟؟

 شاید حکمت نهی خداوند از خودکشی به خاطر این باشد که خودکشی باعث از بین رفتن یک نفس محترم است و انسان به خودی خود و سوای خلق و خوی اش دارای یک جان و نفس محترم است.
نفس محترم اقتضای این را دارد که در این دنیا بماند و زندگی کند و بی خود و بی جهت و بدون دلیل به دست خودش از این دنیا به دنیای دیگر قدم نگذارد مگر دلیلی داشته باشد که مورد پذیرش آفریدگار انسان باشد(مثل جهاد در راه خدا)

همانطور که خداوند اول روح ما را آفرید و در دنیایی که بعضا معتقدند عالم ذر است قرار داد تا زمان معینی بعد در زمان خاصی در دنیای رحم مادر ملحق به جسم کرد و بعد از مدت زمان خاصی از اون دنیا به این دنیا منتقل کرد بعد از این دنیا هم در یک زمان معلوم و مشخص به دنیای دیگر منتقل میشویم.
تنها فرقی که این دنیا با بقیه عوالم دارد این است که در این دنیا خداوند به ما نعمت اختیار و اراده عطا فرموده که راه را خودمان انتخاب کنیم.
پس  مرگ طبیعی، تصادف، شهادت در راه خدا، خودکشی و انواع دیگر مرگها همه اش خط پایان زندگی در این دنیاست .
اما اینکه کدومش رو من میتونم انتخاب کنم وابسته به اعمالی است که در اثر اختیار و اراده انجام داده ام که بر اساس ان خداوند مرگ را برای من انتخاب میکند.
در واقع قتل نفس از گناهان کبیره است و فرقى بین کشتن خود یا دیگرى نیست . کسى که انتحار (خودکشى )مى کند، تمام عقوبت هایى که بر قتل نفس مترتب مى شود، براى او هم هست . چنان که در آیه "ولا تقتلوا انفسکم "(سوره نساء  آیه 29)
خودکشى ممنوع شده است و نیز آیه "و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکة"(سوره بقره آیه 195) خود را به دست خود به هلاکت نیفکنید
از حضرت امیرالمؤمنین (ع)روایت است" مؤمن ممکن است به هر نوع مرگى بمیرد، اما خودکشى نمى کند. کسى که بتواند جان خود را حفظ کند و از قاتل خود جلوگیرى ننماید و کشته شود، قاتل خود خواهد بود"( وسائل الشیعه، کتاب قصاص، باب5)
حضرت باقر(ع)فرمود:"مؤمن به هر بلایى مبتلا مى شود و به هر قسم مردنى مى میرد جز این که خود را نخواهدکشت "(همان)
و در حدیث دیگر از امام صادق (ع)آمده است :"کسى که عمداً خود را بکشد، همیشه در آتش جهنم خواهدبود"(همان)
خودکشى به هر وسیله حرام است ، حتى اگر بیمارى به قصد زودتر مردن ، خود را مداوا نکند و در نتیجه بمیرد، که نوعى خود کشى است .( عبدالحسین دستغیب، گناهان کبیره، ج 1، ص 112)
خیانت در امانت؛ کم گناهی نیست...
روزی که انسان خلق شد؛ "خداوند از روح خود در او دمید" *. خداوند روح خودش رو در وجود آدم به ودیعه نهاد: یک امانت!

* سوره‌ی مبارکه‌ی "حجر"  / آیه‌ 29 |||| سوره‌ی مبارکه‌ی "ص" / آیه‌ی 72

+ در هر دو مورد، عیناً یک جمله تکرار شده است!

 خداوند بار مسئولیتی رو بر عهده‌ی انسان گذاشت که هیچ‌کدوم از مخلوقات خداوند، اونو قبول نکرده بودند**:
آسمان بار امانت نتوانست کشید....قرعه‌ی کار به نام من دیوانه زدند!
"یک امانت الهی" دیگر!!
** سوره‌ی مبارکه‌ی "احزاب / آیه‌ی 72
ببینید!
وقتی کسی خودکشی می‌کنه، در امانت الهی مرتکب خیانت می‌شه. این می‌تونه بزرگترین خیانتی باشه که از یک انسان می‌تونه سر بزنه! و "خداوند خائنین را دوست نمی‌دارد"***
 *** سوره‌ی مبارکه‌ی انفال / آیه‌ی 58
 در چندجا، خداوند به قتل نفس (و آدمکشی) اشاره کرده و گفته که یکی از بزرگترین گناهانه.
همینطور درآیات 29 و 30 سوره مبارکه‌ی "نساء"؛ مستقیماً به موضوع خودکشی (انتحار) و عدم رضایت خدا از این کار اشاره شده.
شما از این گفته‌ها (که سعی کردم همه مستدل باشند!) چه نتیجه‌ای می‌خواید بگیرید جز اینکه خداوند نه تنها کشتن دیگران رو ممنوع دونسته، بلکه این اجازه رو در مورد خود شما هم به‌تون نداده!
 درادامه‌ی آیه 29، خداوند فرموده که « ان الله کان بکم رحیما »
-          خداوند اونقدر مهربون هست؛ که نیازی به خودکشی نداشته باشیم....
  کسی که یکبار خودکشی کرده و نجات پیدا کرده حکم شرعیش چیه؟؟
یا حتی فکر کردن به خود کشی چه حکمی دار؟؟

 در واقع خودکشی حتی فکر اون یه دلیل بیشتر نداره و اون ضعف ایمان هست یا بهتر بگم نبود ایمان .
فکر کردن چون در حقیقت نا امیدی از رحمت خداست عواقب زیانباری برای انسان داره اما گناه شرعی نداره .اما ناامیدی  که با تفکر فرق داره عذاب دنیوی و اخروی به همراه داره
حضرت علی می فرمایند فکر کردن به گناه، راه رو برای ارتکاب به اون گناه، باز می کنه. بنابراین اگه باعث بشه که به سمت اون گناه کشیده بشی، حرامه.
کسی که نجات پیدا کرده به هر حال یک بار گناهی رو مرتکب شده که پای او نوشته شده. اما این گناه همچون سایر گناهان در نزد خدای مهربان، قابل بخشش هست، به شرط توبه ی حقیقی و عدم بازگشت و فکر کردن به اون گناه برای بار دیگر.
پس به طور کلی این نوع تفکرات از خطرناکترین فکر هایی  است که انسان می تواند داشته باشد و انسان مومن نباید از این تفکرات  نماید و ...  و اگر شخصی به این عمل اقدام نموده و نجات پیدا نموده باید از درگاه احدیت طلب عفو و بخشش نموده و توبه نماید

 *=========================*

 حرف آخر:

 « تمام آدمهایی که "اقدام" به خودکشی می‌کنند؛ در اولین لحظه، پشیمون می‌شن. در این قضیه شک نکنید! »



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 3:34 عصر روز پنج شنبه 87 آذر 21

قسمت اول:

 

یا حی و یا قیوم

 آیا خدا را نمی بینی

دستش را به سویت دراز کرده است

با شوقی وصف ناپذیر

دوستت دارد

بیا

دستش را بگیر نترس هیچ شییله پیله ای ندارد

 بیا...

*=========================*

 بررسی خودکشی از لحاظ روانشناسی و اجتماعی

 *=========================*

 علل خودکشی در سالهای اخیر

روانشناسان بر این اعتقادند که بسیاری از افراد متمایل به خودکشی، تحت تاثیر مشکلات روحی و روانی قرار می گیرند و عکس العمل سریع آنان به مسائل گوناگون ، استقبال از مرگ است .. چنین واکنشی قاعدتا به معنای دوست داشتن مرگ نیست بلکه این دسته از افراد تنها خواهان درک و محبت دیگران هستند.
دلایل خودکشی را می توان این امور برشمرد:
پوچی ، نا امیدی ، تحصیل و عشق ، احساس شکست ، بیکاری ، بالارفتن سن ازدواج ، بحران های عاطفی ، فقدان فرزند ، احساس گناه ، افسردگی ، ازدواج‌های اجباری و یا مخالفت با ازدواج آنان با فرد دلخواهشان ، اعتیاد ، فرهنگ مرد سالاری ، نامساعد بودن شرایط زندگی بعضی از خانواده‌ها ، شکنجه‌های روحی و روانی در خانواده‌ها توسط والدین ، بیماری های روانی و جسمی مانند ایدز و سرطان و هپاتیت و غیره ، ناهنجاری های خانوادگی در اثر طلاق ، سخت‌گیری بیش از حد خانواده ها به دخترانشان ، فقر و فحشا ، حادثه های ناگوار و غیر قابل قبول ، سوء استفاده های عاطفی و جنسی ، عدم قبول زنان و دختران تحصیل کرده با فکرهای سنتی و بسته ، فشارهای روزافزون اجتماعی بر زندگی افراد.
عاطف وحید - روانپزشک می گوید: اغلب نوجوانان بین خانواده و محیطی که در آن زندگی می کنند دچار تضاد می شوند. در نتیجه ممکن است با احساس پوچی مواجه شوند . اما اگر جوان در جامعه احساس مشارکت کند و این حس به درستی هدایت شود و بتواند توانمندی خود را به نمایش گذارد به طور قطع چنین مواردی کم خواهد شد که این مسئله در مورد دختران خیلی شاخص تر است.
بسیاری از افرادی که به حیات خود خاتمه میدهند و یا قصد خودکشی دارند احساس طرد شدن، صدمه دیدن، باختن و یا بی ارزش بودن میکنند.
بررسی ها نشان می دهد بعد از مصاحبه با نوجوانانی که قصد خودکشی داشته و یا حداقل یکبار به آن دست زده بودند اکثرشان اقرار کردند که علت اقدامشان به این کار فرار از موقعیتی بود که در آن قرار داشتند و یا توانائی تحمل وضعیت موجود را نداشتند. اما جالب است که این افراد به آن میزان که خواستار فرار از موقعیت بحرانی خود بودند خواستار مرگ و خودکشی نبودند و در آن لحظات راهی غیر از خودکشی نیافته بودند.
 افسردگی سبب میشود که افراد به ناکامی های خود، مسائل نا امید کننده و نقاط منفی موقعیتهائی که درآن قرار گرفته اند تمرکز کنند و توانایی های خود را برای حل مشکلات بسیار کوچک شمارند. فردی که افسردگی شدید دارد قادر به دیدن نکات مثبت زندگی خود نیست و به خود باورانده است که او هرگز نمیتواند و قادر نیست که رنگ خوشبختی و سعادت را ببیند.
افسردگی تا اندازه ای افکار او را تحت تاثیر قرار میدهد که او راهی برای رفع مشکلات خود نمیبیند و در این حالت است که افسردگی مانند یک فیلتر بر افکارعمل کرده و انسان را از مسیر زندگی منحرف میکند و بدین علت است که این افراد تشخیص نمیدهند که خودکشی تنها راه مقابله با مشکلات مقطعی زندگی نمیباشد.
بسیاری از این افراد از این مساله آگاهی ندارند که افسرده اند و این افسردگی آنان است که مانع از پیدا کردن راه حل برای مقابله با مشکلاتشان می شود نه موقعیتی که در آن قرار گرفته اند. زمانیکه فرد افسرده تحت معالجات درست و موثر قرار بگیرد از افکار منفی رها شده و میتوانند امید و انرژی و شادمانی خود را دوباره باز یابد، اما در هنگام افسردگی فکر به پایان دادن به زندگی تنها گزینه این فرد است.
خوشبختانه علائمی برای شناسایی حالات افرادی که در سرشان هوای خودکشی را می پرورانند وجود دارد که خانواده ها با آگاهی از آنها و برخورد مناسب با جوانانشان می توانند قبل از اینکه واقعا دیر شود به آنها در رفع مشکلاتشان کمک کنند.

 علائم هشدار دهنده

در اغلب موارد علامات و نشانه هائی وجود دارند که مشخص میکند فرد قصد خودکشی دارد :

1. صحبت از خودکشی و یا مرگ در حضور دیگران

2. صحبت از فرار

3. بخشیدن وسائل و متعلقات خود به دیگران

4.  صحبت از نا امیدی و احساس گناه کردن

5. علاقه نداشتن به شرکت در فعالیت های مورد علاقه شان

6. مشکل داشتن در تمرکز در فعالیت های روزانه

7. تغییرات در عادات غذائی و خواب

8. دست زدن به اعمال مخرب مانند بریدن یا سوزاندن اعضاء بدن و یا روی آوردن به مواد مخدر

 *=========================*

بررسی خودکشی از لحاظ دینی

*=========================*

 به نظر شما چی باعث بوجود اومدن این فکر میشه که یه انسان با دستان خودش به عمرش پایان بده ؟؟
 خودکشی راه درستی برای رویارویی با احساس پوچی و سیر شدن از زندگی نیست، بلکه بدترین شیوه برای مقابله با مشکلات به حساب می آید و به جای حل مسئله ، صورت مسئله را پاک می کند. کسی که به خودکشی می اندیشد، بیش از هر چیز ناتوانی خود را در برابر حوادث و مسائل به ظهور می رساند، و این نهایت ضعف و درماندگی است.
اسلام خودکشی را در هیچ وضعی تجویز نمی کند، بلکه روش های مثبت و حیات آفرین را مورد توجه قرار می دهد تا انسان هر چه بهتر بتواند از زندگی لذت ببرد و به حیات خود ادامه دهد.
در مرحله نخست شخص باید ببیند چرا و چگونه از زندگی سیر شده است؟
به نظر می رسد چند عامل در این باره مؤثر باشد:
1 - مشکلات زندگی و فشارهای روحی و بی صبری در برابر سختی ها
2 - نشناختن فلسفه صحیح زندگی
3 - بی توجهی به الطاف بیکران الهی نسبت به انسان و احساس بی پناهی و تنهایی در عالم
در حالی که با تدبر در فلسفه آفرینش و آشنایی با  اصول زندگی می توان بر عوامل یاد شده چیره شد. باید بدانیم کمال انسان در سختی ها است و خلقت آدمی به تعبیر قرآن از آغاز با رنج آمیخته بوده است ،(سوره بلد آیه4) نیز سختی ها و مشکلات، شلاق تکامل است و سنگ وجود انسانی تنها در کوره آزمایش و سختی ها به طلای ناب تبدید می شود
هر چه حرارت بیشتر باشد، عیار بالاتری به دست می آید
در این صورت خود را در مقابل این گونه مسائل آماده می کنیم و خم به ابرو نمی آوریم و حتی از آن بهره گرفته و استفاده می کنیم، از مشکلات استقبال می کنیم چون آنان را زمینه ساز رشد و پیشرفت و تکامل بشر به حساب می آوریم
ناز پرورده تو تنعم نبرد راه به دوست    عاشقی شیوة رندان بلاکش باشد
ما به دنیا نیامده ایم تا راحت و آسوده باشیم و با موانع رو به رو نشویم، پس کسی که احساس ملالت از زندگی می کند، در مرحله نخست باید نگرش خود را تغییر دهد و در مرحله بعد به زندگی تنوع ببخشد و با برنامه ریزی زندگی را از رکود و سکون خارج سازد
یکی درد و یکی درمان پسندد             یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درد و غم و وصل و هجران         پسندم آنچه را جانان پسندد
 اگر انسانی تمام وجودش رو توی این زندگی خلاصه بکنه و مشکلات دنیا رو خیلی بزرگ ببینه و شادیهاش رو همچنین اونوقت قدر و منزلتش رو محدود کرده و خودش رو کوچک کرده و انسان کوچک زود می شکند.
همه فکر می کنند که مشکلات خودشون بزرگترین مشکلات عالمه در حالی که کافیه پای درددل چند نفر بشینه و گوش بده
اگه من به عنوان بنده خدا به اطرافم خوب نگاه کنم و انسانهایی رو ببینم که هر روز دارن می میرن و از پیش ما میرن یا انسانهایی رو ببینم که امروز با کوله باری از شادیها یا غم ها هستند اما فردا دیگر نیستند سعی می کنم خودم رو به خدا نزدیک کنم و همه چیز را از جانب او بدانم و لطف دوست را ببینم  دیم نسبت به سختیها  هشداری  برایم خواهد بود و نسبت به شادیها تشویقی .
دنیا محل گذر هست و ما باید سعی کنیم تا جایی که ممکنه به هم خوبی کنیم .
یه مثال :یکی از آشناها که ماشین گرانقیمتش رو یه سمت جاده پارک کرده بود برای خرید می خواست به طرف دیگه ی جاده بره توی برخورد با یه ماشین دیگه می میره حالا بیاییم و جای اون ماشین رو با یه ماشین ارزانقیمت عوض کنیم آیا فرقی به حال این بنده خدا می کرد مسلما نه پس نباید زیاد جوش این زندگی رو زد و توی مشکلات صبر کرد که صبر گشایش سختی هاست
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر1
ان الانسان لفی خسر2
الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوابالحق و تواصوابالصبر 3
هماناتمام انسانها زیانکارند جز آنهایی که ایمان آورده و به خدا و صبر توسل و تکیه کردند
در مورد مراتب ایمان :
قرار نیست ایمان ما به اندازه پیامبران باشه اماتا نزدیکیهای آن عبادالله واقعی می روند و خیلی ها با اجرای توصیه های دین مبین به مراتب بالای ایمان رسیده اند و رستگار شدند .پیامبران به پیامبری رسیدند چون ایمان بالاتری نسبت به بقیه مردم داشتند قبل از اینکه مبعوث شوند. انسان باید سعی داشته باشد تا خود را بالا بکشد  و این همان قوی کردن ایمان هست .یکی ممکن است ایمانش را تقویت نکند و ایمان خود را به 1000 تومن بفروشد.یکی ممکن است به 1000000 و دیگری به هیچ ..هر دوی فروشندگان ایمان ضعیفند چه به هزار و چه به میلیون و مستوجب عقوبت الهی .حالا شاید یکی بخاطر ماشین 5 میلیونی خودکشی کند و یکی به خاطر ماشین 500 میلیونی هر دوی این افراد گناهکارانند و گناهی انجام داده اند که بخشیده نمی شود
ما آدمها دو تا ایمان داریم ..اول: ایمان به خدا ....دوم: ایمان به خود ( یا همون اعتماد به نفس)حالا زمانی که شخص ایمان به خودش رو از دست میده .... ممکنه دست به هر کاری برای نابود کردن خودش بزنه.چون فکر میکنه وجودش بی ارزشه اما در این لحظه تنها چیزی که به شخص کمک میکنه تا راه درست رو انتخاب کنه ایمان به خدا هست... ( که اگه نباشه این وسط    شیطون میبره)
 و به همین خاطر هست که در زمان سختیها میزان ایمان به خدا سنجیده میشه ..... و چه بسیار افرادی که در این زمانها ایمانشون از قبل هم استوار تر میشه



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 3:31 عصر روز پنج شنبه 87 آذر 21

باسلام  و تبریک عید قربان ، عید آزادی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین
روز عید قربان فرا رسید، ماءمون ، حضرت امام رضا (علیه السّلام) را مجبور نمود که نماز عید قربان را او بجا آورد حضرت  چند بار ً از ماءمون خواست که مرا از این کار معاف بدار، ولى ماءمون با اصرار و پافشارى مى گفت : باید نماز عید را شما اقامه کنى !!
سرانجام حضرت امام رضا (علیه السّلام) قبول نمود مانند روش پیامبر( صلّى اللّه علیه و آله) و امیر مؤمنان (علیه السّلام  ) نماز  بخواند
یاسر خادم  مى گوید: سرداران و سپاهیان در خانه امام و اطراف آن جمع شدند ، مردم از بزرگ و کوچک و زن و مرد و کودک سر راه امام ، صف کشیدند، عدّه اى به علت زیاد بودن جمعیت  در پشت بامها ایستاده بودند ، هنگامى که خورشید طلوع کرد، امام رضا (علیه السّلام )غسل نمود و عمّامه بر سر نهاد. یک سر عمامه را روى سینه و سر دیگرش را میان دو شانه اش انداخت و .... و به همه پیروانش نیز دستور داد تا چنان کنند.
سپس عصاى پیکاندارى را به دست گرفت و پابرهنه بیرون آمد،  دروقت حرکت  سر به سوى آسمان بلند کرد و چهار بار تکبیر گفت اللّه اکبر، الله اکبر  ارتشیان و کشوریان ، با شکوه ویژه اى ، صف در صف ایستاده بودند، امام رضا (علیه السّلام) از خانه بیرون آمد و دم در ایستاد و فرمودند :اللّه اکبر! اللّه اکبر ! اللّه اکبر ! على ماهدانا......
همه جمعیّت ،تکبیر می گفتند  به گونه ای که  شهر یکپارچه به گریه و شیون و فریاد تبدیل شد  ، هنگامى که سرداران و رؤ سا، دیدند امام رضا (علیه السلام )  با کمال سادگى و با پاى برهنه از خانه بیرون آمد، آنها نیز پیاده شدند وکفشهای خودرا در آوردند  حضرت در هر قدمى مى ایستاد و سه بار تکبیر مى گفت ، …
وضع آن صحنه  عظیم ملکوتى را به ماءمون گزارش دادند،فضل بن سهل نخست وزیر و رئیس ارتش نزد ماءمون بود، به ماءمون گفت : اى امیر مؤ منان ! اگر امام رضا )علیه السّلام(با این شکوه به مصلا برسد، مردم شیفته مقام او مى گردند.  خوب است که از او بخواهى تا برگردد  لذا ماءمون ازترس  شخصى را نزد امام رضا (علیه السلام ) فرستاد و توسط او درخواست بازگشت کرد.
امام رضا)علیه السّلام ) بى درنگ کفش خود را طلبید و سوار بر مرکب شد و بازگشت ( داستانهاى اصول کافى ، ج 2 ،  ص 66 اصول کافى ، ج 1 ص  490)
التماس دعا



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 1:37 عصر روز سه شنبه 87 آذر 19

با سلام

در روزنامه کیهان یک اطلاعیه ترحیم منتشر شده که خیلی جالبه خودتون بخونید 
آمدم آمدم به سوی تو باز
اینک که جان به جان آفرین تسلیم نموده و در جوار رحمت او غنوده ام بدینوسیله از تمامی آنان که به هر اسم و رسم و عنوان با بنده مرتبط بوده اند حلالیت طلبیده و ازمراحمشان تشکر می نمایم و از تقصیرات خود پوزش می طلبم و التماس دعای خیر دارم
مجلس ترحیم از ساعت 10 تا 30 /11 صبح روز سه شنبه مورخ 19 آذر 87 (عیدقربان) در مسجد ارک برگزار می گردد و توجه عزیزان را به موارد زیر جلب می نماید:
الف) انعقاد مجلس ختم تنها برای حفظ شعائر است و انتخاب مسجد ارک برای سهولت در امر رفت و آمد. پس خود را مقید به حضور در مجلس نسازید زیرا فاتحه را هرجا بخوانند اگر شایستگی داشته باشم از مزایای آن برخوردار می گردم  
ب) از هرگونه کارهای نمایشی از قبیل تهیه گل و تابلوهای مخصوص و پارچه نویسی و امثال آن خودداری و هزینه آن را صرف تهیه کتب مفید جهت کتابخانه مساجد و مدارس فرمایید که خیر بیشتری در بردارد
ج) از درج آگاهی تسلیت درجراید و مخابره تلگراف و فاکس و امثال آن پرهیز و مخارج آن را صرف ایتام فرمایید
آخرین کلام اینکه 
 قائل آن همه گفتار امروز 
سائل فاتحه و یاسین است

بنده گنهکار - کاظم حاجی ترخانی
لازم به ذکراست نگارنده این سطور که تازه مرحوم شده خود از متمولان و پولداران بازار تهران بوده

به نقل از وبلاگ از قران بپرس



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:35 صبح روز دوشنبه 87 آذر 18

با سلام و تسلیت سالروز شهادت حضرت امام محمد باقر (ع)
روزى یک مسیحی  به امام باقر علیه السلام جسارت کرد و گفت :انت بقر؟ یعنی تو گاو هستى ؟
حضرت در جواب فرمود انا باقر یعنی اشتباه می کنید اسم من باقر است .
مسیحی  گفت :تو پسر زنى آشپز هستى .
امام فرمود:آشپزى شغل مادرم است .
مسیحی :تو پسر زنی سیاهرنگ و بدزبان هستى .
امام گفت: اگر این لقبهایى که به مادرم دادى راست است خدا او را بیامرزد. و اگر دروغ است خدا تو را بیامرزد
این اخلاق بزرگوارانه مرد مسیحی را  تحت تاثیر قرار  داد و لذا به دینی گروید که منشاء این اخلاق کریمانه باشد و مسلمان شد
 خدا به ما توفیق بده که بتوانیم درعین توانمندی  با اخلاق نیکو رهرو خوبی برای آن بزرگواران باشیم
(به نقل از کتاب :داستانهای بحار الانوار، ج 5)
التماس دعا



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 8:47 عصر روز جمعه 87 آذر 15

 

با سلام
چند روز پیش نویسنده وبلاگ مطلبی را تحت عنوان طلبه جوان و دختر فراری باز نویسی نمود که الحمدالله مورد استقبال  اهالی اینترنت واقع شد و در روز دوم انتشار با وجود حدود ساعت 12 ظهر سایت پارسی بلاگ با مشکل سرور مواجه  شد  وبلاگ نسل جوان آمار  بالای 3600 بازدید را تجربه نمود  به نظر میرسد  چنانچه مشکلی پیش نمی امد امار بسیار بالایی نیز تجربه  میشد
در سایت بالاترین و سایت کلوب  لینک این نوشته آمار بالایی از مراجعان را به خود اختصاص داد و  در همان روز اول در سایت کلوب  کاربران بسیاری لینک این نوشته را با دوستان خود از طریق داغ نمودن به اشتراک گذاشتند  یا با توجه به درخواست نویسنده مطلب  جهت ارسال گروهی به لیست دوستان بصورت گروهی به صندوق پیام های گروهی دوستان خود ارسال نمودند . برای نمونه  خود نویسنده  همین پیام را بیش از 20 بار در صندوق پیام گروهی خود دریافت نمود  که از این بابت بسیار ممنونم
صاحبان سایتها و وبلاگهای مختلف اقدام به نشر این حکایت نمودند که از این بابت واقعا ممنون این دسته از دوستان  هستیم  چرا که هدف انتشار مطالب است و .....  اما به نظر میرسد ارائه سند اصلی نوشته باعث میشد
1)      برخی از مراجعه کنندگان عزیز این تصور را ننمایند که نویسنده نسل جوان این مطلب را کپی نموده است
2)      با توجه به اینکه نسل جوان وبلاگی است که حاوی مطالبی دیگری نیز می باشد باعث میشد که مطالب دیگر نیز مورد مطالعه قرار گیرد
در پایان باز هم از عزیزانی که این مطلب  رو  به هر نحوری انتشار داده اند مخصوصا از سایت خبری سولدوز و همکار انجمن اخلاق کانون گفتمان قران  که با ذکر منبع اقدام به انتشار  نموده اند ممنونم  

فردا نیوز  ،  شیعه آنلاین  ، ایران اکونومیست ، باز یاب  ،بازتاب آنلاین ، جهان نیوز  ، خانواده سبز   ، تبیان ، سولدوز

 وبلاگها: کلیپ و عکسهای توپ ، وبلاگ امید ، هیاهو ، حکایات حکیمانه ، در راه سحر ، انتخاب عشق سخت هست  ، اندیشه آسمانی ، در انتظار گل نرگس ، دیگه چه خبر و ....

انجمن ها :کانون گفتمان قران ، ایران بلاگ ، فرا بورس ، انجمن تجارت الکترونیکی ایران-فارکس ، جرقه اندیشه ، پاتوق یو و ....

التماس دعا



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:35 صبح روز پنج شنبه 87 آذر 14

با سلام

دو خواهر که در یکی از شهرها زندگی می کردند یکی از آنها فریب خورده و به فحشاء کشیده  شد  و خواهر دیگر ازدواج نموده و همیشه به خواهر فریب خورده خود بی اعتنا بود جوانی گذشت و خواهر فریب خورده پیر و درمانده شده  و برای مخارج زندگی خود با مشکل مواجه بود .

شبی از شبهای  برفی زمستان گرسنگی و سرما اورا وادار نمود که از خواهرش کمک بخواهد لذا به سراغ خواهر رفت خواهر تا او را دید در را بست و به او گفت برو .....

خواهر فریب خورده با دلی شکسته و در حالی که بیمار بود ونان و سوخت شبش را هم نداشت به طرف خانه اش برگشت و مرتبا به خود می گفت برو ....و از کرده های خود سخت پشیمان بود و توبه می نمود

بالاخره سرما و گرسنگی اورا از پای در اورد پس از مرگش خواب اورا دیدند که در باغی گردش می کند  پرسیدند حالت چطور است ؟ گفت : خوب ، آن شب وقتی از همه جا نومید شدم  از باری تعالی عذر و توبه را خواستم و با پشیمانی تمام استغفار نمودم که بعد از چند لحظه مرا به این باغ آوردند.

نباید از رحمت باری تعالی به هیچ وجه نومید شد چرا که خود او درقران کریم فرموده:

"ادعونی استجب لکم " مرا بخوانید تا استجابت کنم شما را

لذا از همین امروز تصمیم بگیریم  و از همه گناهان خود  در پیشگاه باری تعالی توبه نموده و همانی باشیم  که باید باشیم  و ازگناه نمودن بترسیم چرا که توفیق توبه برای هر کسی پیدا نمیشود و همیشه این فرصت  را نخواهیم داشت

التماس دعا



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 3:13 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10

با سلام

سوال : چرا در اسلام اینقدر به موسیقی با دید بد نگاه شده؟ چرا در روایات و احادیث اینقدر از موسیقی و ابزار آلات موسیقی نهی شده؟

 پاسخ : در رابطه با سوال شما ابتدا باید تعریف موسیقی و غنا و اقسام آن و سپس با بیان مقدمه ای  فلسفه حرمت برخی انواع موسیقی و ابزار الات موسیقی را خدمتتان عرض کنیم

تعریف موسیقی :

موسیقی کلمه ای است یونانی که با کمی تغییرات وارد لغت عرب شده است و به فن و ترکیبات صداها به نحوی که به گوش خوشایند باشد. برخی گفته اند: «ان الموسیقی تعنی الغناء» یعنی موسیقی همان غنا است که موسیقی مربوط به آهنگ است و غنا مربوط به خواندن است (هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنائی، ایرانی قمی، اکبر، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370)

تعریف غنا :

غنا به معنای عام: به صوتی گفته می شود که قوای شهوانی را در انسان تحریک می نماید و زمینه طغیان نفس و وسوسه شیطان را فراهم می آورد به گونه ای که گاهی انسان درآن حال احساس می کند که اگر در کنار آن صدا، شراب و فساد جنسی و... نیز باشد کاملاً مناسب است.  این قسم غنا حرام است و مذمت شده است

غنا به معنای خاص: صدای زیبا و خوشی است که مفسده انگیز نباشد و متناسب با مجالس فسق و فجور نگردد این قسم حلال است خواندن قرآن، مراثی، مداحی، اذان و... از این قسم است. این نوع برخلاف نوع اول موجب آرامش روح، تعادل اعصاب، نشاط، تقویت اراده و... می گردد

اقسام موسیقی :

الف) آهنگ ها و آوازهایى که به شیوه مجالسِ عیش و عشرت و محافلِ رقص و پایکوبى اجرا مى شود و انسان را از حالتِ اعتدالِ فکرى و ذهنى دور مى سازد و به بى بند و بارى، لاقید بودن و بى تعهّد زیستن دعوت و تشویق مى کند که اصطلاحاً به آن «ساز و آوازهاى مبتذل» و مناسب مجالس «لهو و لعب» مى گویند.

ب) آنهایى که هم از نظر محتوا (مضمون اشعار) داراى معنایى با شکوه و زیباست و هم از نظر اجرا، خوب و زیبا اجرا مى شود و در عین حال تناسب و شباهتى با ساز و آوازهاى مجالس لهو، عیش و عشرت و فساد ندارد. گوش دادن به نوع اوّل حرام است; امّا نوع دوم اشکال ندارد.

ج) ساز و آوازهایى که نسبت به آن شک داریم و نمى دانیم آیا از نوع اوّل است تا از آن پرهیز کنیم و یا از نوع دوم است تا پرهیز لازم نباشد. گوش دادن به موارد مشکوک (نوع سوم) اشکال ندارد; امّا بهتر است که به این نوع آهنگ ها هم گوش نکنیم. دلیل حرمت موسیقى (قسم اول). آیات و روایاتى است که درباره پرهیز از «باطل»، «لهو»، «لغو» و... وارد شده است

فلسفه حرمت موسیقی

مقدمه :

1)فلسفه همه احکام و جزییات آنها به طور تفصیلی روشن نیست و آگاهی ازآن دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری می طلبد .لیکن به طوراجمال ، روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی درمتعلق آنهاست . بنابراین در صورتی که فلسفه حکمی را بالخصوص ندانیم ، بنا بر قاعده کلی فوق باید از آن پیروی کنیم ؛ زیرا در آن یقین به وجود مصلحتی هست ، هر چند بر ما ناشناخته باشد

2) در یافتن فلسفه احکام ، نباید همیشه به دنبال علوم تجربی رفت و دلیلی مادی وفیزیولوژیک برایش جست و جو نمود .این فرایند که همواره در پی یافتن مصلحت یا مفسده ای طبی یا ... باشیم ، برخاسته از نگرشی مادی گرایانه است ؛ در حالی که بسیاری از احکام ، مصالحی معنوی دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشری قابل تحقیق نیست و آنها با متد تجربی خود، قادربه دادن حکمی - نفیاً یا اثباتاً - پیرامون آن نیستند و اگر نظری هم بدهند،بسیار سطحی است ؛ زیرا چه بسا مساله حکمتی برتر و بالاتر داشته باشد؛مثلاً در مورد روزه علوم به خواص بهداشتی آن پرداخته است ، ولی قرآن مجید فلسفه ای بالاتر را بیان فرموده و آن " تقوا یابی " است

با توجه به مقدمات فوق برخی از علل حرمت موسیقی از نوع اول راخدمتتان عرض می کنیم

اثار زیان بار موسیقی از بعد اخلاقی :

1)موجب فساد اخلاق می‏گردد و ایمان حیا و عفت را از دل انسان یبرون می‏برد و تجربه نشان داده است که بسیاری از افراد تحت تاثیر آهنگ‏های غنا راه تقوا و پرهیزکاری را رها کرده و به شهوات و فساد روی می‏آورند مجلس غنا، معمولا مرکز انواع مفاسد است و آنچه به این مفاسد دامن مى زند، همان غناست و چیزى که پدید آورنده این عوامل سوء باشد، نمى تواند در یک شریعت آسمانى حلال شود در روایات اسلامی نیز  مکرر آمده که غنا روح نفاق را در قلب پرورش می‏دهد اشاره به همین حقیقت دارد. امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: «الغنا یورث النفاق و یعقب الفقر؛ غنا در دل روح نفاق را پرورش می‏دهد و بدنبال خود بدبختی و فقر می‏آورد».

2)غافل شدن از یاد خدا و فراموش کرد امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه «واجتنبوا قول الزور؛ از گفتار باطل و ناروا بپرهیزید». فرمودند: مراد از قول زوردر آیه شریفه غناست. گفتار باطل و ناروا هر چیزی است که انسان را از خدا دور می‏کند و از راه درست منحرف می‏کند. امام صادق (ع) فرمودند: «الغنا مجلس لاینظرالله الی اهله و هو مما قال الله عزوجل: «ومن الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل‏الله»؛ مجلس غنا و خوانندگی مجلسی است که خدا به اهل آن نمی‏نگرد آنها را مشمول لطفش قرار نمی‏دهد. و این مصداق همان چیزی است که خداوند عز وجل فرموده: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده را خریداری می‏کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند». در این روایت امام (ع) غنا و موسیقی را یکی از مصداق‏های گفتار بیهوده‏ای دانسته که انسان‏هارا از راه خدا گمراه می‏کند.

آثار زیان بار موسیقی از بعد جسمی در کلام اندیشمندان اسلامی و غربی :

1)آثار زیانبار بر اعصاب و روان: غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهمّ تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیانبار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب، پیش می‌رود(تفسیر المیزان، علامة طباطبایی، (مؤسسة اعلمی بیروت)، ج 16، ص 209، 212. )

2) دکتر «ولف ادلر» پروفسور دانشگاه کلمبیا مى گوید: بهترین و دلکش ترین نواهاى موسیقى، شوم ترین آثار را روى سلسله اعصاب انسان مى گذارد (بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، نشر نصایح، چاپ 1378، ص 356)

3)کانت: موسیقی اگر از همه هنرها مطبوعتر باشد، ولی چون به بشر چیزی نمی آموزد از تمام هنرها پست تر است(همان )

4)علامه محمدتقی جعفری (ره) در تحقیقی که به عمل آورده اند فرموده اند که موسیقی ضررهای زیادی دارد از جمله ایجاد عدم تعادل بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک، مرض مانی (نوعی جنون است) کوتاهی عمر، ضعف اعصاب، بیماری فشار خون، عامل فحشاء، هیجان، سلب اراده، سلب غیرت، عامل جنایت، تهییج عشق. شکست عمر و جوانمرگی، افسردگی و خمودگی(بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، نشر نصایح، چاپ 1378، ص 356(

5)دکتر اوریزن اسوت مارون: هیجان بزرگترین عامل سکته های قلبی است هنرمندان اغلب به علت سکتة قلبی درگذشته اند پس هیجان که محصول موسیقی است چقدر خطرناک است(بهشت جوانان، اسدالله محمدی نیا، نشر نصایح، چاپ 1378، ص 356(

به طور کلى، موسیقى یکى از عوامل مهم تخدیر اعصاب است که این تخدیر از مجراى گوش صورت مى پذیرد و وقتى تحت نفوذ زیر و بم آهنگ موسیقى قرار گرفت، نوعى رخوت و سستى بر اعصاب چیره شده و از مفاهیم انسانى، جز شهوترانى، عشقبازى و جمال پرستى چیزى در برابر دیدگان بى فروغ عقل وى مجسم نمى شود و آن چنان روى ادراک و نیروى خرد سرپوش گذارده مى شود که مفاهیم مقدسى به نام: رحم، مروت، عفت، حیا، امانت، مساوات، برادرى و مبارزه، و استقامت در راه هدف به فراموشى سپرده مى شود

فلسفه حرمت ابزار آلات موسیقی:

 اصل چنین حکمی ثابت نیست تا فلسفه آن بیان گردد. آنچه که حکم شرعی است این است که آلات موسیقی لهو و لعب که مختص مجلس گناه باشد یعنی نه مطلق آلات موسیقی بلکه آلات و ادواتی که مختص موسیقی مطرب و لهوی است حرام است و خرید و فروش آن یا نگهداری آن حرام است و فلسفه آن این است که از آنها جز در کار حرام بهره برداری نمی شود (با فرض این که از آلات مختصه موسیقی لهوی هستند).

موسیقی سبب راحتی آرامش و روان؟؟

 این که مى گویند موسیقى سبب راحتى اعصاب و آرامش مى شود باید دانست که چیزى که حرام مى گردد به این معنا نیست که هیچ خاصیتى ندارد، بلکه ممکن است چیزهاى حرام، فایده هایى هم داشته باشند، ولى چون ضررهاى آن بیشتر بوده، خداوند متعال آن ها را حرام کرده است، مانند آن که خداوند متعال درباره شراب و قمار مى فرماید: «یَسْـَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَآ إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَـفِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَآ أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا;(سوره بقره،آیه 219) درباره شراب و قمار از تو سؤال مى کنند، بگو: در آن ها گناه و زیان بزرگى است; و منافعى ]از نظر مادّى[ براى مردم در بر دارد، ]ولى[ گناه آن ها از نفع شان بیش تر است.»

   موسیقى و هر چیز حرام دیگرى هم از همین قبیل است که اگر هم خاصیتى دارد، در برابر ضررهاى فراوانى که براى انسان و جامعه انسانى دارد، به اندازه اى ناچیز است  که خداوند متعال صلاح ندانسته به خاطر آن نفع کم، جامعه انسانى را دچار ضررهاى عظیم کند.

پس اگر چه اصل این سخن یعنى آرامش بخش بودن موسیقى براى اعصاب و روان مسلّم نیست، ولى بر فرض که چنین چیزى هم باشد، در برابر ضررهایى که براى جامعه بشرى دارد که به برخى از آن ها در بالا اشاره کردیم، ناچیز به حساب مى آید، مانند فایده ها و خاصیت هاى مواد مخدّر که در برابر ضربه هاى بزرگى که بر پیکر جامعه انسانى وارد کرده بدبختى هایى ایجاد مى کند، هیچ محسوب مى شود، افزون بر این که آرامش و اطمینانى که بر اثر ذکر خدا به دست مى آید، آرامشى عقلانى، آگاهانه و از روى معرفت به حقایق است و آرامش به دست آمده از موسیقى، آرامشى تخدیرى و بى خیالى و یک مرحله و حالتى از بى تفاوتى است و فاصله بین این دو بسیار است.

جهت مطالعه بیشتر می توانید به کتب زیر مراجعه نمایید

1)هشت گفتار پیرامون حقیقت موسیقی غنائی، ایرانی قمی، اکبر، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1370

2)غنا، موسیقی، مختاری، رضا، نشر مرصاد، بی تا

3)غنا و موسیقی در فقه اسلامی، حسینیان، روح الله، نشر تهران، 1374.

4)موسیقی از نظر دین و دانش، جوهری زاده، محمدرضا، نشر تهران، مؤسسه مطبوعاتی اسلامی، بی تا

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 3:4 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10

با سلام

سوال : آیا  حکم مرتد با معنی  آیه لااکره فی الدین که به معنی ازادی انتخاب دین است  منافات ندارد؟

پاسخ :   شناخت معنای دقیق لا اکراه فی الدین ، که به معنی آزادی پذیرش دین است  منوط به نگرشی جامع به آیات قرآن و مجموعه معارف آن است. مسلم است که در اسلام، احکام اجباری فراوانی وجود دارد؛ مانند «حدود» و قوانین اجتماعی. این محدوده نیز، مشتمل بر احکام اکراهی فراوانی است. مسلما کسانی که حد بر آنان جاری می‏شود، راضی به آن نیستند و... . ازاین‏رو باید در فهم ابتدایی از جمله لا اکراه فی الدین تجدید نظر کرد.

معنای ظاهری این آیه آن است که اصل پذیرش دین، قابل اکراه و اجبار نیست؛ یعنی، نمی‏توان کسی را به زور به پذیرش آیینی وادار نمود و یا عقیده‏ای را از او سلب کرد. بنابراین «عقیده» قابل تحمیل نیست؛ ولی این محدوده غیر از محدوده احکام است. توضیح این که: کلیه نظام‏های فکری، برای خود نظامی اجتماعی را نیز طراحی می‏کنند. در نظام‏های اجتماعی، اکراه و اجبار از ابزارهای پیش‏بینی شده در کلیه نظام‏ها است؛ یعنی، در هر نظامی درمقوله‏های اجتماعی و حقوقی آن، جبر قانونی وجود دارد و بدون آن، جامعه قابل اداره و کنترل نیست. نظام‏های قضایی و نیروهای انتظامی در همه نظام‏ها، امری مقبول و معقول هستند. بنابراین بایستی محدوده عقیده را از محدوده عمل و حقوق جدا کرد. در حیطه «عقیده» اجبار راهی ندارد؛ ولی در حیطه عمل، جبر و اکراه هم لازم است و هم قابل قبول.

اسلام نیز در محدوده تبلیغ خود، هیچ جبری را برای پذیرش عقیده‏ای قرار نداده است. دعوت اسلام بر اساس بینش و بصیرت است؛ چنان که قرآن فرموده است: ای رسول ما! به مردم بگو راه من این است که خلق را با بینایی و بصیرت به خدا بخوانم (یوسف، آیه 108)؛ آن گاه که فرد پذیرای اسلام شد، در این صورت یک‏سری از احکام اجتماعی آن، از جمله حکم مرتد را نیز باید پذیرا شود. در اینجا اشاره به سابقه تاریخی این موضوع نیز بی‏فایده نیست. در صدر اسلام خصوصا پس از پیروزی‏های درخشان آن، مردم گروه گروه اسلام می‏آوردند. طبیعی است که همه این افراد، از روی تحقیق کامل به اسلام نمی‏گرویدند؛ بلکه بسیاری از آنها به خاطر عظمت اسلام و پیشرفت آن و حتی به خاطر حفظ منافع خود، اظهار اسلام می‏کردند.

در این بین عده‏ای نیز به خاطر ضربه زدن به اسلام و عقاید مردم، تظاهر به مسلمانی می‏کردند. آنان می‏گفتند: «... به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شده - اول روز - ایمان آورید و آخر روز کافر شوید، شاید بدین حیله آنها نیز از اسلام بازگردند» (آل عمران، آیه 72)                                    

اسلام به جهت آن که فرصت طلبان و نیرنگ بازان، نتوانند خود را به رنگ اسلام درآورند و پس از مدتی با خروج از اسلام، جنگ روانی علیه آن به راه بیندازند، حکم اعدام مرتد را وضع نمود تا اگر کسی می‏خواهد به دین وارد شود، با تحقیق وارد شود و نیز کسی نتواند با برنامه‏ریزی علیه مسلمانان، جنگ تبلیغاتی و تخریب عقیده به راه بیندازد مسأله دیگری که باید مورد توجه باشد آن که: بسیاری از مردم به جهت فطرت پاک توحیدی خود، دین را می‏پذیرند. اینان نیز دارای حق و حقوقی در حراست از عقیده خویش هستند. همه مردم که نمی‏توانند ابن‏سینا و ملا صدرا باشند. بسیاری از آنان با ادله‏ای ساده و فطری، به دین رو کرده و آمال خود را در آن می‏بینند. حال اگر بنا باشد این دین ساده و فطری، مورد حمله مجادله‏گران قرار گیرد و هر روز به صورتی القای شک و تردید شود، این طیف قادر نخواهند بود از عقیده حق خویش دفاع کنند. پس بایستی برای حراست از آرمان این گروه - که علی‏رغم پیمودن راه حق، در دفاع از آن چندان کارآمد نیستند - برنامه‏ای اندیشیده شود از جمله برنامه‏های اسلام در این زمینه، جلوگیری از سوء استفاده مرتدان است هم‏چنین باید دانست که اگر شخص تنها در نزد خود مرتد شود و آن را اعلام نکند، کسی نمی‏تواند متعرض او شود؛ بلکه مرتدی مستحق مرگ است که ارتداد خویش را اعلام می‏کند و ارتداد او به همین دلیل نزد قاضی اثبات می‏گردد. و نکته آخر آن که حکم اعدام مرتد، تنها برای مردان است و اگر او نیز قبل از ثبوت ارتداد در نزد قاضی توبه کند، اعدام نمی‏شود

التماس دعا  



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 3:0 عصر روز یکشنبه 87 آذر 10

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >