سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 






درباره نویسنده
سخن آشنا - نسل جوان
سخن آشنا
وبلاگی شاد و در عین حال علمی جهت پاسخگویی به سوالات با روشی کاملا جدید
تماس با مدیر نسل جوان


آرشیو وبلاگ
حضرت ختمی مرتبت (ص)
اهل بیت ( علیهم السلام)
مهدویت
احادیث آموزنده
حکایتهای زیبا
نکات مذهبی
سوالات رسیده
انچه باید جوانان بدانند
نوشته های منتخب پارسی بلاگ
میزگردهای منتخب پارسی بلاگ
میزگرد ها
متفرقه
سوالات ازدواج
مقالات
مباحث و سوالات در مورد زنان
حقوق کودک
لطیفه ها
لینک ها
حرف دل
مباحث قرانی
نسل جوان در سایتها و وبلاگهای دیگر
محرم
نماز
آیت الله العظمی بهجت(ره)


لینکهای روزانه
گاهنامه نماز [292]
[آرشیو(1)]


لینک دوستان
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
جلوه های عاشورایی
تکنولوژی کامپیوتر

مسافر عاشق
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
دوزخیان زمین
عاشق دلباخته
امیدزهرا
esperance
شیلو عج الله
گاهنامه نماز
حزب اللهی مدرنیته
14 معصوم
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
آتش عشق
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
و خدایی که در این نزدیکی است
محمدرضا جاودانی
یا امام زمان (عج)
معلومات عمومی(پرسش و پاسخ )
شور دل
تمنای دل

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
سخن آشنا - نسل جوان

آمار بازدید
بازدید کل :562987
بازدید امروز : 298
بازدید دیروز39
 RSS 



در کل اینترنت
 در این سایت

سوال : چرا زن پس از فوت یا طلاق شوهر    طبق آیه 228 سوره بقره باید عده نگه دارد اما شوهر بلا فاصله ازدواج می کند؟ این در حالی است که الان علم پیشرفت نموده و با زمان پیامبر تفاوت دارد .

پاسخ:

الف ) حکم شرعی :

حضرت آیه الله مکارم در این رابطه در استفتائات می‌فرمایند: "مسئله عده زنان ، فلسفه های متعددی دارد و منحصر به مسئله انعقاد فرزند نیست و لذا  در تمام مواردی که شرع گفته است زن باید عده نگه دارد هر چند عقیم و نازا باشد یا رحم خود را برداشته باشد یا فرضا چند سال از شوهر خود جدا زندگی می کند در تمام این صورتها باید عده نگه دارد."

همچنین در استفتائات حضرت آیه الله فاضل آمده است "زنی که در ازدواج موقت مطمئن است که حامله نشده است (چون رحم او را خارج کرده اند ) آیا باید عده نگه دارد ؟ پاسخ: اگر در سن زنانی باشد که حیض می‌بیند باید عده نگه دارد." ( ج1، ص 458)

ب) مقدمه :

چون نوعا فلسفه واقعی احکام برای ما بیان نشده است و اگر ما براساس عقل فهمیدیم و قبول کردیم که خداوند حکیم است و کارهایی که انجام می‏دهد و احکامی که برای بندگانش مشخص می‏کند، همه از روی حکمت و بر مبنای عقل سلیم است، نباید در آنها چون و چرا کنیم.  اما در هر صورت  عده ای از حکمتهایی که به نظر میرسد  دستور به نگه داشتن عده داشته باشد رو خدمتتون عرض میکنیم

ج) فلسفه نگه داشتن عده

1) عدّه نگه داشتن زن، جلوگیری از مخلوط شدن نطفه‏ها در رحم زن است  تا اگر احتمالا در رحم زن نطفه باشد، تا سه ماه مشخص شود، چون گاهی نطفه بعد از مدت‏ها بسته می‏شود لذا با این روش  اگر فرزندی متولد شد، به طور یقین مشخص می شود  که مربوط به چه کسی است و در نتیجه محارم این فرزند معلوم میشود  و وقتی این بچه بزرگ شد میداند با چه کسانی نمی‏تواند ازدواج کند و نیز مسأله ارث بردن او روشن میشود

2)  از دلایل  دیگر عده نگه‏داشتن زن این است که اگر زن بعد از مرگ شوهر فورا ازدواج کند این مطلب با محبت و دوستی و حفظ احترام شوهر سابق و تعیین به خالی بودن رحم از نطفه همسر پیشین سازگار نیست و به علاوه موجب جریحه‏دار ساختن عواطف بستگان متوفی است.

3) جدایی بین زن و شوهر از منفورترین و زشت‏ترین کارهای نزد خدا است و در روایات به منزله تخریب خانه قلمداد شده است. و در روایت دیگر آمده است: "ازدواج کنید و طلاق ندهید، زیرا طلاق، عرش خدا را به لرزه در می‏آورد".

هدف از ازدواج قانونمند شدن ارتباطات و ایجاد عشق بین زن و شوهر برای اهداف عالی‏تر مانند تربیت فرزندان و احساس آرامش خاطر و کمک و یاور داشتن در زندگی است.

اگر چنین فرض شود که ارتباطات بین زنان و مردان از هیچ قانونی تبعیت نکند و بر اساس ضوابطی نباشد، انواع مشکلات روانی و جسمانی و بیاری‏های خطرناکی از قبیل ایدز به بار می‏نشیند، چنان که در بعضی مناطق چنین شده است.

لذا خداوند تبارک و تعالی با وضع عده فرصتی را برای  فکر و اندیشه مرد و زن  ایجاد نموده است تا ازدواج از استحکام مجدد برخوردار شود. در حقیقت ایام عده  فرصت بازنگری است

4) از نظر بهداشت و سلامت رحم برای زن مفید است.

د) پیشرفت علم و ....

در مورد قسمت دیگر سوالتان در مورد پیشرفت علم باید عرض کنیم که  خیلی زیاد بوده‏اند و هستند زنانی که از قرص‏های ضد بارداری و یا وسایل امروزی برای پیش‏گیری از انعقاد نطفه استفاده کرده‏اند؛ ولی در عین حال باردار شده‏اند.  نکته دیگر اینکه  در دوران پیامبر نیز اسباب و وسایل پیشگیری وجود داشت، ازجمله عزل (بیرون ریختن منی)

التماس دعا

 

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:34 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29

محلل در سه طلاقه

سوال : سوره بقره آیه 230  صفحه 37 آمده است :

فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنکِحَ زَوْجًا غَیْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا أَن یَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن یُقِیمَا حُدُودَ اللّهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللّهِ یُبَیِّنُهَا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ.

طبق این آیه اگر مردی سه بار همسرش را طلاق دهد، و بخواهد برای بار چهارم با او ازدواج کند باید آن زن حتماً با شخص سومی ازدواج کند و با او همبستر شود. در واقع برای تنبیه مرد از بدن زن استفاده میشود.این مجازات، مجازاتی ظالمانه است و در تضاد با اصول اولیه انسانی است؟؟

پاسخ:فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلی روشن نیست و آگاهی از آن دانشی فراتر از تنگناهای معارف عادی بشری می‏طلبد. لیکن بطور اجمالی روشن است که همه احکام الهی تابع مصالح و مفاسد واقعی در متعلق آنهاست. بنابراین در صورتی که فلسفه حکمی را بالخصوص ندانیم بنابر قاعده کلی فوق از آن باید پیروی کرد. زیرا یقین به وجود مصلحتی در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد قانون محلل در اسلام از توابع قانون طلاق است. این قانون نوعی مجازات عاطفی است. تدبیری است برای جلوگیری از تکرار طلاق . آمارها و تجربه نشان می دهد که این قانون اثر فوق العاده در جلوگیری از طلاق بی حد و حصر داشته است.

طلاق از نظر  اسلام ،حلالِ مبغوض است. پیامبر (ص) در روایتی که شیعه و سنی روایت کرده اند فرمود:

 " مبغوض ترین حلال ها نزد خداوند طلاق است"( وسائل الشیعه ،ج5، ص 267)

نیز فرمود: "ازدواج کنید و طلاق ندهید که عرش الهی از طلاق می لرزد".( وسائل الشیعه ،ج5، ص 267)

طلاق، حلالِ مبغوض است، یعنی در حد حرام، منفور و مبغوض است، اما اسلام مانع اجباری جلوی آن قرار نمی دهد. این وضع از فلسفه کلی در نظام خانوادگی ریشه می گیرد که مورد توجه اسلام است. از نظر اسلام علقه و وابستگی زوجین، طبیعی است و مکانیسم خاص دارد. علاقة زوجین به یکدیگر با این که طرفینی است، به این شکل است که از جانب مرد آغاز می شود. علاقة زن به مرد از نوع پاسخگویی است، به همین جهت مقام زن در محیط خانوادگی، مقام محبوب و مراد است.

اسلام تدابیری از مجرای عواطف به کار می برد که نظام خانوادگی بر همین پایه محفوظ بماند، یعنی شعلة عشق و علاقة مرد همیشه روشن بوده ، زن نیز پاسخگوی آن باشد. آن چه از نظر اسلام مبغوض و منفور است، این است که این شعله خاموش گردد و کانون خانوادگی به سردی گراید، اما اگر احیاناً به این صورت درآمد و زن در قلب مرد سقوط کرد، دیگر نباید زن را به زور به مرد چسبانید یا برعکس.

از این رو طلاق از نظر اسلام در عین این که سخت منفور است ، حلال است ، یعنی آن جا که تدابیر مختلف برای ابقای پیوند زوجیت مفید واقع نشد، چاره ای جز طلاق نیست.

یکی از تدابیر اسلام که برای جلوگیری از طلاق (از طریق عاطفه به کار برده شده و در حقیقت نوعی مجازات است) ،قانون محلل است. اگر مردی زن خود را طلاق داد و بعد در حال عدّه رجوع کرد، یا بعد از تمام شدن عده با او ازدواج کرد، آن گاه بار دیگر او را طلاق داد و باز در عده رجوع کرد، یا بعد از پایان عده با او ازدواج کرد، سپس برای نوبت سوم طلاق را تکرار کرد، دیگر حق ندارد برای بار چهارم با آن زن ازدواج کند، مگر آن که آن زن با مرد دیگری ازدواج دائم کند و  عمل زناشویی انجام گیرد ، بعد به طور طبیعی منجر به طلاق و یا فوت زوج شود. در این صورت می تواند شخص اول دوباره با زن ازدواج کند.

از امام رضا (ع) دربارة فلسفه حکم محلل پرسش شد، فرمود: "برای این که این مرد سه بار در کاری وارد شد که مورد کراهت و ناخشنودی خداوند است. خدا به این سبب این مجازات را مقرر کرده که مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار نرسانند"( محمد محمدی ری شهری میزان الحکمه، ج2، ص 1737 ، مادة طلاق ، شماره 11185) 

قانون محلل در جلوگیری از طلاق تأثیر بسزایی داشته و همواره به شکل یک تهدید دردناک جلوی چشم مردان بوده است. مردانی که یک درصد  احتمال داده اند که به سراغ زن اوّل خود خواهند رفت، از اقدام به طلاق سوم خودداری کرده اند، به همین دلیل است که نیاز به محلل بسیار کم اتفاق افتاده است( مرتضی مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر،به ضمیمه چهار مقاله دیگر، ص 161)

پاسخ به شکلی دیگر :در رابطه با مسأله سه طلاقه، ابتدا سؤال ما این است که:

اولاً،  چرا این حکم غیر عادی و نادرست می‏نماید؟ اصولاً درستی و نادرستی در احکام حقوقی به چه معنا است؟ یعنی شما چه ملاک‏ها و معیارهایی برای درستی ونادرستی یک امر حقوقی دارید که براساس آن موازین، این حکم را نادرست می‏خوانید؟

ثانیا،  از نظر بهداشتی این مسأله هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا بعد از آن که زن طلاق گرفت، باید عده نگه‏دارد و پس از آن که عده‏اش تمام شد، می‏تواند با دیگری ازدواج کند و این به خودی خود هیچ مشکلی پدید نمی‏آورد. ازدواج او با فرد دیگر نیز باید لزوما ازدواج دائم (نه موقت باشد). بنابراین اگر احیانا شوهر دوم از دنیا رفت و یا به دلایلی از او طلاق گرفت، مجددا باید عده نگه‏دارد و پس از اتمام عده، می‏تواند با شوهر اول ازدواج کند. اکنون سؤال می‏شود که این مسأله از نظر بهداشتی چه اشکالی دارد؟

ثالثا،  این حکم دارای حکمت‏های ارزنده‏ای است، از جمله این که عاملی بسیار مهم در کنترل و محدود ساختن طلاق‏ها و تضمینی ضمنی برای ثبات و دوام خانواده است؛ زیرا مردی که به طور مکرر زن خود را طلاق می‏دهد، در واقع زندگی و سرنوشت زن را به بازی گرفته است. بنابراین حکم سه طلاقه در این جا یکی از دو نقش را ایفاد می‏کند:

الف)  با توجه به این که مرد موجودی غیرتمند است؛ چون می‏بیند که پس از طلاق سوم، همسرش در کنار مرد دیگری خواهد آرمید، به شدت از دادن طلاق سوم خودداری می‏کند. بنابراین قانون فوق سد آهنین و ترمزی نیرومند برای جلوگیری از طلاق‏های بی‏رویه است و اثر شگرف و نیرومند خود را در طول تاریخ به خوبی نشان داده است؛ یعنی، همین که می‏بینیم بسیار به ندرت طلاق‏های سوم پدید آمده است، خود شاهد گویایی بر کار آمدن این قانون می‏باشد.

ب )  فرض دیگر آن است که مرد با توجه به عامل یاد شده هم از دادن طلاق سوم خودداری نکند. این مسأله نشان می‏دهد که یا شکاف بین زن و مرد بسیار عمیق است و یا مرد فردی بسیار مذبذب و نامصمم به بنای خانواده است. در چنین صورتی بهتر آن است که پس از طلاق دیگر برای همیشه بین زوجین فاصله افتد و زندگی هر یک به شکل جدیدی سامان یافته و از تذبذب و تشویش رهایی یابد؛ یعنی، دیگر ضرورت ندارد که آن دو با هم ازدواج کنند؛ بلکه هر یک به راه و زندگی دیگری قدم می‏گذارند و ارتباط خود را از هم قطع می‏کنند.

التماس دعا

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:34 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29

مفهوم رعایت عدالت میان همسران

سوال : در آیه 4 سوره نساء ازدواج با 4 زن را جایز شمرده است و در آیه 129 از همین سوره آمده است: شما هرگز نمی توانید میان همسرانتان به عدالت رفتار کنید ، آیا این دو آیه با هم تعارض ندارند؟

پاسخ : مقدمه : خداوند متعال این قرآن شریف را بر رسول خود وحی نموده است و این معجزه الهی، کلام خداوندی است که از هر گونه تضاد و اختلاف و پراکنده گویی عاری است، برخلاف کتاب های بشری که غالباً دچار تضاد و اختلاف می باشد و در مواردی در آغاز آن مطلبی ثابت می شود، ولی در پایان، همان مطلب نقض می شود ولیکن قرآن تنها سخنی است که در آن چنین نقصی وجود ندارد و خداوند متعال نیز فرموده است:"اَفلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً"  آیا درباره قرآن نمی اندیشید؟ اگر از سوی غیرخدا بود، اختلاف فراوانی در آن می یافتید.

توضیح در مورد سوال : در سوره نساء آمده است: "وَ اِن خفتم اَلا تقسطوا فی الیتامی فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلث و رباع فان خفتم اَلا تعدلوا فواحدة او ما ملکت ایمانکم ذلک ادنی الاّ تعولُوا" (و اگر می ترسید از این که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) رعایت عدالت درباره آن ها نکنید (از ازدواج با آنان صرف نظر نمایید) و با زنان پاک (دیگر) ازدواج کنید. دو یا سه یا چهار همسر و اگر می ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید، تنها به یک همسر قناعت نمایید و یا از زنانی که مالک آن ها هستید، استفاده کنید. این کار بهتر از ظلم و ستم جلوگیری می کند)

آیه در بیان احکامی درباره اختیار همسر می باشد. می فرماید: شما مردان مسلمان می توانید با دو زن یا سه و یا چهار زن ازدواج نمایید. لیکن به شرط آن که عدالت را مراعات نمایید و چنان چه نمی توانید عدالت را مراعات کنید، با یک زن و یا به جای همسر دوم، با کنیزی که مال شما است وصلت کنید (چون شرایط سبک تری نسبت به زنان آزاد دارد)

در این جا سؤال مهمّی مطرح است که مراد از عدالت در آیه چیست؟

باید گفت بعد از تشریع حکم تعدد زوجات در اسلام، برای هر کدام از زوجه حقوقی ثابت شده است که مشروح آن در کتاب های فقهی آمده است و عمده ترین آن، عدالت در امور مربوط به زندگی از قبیل حق همسرداری، تهیه وسایل زندگی و ... می باشد. آیه می فرماید: اگر این گونه امور را نمی توانید مراعات نمایید، پس به یک همسر اکتفا کنید. جالب این که این نوع عدالت است که در قدرت انسان است و لذا محور حکم همین نوع عدالت است

در آیه 129 سوره نساء آمده است:"وَ لَن تسطیعُوا اَن تَعْدِلوا بین النساء وَ لَوْ حَرَصْتُم فَلا تمیلوا کلّ المیل فَتَذَروها کالمعلقة وَ اِن تصلحوا و تتقوا فان الله کان غفوراً رحیماً" و هرگز نمی توانید (از نظر محبت قلبی) در میان زنان عدالت کنید هر چند کوشش نمایید ولی به کلی تمایل خود را متوجه یک طرف نسازید که دیگری را به صورت بلاتکلیف درآورید و اگر راه صلاح و پرهیزگاری پیش گیرید، خداوند آمرزنده و مهربان است

از آن جا که قرآن به شوهران تأکید فرموده که نسبت به همسران عدالت داشته باشید، این جا این سؤال پیش می آید که عدالت حتّی در مورد محبت و علاقه قلبی امکان پذیر نیست; بنا بر این، در برابر همسران متعدد چه باید کرد؟

آیه پاسخ می گوید که عدالت از نظر محبت، در میان همسران امکان پذیر نیست، هر چند در این زمینه کوشش شود. بدیهی است که یک قانون آسمانی نمی تواند بر خلاف فطرت باشد و یا تکلیف به آن چه قدرت انسان در آن نیست نماید و از آن جا که محبت های قلبی، عوامل مختلفی دارد که بعضاً از اختیار انسان بیرون است، دستور به رعایت عدالت در مورد آن داده نشده است; ولی نسبت به اعمال و رفتار و رعایت حقوق در میان همسران که برای انسان، امکان پذیر است، روی عدالت تأکید شده است. در عین حال برای این که مردان از این حکم، سوء استفاده نکنند، می فرماید: اکنون که نمی توانید مساوات کامل را از نظر محبت میان همسران خود رعایت کنید، لااقل تمام تمایل قلبی خود را متوجه یکی از آنان نسازید که دیگری به صورت بلاتکلیف درآید و حقوق او نیز عملا ضایع شود
آیا این دو آیه با هم متفاوت اند؟ پاسخ آن با تفسیری که در دو آیه شده است روشن است، هرگز این دو آیه با هم تضاد ندارند زیرا در آیه اوّل می فرماید: شرط تعدد زوجات، عدالت بین همسران است و در آیه دوّم می فرماید: شما که این قدر خودتان را به زحمت می اندازید که حتّی نسبت به میل و علاقه و محبت درونی بین همسران عدالت برقرار نمایید. این چنین خود را به مشقّت نیاندازید; چرا که محبت قلبی خارج از اختیار انسان است، ولی نسبت به اعمال و رفتار و رعایت حقوق در بین همسران، شما موظف به عدالت می باشید و چنین عدالتی تحت قدرت شما است و قابلیت اجرا در زندگی دارد

 

 

عدالت در بیان امام صادق(ع):

از روایات اسلامی برمی آید که نخستین کسی که این ایراد را مطرح کرد، ابن ابی العوجاء از مادیین معاصر امام صادق(ع) بود که این ایراد را با هشام ابن حکم ـ دانشمند مجاهد اسلامی ـ در میان گذاشت. او که جوابی برای این سؤال نیافته بود از شهر خود که ظاهراً کوفه بود به سوی مدینه (برای یافتن پاسخ همین سؤال) حرکت کرد و به خدمت امام صادق(ع) رسید. وی عرض کرد که چنین سؤالی پیش آمده است که تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم که ممکن نیست; بنا بر این تعدد زوجات در اسلام ممنوع است؟

امام صادق(ع) فرمودند: منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء، عدالت در نفقه و رعایت حقوق همسری و طرز رفتار و کردار است و اما منظور از عدالت در آیه 129 سوره نساء که امری محال شمرده شده، عدالت در تمایلات قلبی است (بنابراین تعدد زوجات با حفظ شرایط اسلامی، نه ممنوع است و نه محال) هنگامی که هشام از سفر بازگشت و این پاسخ را در اختیار ابن ابی العوجاء گذاشت، او سوگند یاد کرد که این پاسخ از خود تو نیست

با استفاده از :

1. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 3 و 4، (تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه).

2. المیزان، سیدمحمدحسین طباطبایی، ج 5، (قم: انتشارات جامعه مدرسین قم).

3. البرهان، سید هاشم بحرانی، ج 1، (تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه).

4. نظام حقوق زن در اسلام؛ شهید مرتضی مطهری.

 

 



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 10:34 عصر روز دوشنبه 87 مهر 29

‍تولد من                                                                                                  15-مهرماه-1387
با سلام
با تشکر از همه دوستانی که  به مناسبت  روز تولد بنده از طریق چت یا بصورت پیام خصوصی ، یادداشت ، نقاشی تبریک گفتند
روزی بزرگی بر سر معبری به کودکی رسید که به شدت گریه میکرد از او علت را جویا شدکودک گفت استادم تکلیفی داده که انجام نداده ام اگر بروم تنبیه میشوم ایشان ناراحت تر از کودک به راه افتادند که خدایا این کودک تکلیف یک شب خود را انجام داده وناراحت است من چه کنم که یک عمرتکلیف بندگی ام را به جای نیاورده ام وبا چه رویی دردر گاهت حاضر شوم . دوستان  عزیز بنده هم یک سال دیگر از عمرم گذشت دراین فکرم که چگونه دردرگاه خدا حاضر شده و این یکسال قصور را چگونه پاسخ گویم
با تشکر مجدد



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 9:31 عصر روز یکشنبه 87 مهر 28

نقشه ای شیطانی !

 

نقشه های شیطانی

نقشه ای شیطانی !

با سلام

پیشاپیش عید فطر  رو خدمت همه دوستان  عزیزم تبریک عرض می کنم طاعات و عبادات همتون انشاء الله قبول درگاه حق باشه 

می گویند : قصه گویی خطاب به مردم چنین می گفت : ایها الناس ! هر گاه کسی هنگام خوردن و آشامیدن " بسم الله " بگوید ، شیطان به او نزدیک نگشته و در خوردن و آشامیدن با او شریک نمیشود . حال من برای شیطان نقشه ای کشیده ام پیشنهاد من این است که : ابتدا بدون اینکه :" بسم الله" بگویید نان خشک و شور بخورید تا شیطان نیز با شما در خوردن شریک شود سپس " بسم الله " گفته و آب بنوشید تا شیطان نتواند با شما در آشامیدن آب شریک شود تا بدین وسیله  آن ملعون را از تشنگی هلاک سازید .

(محاضرات الادباء ج 2 ص 630)

التماس دعا



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 9:30 عصر روز یکشنبه 87 مهر 28

احترام

 

امام صادق ( ع) می فرماید : عظموا کبارکم و صلوا ارحامکم

سالمندان خود را بزرگ شمارید و با اقوام خود صله ارحام کنید .

بحث علمی مشترکی بین آیت الله صدر و آیت الله زنجانی بوده است که امام خمینی(ره) نیز در آن شرکت  می کند . در بین صحبتها بحث علمی بین امام و آیت الله زنجانی به تندی می گراید .

حضرت امام می فرماید : من به خاطر سن زیاد و عظمت مرحوم زنجانی دست او را بوسیدم .

(  اقتباس از مجله حوزه ، شماره 32 ، ص 114)



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 9:28 عصر روز یکشنبه 87 مهر 28

تندیس مظلومیت

 با سلام

یا علی! کرانه گیتی سرخ رنگ از خون توست، آنگه که شمشیر (اشقاالاشقیا) فرق عدالت تو را شکافت و رخ خدا گونه‏ات را به زهر جفا بیالود.

یا علی! هنوز هم یتیمان کوفه کاسه‏ای شیر در دست دارند تا زهر جفا را از خون مولا برون کنند

یا علی! تو تندیس «مظلومیتی‏» در «لاله‏زار شهادت»

 دوستان عزیز شب‌های قدر، عالی‌ترین لحظات برای پیوند بنده و خالق و بهترین فرصت برای اندیشه در جهت بازگشت به خویشتن در اوج غرق گشتگی در دنیای مادی است آنان که مأمن و پناهگاه امنی برای توسل می‌جویند، آماده شده‌اند تا در شب های دل کندن از هر آنچه انسان را به پستی و فراق از اصل کشانده، رهایی یابند و همچون آیینه‌ای، مهیا و آماده تجلی نور حق و خداشناسی شوند. در این شبهای  قبولی دعاها از همه  التماس دعا دارم

یا حق



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 9:27 عصر روز یکشنبه 87 مهر 28

خصلتهای روزه داران

 

با سلام

در حدیثی حضرت علی  (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه وآله) چنین نقل می فرماید که پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند:

هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه خدای تبارک و تعالی هفت خصلت را برای او محیا می کند:
1) محو و ذوب شدن همه حرامها از پیکرش

2)نزدیک شدن به رحمت خدای عز و جل

3)پوشانده شدن خطای پدرش حضرت آدم

4)  آسان شدن لحظات جان کندن
5)امان از گرسنگی و تشنگی روز قیامت

6) نصیب شدن  خوراکی های لذید بهشتی

7) نصیب شدن  برائت و بیزاری از آتش دوزخ



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 9:26 عصر روز یکشنبه 87 مهر 28

فرق عاقل با احمق

 

‏‍با سلام

رسول خدا ( صلی الله علیه و اله ) می فرماید :

‍فرد عاقل کسی است که هواهای نفس خود را ، خورد کرده و کوچک می نماید و برای دنیای پس از مرگ کار می کند .

ولی مرد احمق آن کسی است گه از هواهای نفس پیروی کرده با این حال از خدا آرزوی آمرزش  دارد .

التماس دعا



نویسنده » سخن آشنا » ساعت 9:25 عصر روز یکشنبه 87 مهر 28

درسی از رسول خدا (ص)

به نام خدا

با عرض سلام

روزی عده ای از صحابه در محضر پیامبر بودند و از درسهای سودمند اخلاقی آن حضرت بهره می بردند .

رسول خدا فرمود :

هر کس دارای سه صفت باشد خداوند در روز قیامت هم حسابرسی او را آسان  می گیرد و هم او را وارد بهشت نموده و از رحمت واسعه خود بهرمند می سازد .

اصحاب گفتند : یبا رسول الله این سه صفت چیست که اینگونه نتیجه عالی دارد ؟!

پیامبر (صلی الله علیه و اله ) فرمود :

تعطی من حرمک و تصل من قطعک و تعفوا عن ظلمک !

1)      به کسی که چیزی به او نداده بخشش کنی

2)      با خویشاندان که با تو قطع ارتباط کرده اند ارتباط برقرار کنی .

3)      از کسی که به شما بدی کرده است بگذری .

( بحارالانوار ، ج 7 ص 96)

التماس دعا

یالیال

نویسنده » سخن آشنا » ساعت 9:24 عصر روز یکشنبه 87 مهر 28

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >