به نام خدا
با عرض سلام
امروز مطلبی رو بصورت خلاصه راجع به منجی در ایین یهود خدمت دوستان ارائه می کنم که امیدوارم مورد استفاده قرار بگیرد .
با مراجعه به کتابهای مقدس یهود پی میبریم که اشارات وتصریحات فراوانی به مسأله موعود جهانی شده است. واز جمله کتابهایی که در آنها به این موضوع اشاره شده: کتاب دانیال نبی، حجّی نبی، صفینای نبی، اشعیای نبی وزبور داوود است.
لذا در قرآن کریم میخوانیم: (و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون)وبه تحقیق در زبور بعد از ذکر نوشتیم که همانا زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد(سوره انبیاء، آیه 105)
در زبور داوود میخوانیم: (بار خدایا! حکومت خود را به ملک ببخش وعدالتت را به فرزند مَلِک عطا فرما تا به نیکی بین مردم حکم کرده وبر افتادگان انصاف دهد... تمام پادشاهان بر او خضوع کرده وهمه ملتها خدمتگذار او گردند..)( کتاب مقدس، عهد قدیم، مزامیر، مزمور 72، ص 1212-1210، رقم 17-1)
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:43 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
داشتن رابطه بین مومنین در اسلام اهمیت فراوانی دارد لذا اشتى دادن دو نفر که با یکدیگر قهر هستند از کارهاى بسیار ارزشمند، و اهمیت آن تا آنجا است که در کتب فقهى یکى از مواردى که دروغ تجویز شده، مورد اشتی دادن دو نفر است . البته راهها و شیوه هاى اصلاح در موارد متعدد، اختلاف پیدا مى کند که خصوصیات و شرایط را باید در نظر گرفت. در این کار خیرات زیادى هست چنان که در قران امده است ) من یشفع شفاعة حسنه یکن له نصیب منها ) کسى که شفاعت [تشویق و کمک] به کار نیکى کند، نصیبى از آن براى او خواهد بود( سوره نساء ایه 85)
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:40 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
رسول خدا (صلی الله علیه و اله ) با اصحاب در مسجد به نماز ظهر مشغول بودند که مردی وارد مسجد شد و درخواست کمک کرد. کسى چیزى به او نداد.مرد روی به جانب خدا نمود و گفت (الهی تو واقفی که از مسجد پیغمبر تو محروم می روم ) حضرت علی (علیه السلام ) در حالى که به نماز مشغول بود، در حال رکوع، انگشت خود را به طرف مرد حرکت داد و انگشترش را به او بخشید. در تکریم این بخشش بزرگوارانه ایه 55 سوره مائده نازل شد:
(إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ)
کلمه" انما" در لغت عرب به معنى انحصار است پس ایه اینگونه ترجمه می گردد
ولی و سرپرست و متصرف در امور شما سه کس است:خدا و پیامبر و کسانى که ایمان آوردهاند، و نماز را برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند
و به این ترتیب، آیه از آیاتى است که به عنوان یک نص قرآنى دلالت بر ولایت و امامت على ( علیه السلام) دارد
جالب اینکه در کتاب غایة المرام تعداد 24 حدیث در این باره از طرق هل تسنن و 19 حدیث از طرق شیعه نقل کرده است و کتابهاى معروفى که این حدیث در آن نقل شده از سى کتاب تجاوز مىکند که همه از منابع اهل تسنن است، از جمله محب الدین طبرى در ذخائر العقبى صفحه 88 و علامه قاضى شوکانى در تفسیر فتح القدیر جلد دوم صفحه 50 و ...(به نقل از تفسیر نمونه ص 425)
ایا می توان اینهمه احادیث را که شیعه و سنی نقل کرده اند را نادیده گرفت ، اما گویا تعصب اجازه نمىدهد که اینهمه روایات و اینهمه گواهى دانشمندان در باره شان نزول آیه فوق مورد توجه قرار گیرد.
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:35 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیز در رابطه با انتظار و اینکه ایا انتظار درای اجر و قرب است یا نیست شخصی از امام صادق (ع) پرسید دربارة کسی که دارای ولایت امامان( علیه السلام ) است و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود چه می گویید ؟
امام (ع) در پاسخ فرمودند :
هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و اله ( بحار ج ص 151)
او همانند کسی است که با حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در خیمة او بوده باشد سپس کمی سکوت نموده و فرمودند او مانند کسی است که با پیامبر اسلام ( در مبارزاتش علیه ظلم و باطل ) همراه بوده است
این مضمون در روایات زیادی با تعبیرات گوناگونی نقل شده است از جمله در بعضی امده است :بِمَنْزِلَةِ الضّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ الله ( صلی الله علیه و اله ) همانند کسی است که پیش روی پیامبر (صلی الله علیه و اله ) جهاد کند)همان ص 146) و در بعضی دیگر امده است: کمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و اله )همانند کسی است که با پیامبر شهید شود( همان ص 136)
الهی به ما نیز لیاقت قرار گرفتن در زمره منتظرین حضرت را عنایت بفرما
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:31 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
کار همراه با عبادت
صبح زود جوانی نیرومند از مقابل حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و اله ) گذشت یکی از همراهان پرسید : در این وقت به کجا می روی؟ گفت: ( به دکانم در بازار ) گفتند : حیف که صبح خیزی او بخاطر خداوند تبارک و تعالی نیست . حضرت ( صلی الله علیه و اله ) فرمود: اینچنین حرف نزنید اگر او برای بی نیاز نمودن خود از دیگران یا برای تهیه احتیاجات پدر و مادر یا زن و بچه هایش می رود او در همین حال در راه خدا گام بر می دارد.
و عیسی (علیه السلام ) مردی را دید : فرمود؟ : چه می کنی
گفت : عبادت می کنم .
فرمود :غذا از کجا می اوری ؟
مرد گفت : برادری دارم که غذای مرا تهیه می کند
عیسی (علیه السلام ) فرمود : پس برادر تو از تو عابد تر است
با استفاده از کیمیای سعادت ج 1 ص 325
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:18 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
عاقبت بی احترامی
یکی از شیعیان به نام ابراهیم جمال ساربان خواست خدمت علی بن یقطین وزیر برسد بحسب ظاهر شأن ابراهیم نبود که بر یقطین وارد شود، برای همین به او اجازه نداد ، و اتفاقاً در همانسال علی بن یقطین بحج مشرف شد در مدینه خواست خدمت موسی بن جعفر علیه السلام شرفیاب شود حضرت او را راه نداد. روز دوم در بیرون خانه یقطین آن حضرت را ملاقات نمود و عرضه داشت که ای آقای من تقصیر من چه بود که مرا راه ندادید حضرت فرمود: چون تو برادرت ابراهیم جمال را راه ندادی و حق تعالی حج تو را قبول نمی کند مگر اینکه ابراهیم ترا ببخشد
یقطین گفت ای اقا و مولای من ابراهیم را من در این وقت کجا ملاقات کنم من در مدینه ام او در کوفه است
فرمود هرگاه شب داخل شود تنها برو ببقیع بدون آنکه کسی از اصحاب و غلامان تو بفهمد در آنجا شتری زین کرده خواهی دید آن شتر را سوار می شوی و بکوفه می روی
یقطین شب به بقیع رفت و همان شتر را سوار شد باندک زمانی درِ خانه ی ابراهیم جمال رسید در را کوبید
ابراهیم گفت کیست؟ گفت علی ّبن یقطین
ابراهیم گفت: علی ّبن یقطین در خانه ی من چه می کند؟
یقطین گفت : بیا که امر من عظیم است و قسم داد او را که اجازه وارد شدن دهد ، چون داخِل شد گفت ای ابراهیم، خداوند ابا فرمود که عمل مرا قبول فرماید مگر آنکه تو مرا ببخشی
ابراهیم گفت: غَفَرَ اللهُ لَکَ پس علی ّبن یقطین صورت خود را به زیر پای او گذاشت
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:10 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
معامله با اهل بیت (علیهم السلام)
ایام حج امام حسن و امام حسین و عبدالله بن جعفر علیهم السلام به همراه قافله ای برای انجام اعمال حج مدینه را ترک کردند. در بین راه قافله را گم کردند لذا تشنه و گرسنه به سراغ خیمه ای که در آن بیابان دیده می شد رفتند و به پیره زنی که در انجا بود گفتند: ما تشنه و گرسنه ایم آیا نوشیدنی و خوردنی داری ؟زن گفت: فقط گوسفندی دارم که می توانید آن را بدوشید و از شیر آن استفاده کنید. و ان را سر ببرید تا برایتان غذا بپزم. لذا همین کار را انجام دادند، وقت خداحافظی گفتند: ما از طایفه قریش هستیم، اگر از سفر حج سالم برگشتیم اگر نزد ما بیایی جبران خواهیم کرد
مدتی بعد فقر و تنگدستی آن زن و شوهرش را بسیار آزار می داد و بالاخره مجبور شدند جهت سرو سامان دادن به زندگی خود به مدینه بروند و در انجا به حفر چاه آب مشغول شدند
روزی امام حسن (علیه السلام ) پیره زن را دیدند و او را شناخت، ولی پیره زن آن حضرت را نشناخت. حضرت شخصی را به دنبال او فرستاند و به او فرمود: آیا مرا می شناسی ؟ زن گفت: نه! حضرت فرمود: من میهمان آن روز تو هستم که از گوسفندت برای ما غذا فراهم کردی!. زن گفت: ولی من به یاد نمی آورم. حضرت فرمود: مانعی ندارد، اگر تو مرا نمی شناسی من تو را می شناسم. آن گاه دستور داد هزار گوسفند برای او خریداری کردند و هزار دینار هم پول نقد به او داد، و او را با شخصی نزد امام حسین (علیه السلام) فرستاد
امام حسین به زن فرمود: برادرم حسن (ع) چقدر به تو کمک کرد؟ زن گفت: هزار دینار و هزار گوسفند. امام حسین (علیه السلام) نیز همان مقدار به او کمک کردند، سپس او را با شخصی به منزل عبدالله بن جعفر فرستاد
عبدالله گفت: امام حسن و امام حسین علیهما السّلام چقدر به تو کمک کرده اند؟ زن گفت: روی هم دو هزار دینار و دو هزار گوسفند. عبدالله دو هزار دینار و دو هزار گوسفند به او دادند، سپس گفت: اگر اول نزد من آمده بودی آن دو بزرگوار به زحمت نمی افتادند ( و همه ی این مقدار را من می دادم)
محجه –فیض، شنیدنیهای تاریخ، ج 4، ص 216
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:7 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
چرا ختمی مرتبت ؟
یک مرد از قریش به رسول خداصلی الله علیه و اله عرض کرد با کدام عمل از همه پیغمبران با این که پس از همه مبعوث شدی و پایان آنهائی پیش افتادی ؟ فرمود: من نخستین کس بودم که به پروردگارم گرویدم و نخستین کس بودم که پاسخ دادم به خدا، چون پیمان از پیمبران گرفت و آنان را بر خویش گواه ساخت که: آیا نیستم من پروردگار شما؟ گفتند: چرا، من اوّل پیغمبر بودم که گفتم: چرا و از همه در اقرار پیش افتادم.
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 5:4 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
قبول توبه
یک شخص گناهکار که توبه نموده بود پیش صاحب دلی رفت و گفت: تو می گویی خدا مرا می بخشد ؟صاحب دل گفت : ای بینوا شک می کنی که خدا تو را می بخشد تو که با پای خودت آمده ای این خدا خدایی است که دنبال فرار کرده ها می فرستد . انوقت تو را نمی بخشد.
بازآ بازآ هر انچه هستی باز آی گر کافر گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نامیدی نیست صد بار اگر توبه شکستی بازآی
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 4:59 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12
به نام خدا
با عرض سلام
میوه نوبر
انگور و انار نمونه ای از میوه های بهشتی است و امام زین العابدین (علیه السلام) انگور را بسیار دوست داشت فصل نوبر انگور چند خوشه انگور برای امام آوردند خواست میل بفرماید ناگاه سائلی آمد آقا بلافاصله پیش از آن که دانه ای از انگور بخورد خوشه انگور را به او داد. یکی از اصحاب عرض کرد آقا این انگور حیف است برای شما آوردند نوبر هست. خودتان میل بفرمائید به سائل پول بدهید حضرت فرمود از همین جهت که مورد رغبت هست در راه خدا می دهم.
کتاب اخلاص و انفاق ایت الله دستغیب ص 154
دوستان ما هم بیاییم در روز ولادت ان حضرت از ایشان پیروی کرده و از ان چیزهایی که دوست داریم به فقرا انفاق کنیم
یا حق
نویسنده » سخن آشنا » ساعت 4:55 عصر روز پنج شنبه 86 مهر 12